یکی از سه ستاره آسمان دیپلماسی آمریکا خاموش شد
پایان مرد شماره ۳ دولت ریگان
جرج پرت شولتز، وزیر خارجه رونالد ریگان روز شنبه ۱۸ بهمنماه در خانهاش در استنفورد در ۱۰۰ سالگی درگذشت. شولتز (شصتمین وزیر خارجه آمریکا از ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۹) به همراه «جیمز بیکر» (شصت و یکمین وزیر خارجه از ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۲) و «هنری کیسینجر» (پنجاه و ششمین وزیر خارجه آمریکا از ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۷) بهعنوان «سه غول سیاست خارجی» و «سه ستاره» شناخته میشوند که صاحبسبک و دکترین بودند. اکنون با درگذشت شولتز، یکی از سه ستاره و سه ضلع مثلث قدرت در سیاست خارجی آمریکا کم شد. از کیسینجر بهعنوان بنیانگذار سیاست تنشزدایی با شوروی یاد میشود. شولتز بنیانگذار سیاست خارجی تهاجمی ایدئولوژیک غرب شناخته میشود و از بیکر نیز بهعنوان پایهگذار نظم نوین جهانی در روزهای پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد یاد میشود. این سه ستاره در سال ۲۰۱۵ هم بیانیه مشترکی در مورد امضای برجام با ایران منتشر و در آن اشاره کردند که ایالات متحده باتوجه به رژیم تحریمها میتوانست به توافقی بهتر با ایران دست یابد. درگذشت شولتز از سوی موسسه «هووِر» اعلام شد که وی در آنجا بهعنوان محققی برجسته حضور داشت. او بهعنوان استاد در دانشگاههای شیکاگو، امآیتی و استنفورد تدریس میکرد و عضو پیوسته نهاد هوور در دانشگاه استنفورد بود. «تیم وینر» در گزارش ۷ فوریه در نیویورکتایمز نوشت، شولتز که از دوره دوایت آیزنهاور به اینسو به روسایجمهور «جمهوریخواه» خدمت میکرد پس از ترک واشنگتن در ژانویه ۱۹۸۹ به کالیفرنیا رفت. او از آن زمان به نگارش و صحبت در مورد طیفی از مسائل پرداخت از جمله تسلیحات هستهای و تغییرات آبوهوایی و نگرانی خود را در مورد مسیری که آمریکا در پیش گرفته، بیان میکرد. شولتز در مارس ۲۰۲۰ در یک مصاحبه گفت: «در حال حاضر، ما جهان را رهبری نمیکنیم. ما در حال عقبنشینی از این نقش هستیم.» او دارای کارنامهای قوی است. شولتز از اعضای شورای اقتصادی کاخ سفید در دولت آیزنهاور بود. او در کابینه ریچارد نیکسون در دو وزارتخانه «کار» و «خزانهداری» مشغول به کار بود و بهعنوان «رئیس اداره مدیریت و بودجه» هم فعالیت داشت. او سپس در سال ۱۹۸۲ در کابینه رونالد ریگان بهعنوان وزیر امور خارجه تعیین شد و تا سال ۱۹۸۹ هم در این سمت باقی ماند. به نوشته گزارشگر نیویورکتایمز، شولتز از بحران واترگیت سربلند بیرون آمد بدون اینکه به اعتبارش خدشهای وارد شود. او همچنین در دورهای که حاکمیت قانون گوهری کمیاب بود، از آن سخن میگفت. زمانی هم که در صدر خزانهداری قرار گرفت در برابر خواستههای رئیسجمهور نیکسون مبنیبر استفاده از «اداره درآمد داخلی» برای «زدن» دشمنان سیاسی رئیسجمهور ایستادگی کرد و خشم رئیسجمهور را به جان خرید.
