اکونومیست
شبکههای اجتماعی علیه دموکراسی
دونالد ترامپ در ۱۳ژانویه با اتهام به اینکه مردم را به اعتراضات تحریک کرده است، از سوی کنگره استیضاح شد. یک لحظه عقب بایستید و به کارهای وقیحانه او بهعنوان رئیسجمهوری که بنا داشت با لغو انتخاباتی که بدون هیچ شک و شبههای از دست داده بود، نظر کنید. نخست، وی کمپین چندماهه از یک دروغ بزرگ را ترتیب داد که رایدهندگان را متقاعد کند در انتخابات تقلب رخ داده و در این مسیر رسانهها، دادگاهها و سیاستمداران نیز سعی در پنهان کردن حقیقت داشتند و اینان جزئی از توطئه شرورانه برای به دست گرفتن قدرت بودند.
پس از آنکه ترامپ در این مسیر نتوانست مقامات ایالتی را وادار کند آرا را باطل اعلام کنند، او و طرفدارانش به تحرک گروهی خشن روی آوردند و این گروه را راهی کنگره کردند تا آنچه را که به دست نیاورده بودند، به دست آورند. دست آخر زمانی که اوباش ساختمان کنگره را چپاول و مایک پنس، معاون رئیسجمهور را به خاطر خیانت، تهدید به مرگ میکردند، ترامپ تنها نظارهگر بود و به درخواستهای ناامیدانه قانونگذاران برای کمک به آنان، بیاعتنایی میکرد.
در یک دموکراسی هیچ جرم و تبهکاری بالاتر از خیانت نیست و لازم است ترامپ برای خیانت به سوگند خود بهعنوان رئیس دولت تنبیه شود. باید از بازگشت دوباره ترامپ به دفتر کارش و کسب قدرت احتمالی در سال ۲۰۲۴ ممانعت شود. اگر فردی در پی آن باشد که از رفتار ترامپ نسخهبرداری کند باید بداند که چگونه رهبری که قانون اساسی را لگدمال میکند، از سوی آمریکا طرد میشود.
تا این هفته تنها تلاشها برای بریدن ترمز ترامپ در برابر حمله به ساختمان کنگره از سوی کارزار رسانههای اجتماعی صورت گرفته تا مانع از استفاده ترامپ از این رسانهها برای اعمال خشونت بیشتر، قبل از مراسم تحلیف جو بایدن در ۲۰ژانویه شوند. افبیآی نسبت به خشونت بهعنوان یک خطر واقعی هشدار داده و توییتر و فیسبوک با تمرکز بر توییتها و پستهای رئیسجمهور، عملکرد خوبی داشتهاند.
از سوی دیگر ممنوعیتهای آنی سبب تضعیف سیاست میشود. به نظر میرسد اقدام شرکتهای تکنولوژی یک اقدام لحظهای بوده چرا که پیش از آن چنین اقدامی را برای رئیسجمهور اجرایی نکرده بودند. همچنین این اقدام رسانهها، به ترجیحات و منافع آنان نیز وابسته بود چرا که این شانسی به آنان برای نزدیکی به دولت جو بایدن خواهد داد یا اینکه شورش ضد ترامپی کارکنان ارشد را تسکین دهند. صرفنظر از اینکه این انتقاد منصفانه باشد یا نه، این واقعیت که بازرگانان قدرتمندی که از سوی مردم انتخاب نشدهاند، درصف مسدودکنندگان دسترسی ترامپ به جهان بیرون هستند، بستر بدی را ایجاد میکند. اگر سعی کنید اوباش را به جای آنکه درک کنید و به خود نزدیکشان سازید، از سیاست دور کنید باید خطر آنکه آنان به دام عوامفریبی بیفتند را بپذیرید.
