جمهوریخواهان پروژه محدودسازی رایدهی در آمریکا را دنبال میکنند
پشتصحنه افسانه تقلب در آمریکا
ادعاهای بیاساس و ناامیدانه ترامپ در مورد «انتخابات به سرقترفته» در ۷ هفته گذشته- پرخاشگرانهترین و تهاجمیترین ترویج «تقلب انتخاباتی» در تاریخ آمریکا- نتوانست توجه دادگاههای ۷ ایالت را به دست آورد و همچنین نتوانست تاثیری در معکوس کردن آرا به نفع ترامپ یا به ضرر بایدن داشته باشد. اما چنین تلاشی دست کم به یک نتیجه غیرمنتظره و عمیقا متفاوت منجر شده است: کم ارزش کردن تمام و کمال انواع ادعاهای مربوط به تقلب انتخاباتی که جمهوریخواهان از آن برای پس گرفتن حق رای بیشتر در قرن جدید استفاده کردند. ترامپ و متحدانش در طرح شکایت در دادگاههای واقعی و دادگاه افکار عمومی مجموعهای از استعارات و شایعات را تکرار کردند که شبیه به استعارات و شایعات آن دسته از جمهوریخواهانی بود که خواستار توجیه قوانینی بودند که در بسیاری از موارد رای دادن را بهصورت نامتناسبی برای سیاهان و هیسپانیکهایی که تا حد زیادی از دموکراتها حمایت میکردند، سختتر میکرد. «جیم روتنبرگ»، «نیک کروسانیتی» و «الن فوئر» در گزارش ۲۶ دسامبر برای نیویورک تایمز نوشتند، ادعاهای آنها مبنیبر اینکه هزاران نفر با هویتهای دیگر در غرفههای رایگیری «دو بار رای دادند» بازتاب آن چیزی بود که پیشتر به مثابه دلیلی برای وضع قوانین جدید و سختتر «قانون هویت رایدهندگان» مورد اشاره قرار میدادند. ادعای آنها مبنیبر اینکه تعداد زیادی از «غیرشهروندان» آرایی غیرقانونی به نفع بایدن دادند با ادعاهایی منطبق است که جمهوریخواهان برای الزامات جدید و سختتر «اثبات شهروندی» برای ثبتنام رایدهندگان مطرح میکردند.
داستانسراییهای آنها در مورد تعداد زیادی از متقلبانی که به نام «رأیدهندگان مرده» رای به صندوق ریختند شبیه به داستانسراییهای آن چند ایالتی است که به انجام «تصفیه های» تهاجمی از فهرست رایدهندگان عادت کرده بودند؛ همان ایالتهایی که به ناحق ادعا میکردند که دهها هزار نام برای پایان کار کنار گذاشته شده بود.
پس از طرح حدود ۶۰ پرونده قضایی و حتی ارائه انگیزههای مالی برای دادن اطلاعات در مورد تقلب، ترامپ و متحدانش نتوانستند هیچ پروندهای را در مورد آرای غیرقانونی رقیب در دادگاه اثبات کنند؛ حتی نتوانستند فقط یک مورد از مهاجر فاقد اسناد هویتی را که رای داده باشد یا یک مورد از شهروندی که دو بار رای داده بیابند. حتی نتوانستند شواهد معتبری ارائه دهند که لژیونهایی از رایدهندگان مرده موجب پیروزی بایدن شدند. کریستن کلارک، «رئیس کمیته ملی وکلا برای حقوق مدنی طبق قانون» که یک گروه حقوقی غیرانتفاعی است و پیش از این وکیل وزارت دادگستری بود، گفت: «این واقعا باید ناقوس مرگ در این روایت را به صدا در آورده باشد که ادعای تقلبی که همواره از آن دم زده میشد، هرگز اثبات نشد. آنها خود را به دادگاه کشاندند و در نهایت شکست خوردند.» با این حال، هیچ نشانهای وجود ندارد که آن شکستها در دادگاهها مسیر تلاشهای مستمر برای محدود کردن رای دهی را که از انتخابات مناقشه انگیز سال ۲۰۰۰ برای سیاست محافظه کاران نقش مهمی داشته است، تغییر دهد؛ انتخاباتی که با نگرانیهای حزبی زیادی مصادف بود دال بر اینکه تغییرات دموگرافیک در انتخابات به نفع دموکرات هاست.