از شولتز که شش سال و نیم در سمت وزیر خارجه باقی ماند بهمثابه «ندای عقل» در دولت ریگان نام برده میشود. از جمله موفقیتهای شولتز دررابطهبا شوروی میتوان به امضای پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد میان آمریکا و شوروی در سال ۱۹۸۸ و بهبود روابط میان کاخ سفید و کرملین در سالهای پایانی دولت ریگان اشاره کرد. جنگ سرد هم در سال ۱۹۸۹، زمانی که شولتز دیگر وزیر نبود به پایان رسید و دو سال بعد از آن فروپاشی شوروی به وقوع پیوست. گزارشگر نیویورکتایمز مینویسد: «این ندای عقل خود را برای اجرای یک سیاست خارجی منطقی آمریکایی به آب و آتش میزد.» شولتز کشمکشهای آن دوره در سیاست خارجی را «نوعی جنگ چریکی» مینامید که نبردی سخت میان رهبران امنیت ملی بود. او در سال ۱۹۸۷ و در ماجرای «ایرانکنترا» هم برای ادای شهادت در کنگره حضور یافت. شولتز در کنگره گفت مخالف فروش سلاح به ایران در ازای آزادی گروگانهای غربی است و رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و مشاوران آقای ریگان بارها به او در این باره دروغ گفتهاند. مدیر سیا در آن زمان «ویلیام. جی. کیسی» سیاست خارجی خود را در خفا دنبال میکرد و وزارت خارجه و پنتاگون هم بر سر استفاده از نیروی نظامی آمریکا با هم جدال داشتند. در جریان ماجرای ایران کنترا ، شولتز سه بار برای کنارهگیری از سمتش اقدام کرد ولی در نهایت تصمیم گرفت در دولت رونالد ریگان باقی بماند تا به او در زمینه سیاست خارجی آمریکا کمک کند. ادامه حضور شولتز در کابینه به قیمت تضعیف کاسپار واینبرگر، وزیر دفاع و رقیب سیاسی او تمام شد. سیاست آمریکا در برابر شوروی از جمله موضوعات مورد اختلاف این دو بود. شولتز همچنین به کمپدیوید فراخوانده و در ژوئن ۱۹۸۲ سکان سیاست خارجی آمریکا به او داده شد. به نوشته وینر، گزارشگر نیویورکتایمز؛ خاورمیانه در آن زمان همچون دیگ جوشانی در حال انفجار بود، ایالات متحده در آمریکای مرکزی درگیر یک جنگ مخفی شده و روابط با شوروی هم در اوج بحران بود. مسکو و واشنگتن سالها بود با یکدیگر سخن نگفته بودند؛ تنشهای هستهای بدتر شده و در ماههای اول حضور شولتز در قدرت هم به اوج خود رسیده بود. کار سخت جایگزینی اعتماد و همکاری به جای ترس و نفرت طی بیش از ۳۰ دیدار میان شولتز و ادوارد شواردنادزه (وزیر خارجه شوروی در آن زمان) در فاصله ۱۹۸۵ و ۱۹۸۸ به وقوع پیوست. شورویها در این مذاکرات شولتز را مرد میدان مذاکره نامیدند. آنها در خفا پا فراتر گذاشته و شولتز را «نخستوزیر ایالات متحده» نامیدند. درهرحال، مذاکرات دائمی میان شولتز- شواردنادزه موجب کاهش تنش میان دو ابرقدرت شد و زمینه را برای توافق کنترل تسلیحات در جنگ سرد یا همان پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد میان آمریکا و شوروی هموار کرد. ظرف دو سال این پیمان موجب شد که دو کشور ۲۶۹۲ موشک را از میان برده و یک دهه بازرسیهای راستیآزمایانه را آغاز کنند. این معاهده تا سال ۲۰۱۹ معتبر بود و بانی آن هم شولتز بود اما در این سال دونالد ترامپ دستور خروج از آن را صادر کرد و باعث شد روسها، آمریکاییها را مسوول شکستن این توافق معرفی کنند. شولتز در مورد مخالفتهایی که با سیاستش در قبال شوروی انجام میشد، گفت: «بسیاری در واشنگتن میگفتند هیچچیز متفاوتی رخ نداده است. فقط شخصیتها تغییر کردهاند نه سیاستها. هیچ تغییری ایجاد نشده است. این دیدگاه سیا بود. دیدگاه واینبرگر بود و دیدگاه تمام تندروها.» او میگفت: «آنها کاملا در اشتباه بودند.» شولتز در خاطرات خود در سال ۱۹۹۳ میگفت: «عادلانه این است که بگوییم جنگ سرد در دولت ریگان به آخر رسید.» او سالهای وزارت خود را اینگونه توصیف میکند: «آشفتگی و پیروزی: سالهای حضور من بهعنوان وزیر خارجه.» بااینحال، کاهش ۴ دهه تنش دهشتزا چشمانداز جهانی را هم تغییر داد و در دوران او دنیا در آستانه یک صلح پایدارتر قرار گرفت.