مکان مناسب برای دفاع از قانون اساسی، جایی است که قانون در آن قرار دارد و آن جایی نیست جز کنگره. به همین دلیل است که کنگره در استیضاح ترامپ بر حق است و به همین دلیل است که سنا باید برای محاکمه وی شتاب کند. انجام فرآیند تشریفات قانونی به این ترتیب خواهد بود که جلسات دادرسی ترامپ تقریبا پس از ترک وی از دفترش در کاخ سفید برگزار خواهد شد.
در این حالت دو مانع احتمالی وجود دارد. نخست نیاز به دوسوم آرا برای تامین اکثریت آرا و دوم خود قانون اساسی.
مانع قانون اساسی از سوی حقوقدانان محافظهکاری مطرح میشود که استدلال میکنند رئیسجمهور پس از ترک منصب خود، نمیتواند محاکمه شود. گرچه الویس گراند، وزیر دفاع پس از استعفا از مقام خود، به دادگاه کشیده شد اما تاکنون رئیسجمهوری پس از پایان ریاست جمهوری خود مورد استیضاح قرار نگرفته است. با این حال بنیانگذاران قانون اساسی نمیتوانستند روسای جمهور را بهعنوان افرادی غیر قابل استیضاح در نظر بگیرند، چرا که اگر چنین بود، زمانی که فرماندهی کل قوا فراتر از قانون باشد، این احتمال وجود دارد که برای استفاده از این قدرت بیحد و حصر، وسوسه شود. پاسخ به چنین ابهاماتی بر عهده دیوان عالی است.
اگر سنا مانع از محاکمه شود، کنگره باید به ابزارهایی متوسل شود که رضایت کمتری برای وی دارد. ابزارهایی چون سانسور یا ممنوعیت آقای ترامپ با اتکا به ماده ۱۴ و به اتهام دست داشتن در قیام یا شورش. اگر سنا با دادرسی موافقت کند در آن صورت باید قبل از آنکه دیر شود، فرآیند دادرسی را سرعت بخشد. افرادی که بر این باورند که استیضاح ترامپ، برنامههای بایدن را در صد روز اول تحتتاثیر قرار میدهند، در محاسبات خود دچار خطا هستند. اگر جمهوریخواهان بر لایحههای کووید-۱۹ و لایحه زیرساختها تاکید کنند، این دلیل نمیشود که حزب بایدن در فرآیند استیضاح با سرعت کمتری به پیش رود. در صورت لزوم کنگره میتواند روز خود را بین دادگاه ترامپ و سایر لوایح تقسیم کند.
گرچه موانع سیاسی دستور کار بایدن نیست اما این یک واقعیت است که برای برکناری رئیسجمهور به حزب بایدن نیاز است. در مجلس سنای بعدی حداقل به ۱۷ رای جمهوریخواهان برای برکناری ترامپ لازم است، دستیابی به چنین آرایی گرچه سخت است اما از حقانیت استیضاح ترامپ نمیکاهد. در این میان استدلالها در خصوص محکومیت ترامپ بسیار متفاوت است. بسیاری از جمهوریخواهان از رفتارهای ترامپ اعلام انزجار کردند، بسیاری نیز از سوی طرفداران ترامپ به خشونت تهدید شدهاند. جمهوریخواهان دلایل بسیاری برای محکوم کردن ترامپ دارند و استیضاح امری اجتنابناپذیر است و بهترین فرصت برای آنان است تا رئیسجمهور بدخواه را از حزب خود برانند. تنها یک نفر از شش نفری که به ترامپ رای دادند هنوز بر این باورند که انتخابات دزدیده شده است. جمهوریخواهان هنوز جرات نکردهاند میزان دروغهای ترامپ را بگویند اما الان زمان شروع است.
ترامپ هرگز افرادی چون میچ مک کانل، رهبر سنا را که مهر تایید بر انتخاب بایدن زد نخواهد بخشید. ۱۰ تن از جمهوریخواهان در کنگره به استیضاح ترامپ رای دادند و سنا نیز باید ادامهدهنده راه آنان باشد چراکه این مسیر هم برای جمهوریخواهان بهتر است و هم برای آمریکا.