«روتنبرگ- کروسانیتی- فوئر» همچنین نوشتند، این تصورات نادرست همچنان در توییتر و فیسبوک ترامپ، در برنامههای تلویزیونی فاکسنیوز، نیوزمکس و شبکه خبری One America و در جلسات استماع مجلس ایالتی که رهبران جمهوریخواه قوانین محدودکنندهتر رایگیری بر اساس اتهامات ردشده را مورد نظر قرار دادند به چشم میخورد. در جورجیا، قانونگذاران جمهوریخواه از قبل سختگیری قوانین ایالتی در مورد رأیگیری پستی و شناسایی و هویت رایدهندگان را به بحث گذاشتهاند. در پنسیلوانیا، قانونگذاران جمهوریخواه در حال بررسی اقدامات معکوسی هستند که رایگیری غیابی را آسانتر کرده است و همقطارانشان در ویسکانسین به همین ترتیب محدودیتهای شدیدتری برای رایگیری پستی و رایگیری زودهنگام را در نظر میگیرند. پس از اعلام آشکار اینکه سطوح بالای رایگیری برای جمهوریخواهان «بد» است، ترامپ پایگاه خود را متقاعد کرد که نظام انتخاباتی با تقلب دچار پوسیدگی شده است و آن داستان را به مثابه اصل مهم حزبی مینگرد. چند نظرسنجی اخیر نشان داده است که اکثریت جمهوریخواهان فکر میکنند که انتخابات تقلبی بود، حتی با وجود آنکه مقامهای انتخاباتی در سراسر کشور اعلام کردند که این انتخابات در شرایط همهگیری کرونا واقعا آرام بود و مشارکت فوقالعاده زیاد و هیچ شواهدی از تقلب - غیر از جاروجنجال معمول برخی افراد و گروهها - وجود ندارد.
احکام دادگاهها در یک ماه و نیم گذشته در مورد ادعای تقلب بارها و بارها بهدلیل فقدان دلیل- اغلب از سوی قضات منصوب جمهوریخواهان- رد شده است. ترامپ و متحدانش استدلال میکردند که از روز انتخابات ۵۹ پرونده از ۶۰ پرونده قضایی که در آن دچار شکست شدهاند مبتنی بر احکام رویهای بوده و از این شکایت میکردند که قضات میلی برای مشاهده ادعاهایی که آنها میکوشیدند به آن وسیله پیروزی بایدن را خدشهدار سازند، نداشتند. اما بر اساس تجزیه و تحلیل نیویورکتایمز، آنها حتی در بیش از دوسوم پروندهها بهطور رسمی ادعای تقلب نکردند، بلکه در عوض استدلال میکردند که مقامهای محلی از قواعد انتخاباتی تخطی کردهاند یا نتوانستهاند انتخابات را به درستی مدیریت کنند یا اینکه خود قوانین موجود در روز انتخابات غیرقانونی بودهاند. البته در یک مورد واحد ترامپ پیروز شد و آن، این بود که کمپین انتخاباتی وی تمدید مهلت مقرر دولتی در پنسیلوانیا برای ارائه شناسنامه شخصی برای آرای پستی را به چالش کشید که البته تاثیر اندکی بر آرا داشت. در چند مورد دیگر اتهامات تقلب آنها مدتها در دادگاه باقی ماند و همواره زیر بررسیهای دقیق این ادعاها رنگ میباختند بهگونهایکه دیگر ارزش بررسی نداشتند. با وجود ماهیت قطعی آن احکام، اما واکنش جمهوریخواهان همچنان پافشاری بر تقلب و در کنار ترامپ قرار گرفتن و حمایت از ادعای او بود. جمهوریخواهان در کنگره هم به یاری آنها میشتافتند؛ چراکه ترامپ سناتورها و اعضای مجلس نمایندگان را زیر فشار گذاشته بود که نتایج کالج الکترال را رد کنند تا به این وسیله پیروزی آشکار بایدن در ۶ ژانویه را منکر شوند. برای مثال، در جلسه استماع سنا در ۱۶ دسامبر، سناتور «جیمز لانکفورد» از اوکلاهما، مجموعه ادعاهای حقوقی ترامپ در مورد آرای غیرقانونی در نوادا را تکرار کرد. لانکفورد طی سوال از «یسی بینال»، وکیل انتخاباتی ترامپ گفت: «طبق کار و برنامه شما، ۴۲ هزار نفر در نوادا بیش از یک بار رای دادند.» لانکفورد ادعاهای کمپین ترامپ را تکرار کرد که مردگان رای دادند، شهروندان خارج از ایالت رای دادند و غیرشهروندان هم به تعدادی چشمگیر آرای خود را در نوادا بهصورت غیرقانونی به صندوقها ریختند. اما قاضی دادگاه در پرونده نوادا دو هفته قبل این دادخواست را رد کرده بود و در کنار آن تحلیلهای آبکی و غیرقابل استناد را هم رد کرده بود و اعلام کرده بود که این کمپین «طبق هیچ استانداردی نمیتواند اثبات کند که آرای غیرقانونی به صندوق ریخته شده و شمارش شده است.»
