تراژدی اجتناب‌ناپذیر: کیسینجر و جهان او

کیسینجر که در زمان به قدرت رسیدن بوش به ۸۰ سالگی نزدیک می‌شد، بی‌تردید آن‌قدر کهنسال شده بود که نتواند پستی در دولت جدید به دست گیرد اما بوش سعی کرد به او نقشی بسیار عیان‌تر با نتایجی قابل‌پیش‌بینی‌تر در دوره اول ریاست جمهوری‌اش بدهد. پس از حملات ۱۱ سپتامبر، بوش، کیسینجر را برای رهبری کمیسیون تحقیق معرفی کرد. واکنش سریع و خشن بود. روزنامه‌نگاری به نام «مولی آیوینز» چنین گفت: «اندوهی خوب. من چند دقیقه تعلل کردم و آنها جنایتکار جنگی قدیمی را بازگرداندند.» در همین راستا، «مورین داد»، ستون‌نویس نیویورک‌تایمز، تیتر مقاله‌اش با تمسخر این بود: «او بازززگششت» و در ادامه افزود: «اگر می‌خواهید به عمق چیزی بروید، هنری کیسینجر را انتخاب نکنید. اگر می‌خواهید دیگران را از رسیدن به عمق چیزی بازدارید، هنری کیسینجر را برگزینید.» مفسران روزنامه‌های مهم دیگر هم به همین راه رفتند. بوش در ۲۷ نوامبر ۲۰۰۲ کیسینجر را به‌عنوان رئیس این کمیسیون برگزید. اندکی پس از دو هفته، در ۱۳ دسامبر، کیسینجر از این کمیسیون کناره‌گیری کرد. شکایت‌ها فزونی گرفته بود زیرا این کمیسیون در جریان تحقیقات خود احتمالا مجبور شده سوالاتی از مشتریان شرکت مشاوره‌ای بسیار سودآور کیسینجر بپرسد. کیسینجر در رد این موقعیت گفت که می‌خواهد از ظهور تضاد منافع جلوگیری کند. اما همه می‌دانستند احساساتی که فقط با ذکر نام او برانگیخته شد فراتر از فهرست مشتریان می‌رفت. یک مورخ نوشته است: «در آخر، این سابقه او در دولت‌های نیکسون و فورد بود که موجب این کار شد.» «ویلیام سفایر» ستون‌نویس گفت که «نفرت از صنعت کیسینجر» یک «عصبانیت بیش از حد» بود.