تراژدی اجتنابناپذیر: کیسینجر و جهان او
کیسینجر هرگز احساس راحتی نمیکرد و متقاعد شده بود که نیکسون (که او را روانشناسی زیرک تلقی میکرد) از بازی با احساساتش لذت میبرد و تهدید به ترک قدرت زودهنگام و به تکرار میآمد. هالدمان، که بیش از هر کس دیگری این شکایات را شنیده بود، به سرعت به ارزیابی کیسینجر پرداخت. «او کاملا احساس ناامنی میکند» و «دلیل آن را هم نمیدانم». او «مایل بود یا خوشبین باشد یا بدبین و هر چیزی را بر اساس واکنش اولیهاش رنگآمیزی میکند». تا مارس ۱۹۶۹، وقتی دیگران در مورد او بهعنوان «تزار» میاندیشیدند، کیسینجر در مورد «ترک» صحبت میکرد و بار دیگر در ژانویه ۱۹۷۰ و در سپتامبر همان سال و در ژانویه ۱۹۷۱ و بار دیگر در مارس و دسامبر. گاهی نیکسون به او اطمینان خاطر میداد و گاهی او را بهراحتی نادیده میگرفت زیرا بیشتر مواقع او کیسینجر را جدی نمیگرفت. همانطور که نیکسون به هالدمان گفت، او «خیلی احمق خواهد بود که نماند و بخواهد برود»، هرچند جان ارلیچمن نگران بود که یک روز کیسینجرِ بسیار عصبانی «بهسرعت بیاید و قبل از اینکه بفهمد چه میکند برود». درهرصورت، تهدیدهای مداوم - خواه جدی باشد یا نباشد - تاثیر خود را بر نیکسون بر جای گذاشت و تا نیمه ۱۹۷۰ او [نیکسون] در عجب بود که آیا مشاور امنیت ملی بسیار حساس و لجوج خود را نگه دارد یا خیر و آیا این کار ارزش مشکلتراشی را دارد یا نه. هالدمان او را مطمئن کرد که چنین کند: «ما باید به این ضعف بهمثابه هزینهای که باید برای این دارایی عظیم [منظور کیسینجر است] میدهیم پی ببریم و کاملا هم ارزشش را دارد.» اما زمانی که سفر برنامهریزی شده به چین با پتانسیل تغییر در جهان به ثمر دادن نزدیک میشد، نیکسون تصمیم گرفت «موضع سختی بگیرد» و تهدید کیسینجر را بلوف بنامد و به او بگوید اگر استعفا دهد، با وجود تمام کارهای دیپلماتیکی که او [کیسینجر] به اجرا درآورده است، به چین نخواهد رفت. هم کیسینجر میتوانست بیشتر نگران و کمتر نگران خودش باشد و هم میتوانست عطای آن را به لقایش ببخشد و با قدرت وداع گوید. «اگر هنری میرفت، ما هم باید میرفتیم.»
کیسینجر سکوت و آرامش پیشه کرد، اگرچه شهرت ملیاش در سال ۱۹۷۲ افزایش مییافت، یعنی همان سالِ بزرگترین دستاورد سیاست خارجی دولت و به همان میزان هم خشم نیکسون افزایش مییافت. توجه رسانهها بیشازپیش به مشاور امنیت ملی دوخته میشد. در پایان ۱۹۷۲، کیسینجر دریافت که مجله تایم قصد دارد نام نیکسون و کیسینجر را با هم بهعنوان «مرد سال» مطرح کند و این زنگ هشدار را برای حفاظت کیسینجر از خودش به صدا در آورد. کیسینجر از مسوولان مجله تایم خواست نام نیکسون را بهتنهایی بهعنوان مرد سال مطرح کنند. او میگفت: «اگر نام دو نفرمان با هم مطرح شود، زندگیام را بیشازپیش پیچیده خواهد کرد.»