این به اصطلاح «تطبیق لیستها» از آن نوعی که ایالتها بتوانند به آن اتکا کنند تا آرای نامعتبر را ابطال سازند، کاری است بزرگ که زمان و البته تخصص زیادی میطلبد. صرف گفتن آن آسان است. شاید تجزیه و تحلیلهای اشتباه بود که باعث شد جورجیان و تگزاس به ناحق دهها هزار رای معتبر را ابطال سازند و تنها میزانی مسیر خود را تغییر دادند که گروههای حق رای و دیگران خواستار توجه به اشتباهات شدند. محافظهکاران هم احتمالا از همین تحلیل دادهها استفاده کردند تا ادعاهای عجیبوغریبی در مورد تقلب انتخاباتی را طی سالها مطرح کنند و اغلب در دادگاه هم به موانعی برخورد میکنند؛ زیرا ادعاهایشان پایه و اساس درستی ندارد. این الگو در پروندهسازیهای قضایی ترامپ در سال جاری هم دیده شد. بهعنوان مثال، جمهوریخواهان در اعمال فشار و پیشبرد پروندههایشان در سراسر کشور به تجزیه و تحلیل دادهها توسط یک مدیر امنیت سایبری و نامزد یک دورهای کنگره از تگزاس یعنی «راسل جی رامسلند جونیور» مراجعه میکردند. یکی از گزارشهای وی ادعا میکند که آرای مناطق مختلف میشیگان بیش از جمعیت آن بود و تلویحا میگفت که کل آرا غیرقانونی است. مناطق مورد نظر در مینه سوتا بودند نه میشیگان.
به همین ترتیب، چند اتهام خاص مبنیبر اینکه مردم بهطور غیرقانونی به نام افراد مرده رای میدهند از تجزیه و تحلیل دادههای آماتوری متولد شده است که بعدا معیوب بودن آنها ثابت شد. در یک پرونده فدرال، کمپین ترامپ به دنبال تعویق در تایید نتایج میشیگان بود و باز هم ادعای آرای مردگان مطرح شد. اما بعد حکم داده شد که چنین امری درست نیست. ترامپ و تیم او از هر حقه و تلاشی و از کوچکترین اختلاف در شمارش استفاده میکردند تا آن را به مثابه نوعی تقلب یا آرای مردگان مطرح کنند تا به این ترتیب آرا را با علامت سوال مواجه سازند. عبارات «آرای مردگان»، «دو بار رایدهندگان» و «خارج از ایالتها» بسیار متداول بود. آنها میکوشیدند دو فردی را که نام مشابه داشتند، یک فرد جا بزنند. ترامپ و تیم او به مقامهای انتخاباتی هم حمله کردند. آنها مدام در بوق و کرنا میکردند که مقامها یا دست به تبانی زدهاند یا خودشان اساسا در این تقلبها دست داشتهاند. آنها یا راه را نشان میدادند یا خودشان مشارکتکننده در تقلب بودند. در بسیاری از ایالتها این ادعاها از سوی قضات با قوت رد میشد. ترامپ میرود؛ اما بذری که او در مورد تقلب کاشت ممکن است در آینده تاثیر خود را بگذارد.