۲۰۰ هزار نفر علیه لوکاشنکو تظاهرات کردند
دوئل مردم و دیکتاتور در بلاروس
«اندرو هیگینز» در گزارش ۲۴ آگوست برای نیویورکتایمز نوشت، لوکاشنکو با چسبیدن به قدرت در بحبوحه اعتراضات یادآور دورهای از تاریخ جهان است که یا فراموش شده بود یا چندان به یاد آورده نمیشد. اما سالها قبل از آنکه پوتین به قدرت برسد و وعده «پاکسازی» روسیه را بدهد، لوکاشنکو هم وعدههای مشابهی داده بود. او چهرهای ناشناخته بود که به سرعت برق و باد حکومت را شخصی کرد. از زمان انتخابات پرمناقشه ۹ اوت، بزرگترین تظاهرات در این کشور مساله سرکوب مخالفان و «مشت آهنین» لوکاشنکو را به محک آزمون گذاشته است: اینکه آیا او میتواند به این وسیله خود را از اعتراضات رها سازد یا خیر («دنیایاقتصاد» در گزارشی با عنوان «طعم آزادی ۴۸ ساعته» در تاریخ ۲ شهریورماه ۹۹ به مساله «مشت آهنین» لوکاشنکو پرداخته بود). به تازگی «مشت آهنین» لوکاشنکو جلوه دیگری یافته است. او روز یکشنبه پس از دیدار با افسران پلیس ضد شورش گفت: «این مشکلی است که من باید آن را حل کنم. و حل هم خواهم کرد. باور کنید طی روزهای آینده این مشکل را حل خواهم کرد». چنین بود که برخی ناظران اعلام کردند سخنان لوکاشنکو دلیل دیگری است بر اینکه موج جدیدی از سرکوب احتمالا در راه باشد. ظاهرا چنین هم شد. همزمان با حضور ۲۰۰ هزار معترض در خیابانهای مینسک، رئیسجمهوری بلاروس با تفنگ و جلیقه ضد گلوله در خیابانهای پایتخت حاضر شد. معترضان که روز یکشنبه با در دست داشتن پرچمهای بلاروس خیابانها را به رنگ سفید و قرمز درآورده بودند، خواستار برکناری لوکاشنکو از قدرت شده و شعارهای «برو» و «زنده باد بلاروس» سر دادند. آنها همچنین به کاخ استقلال، محل سکونت رئیسجمهور کشورشان نزدیک شدند؛ جایی که بر اساس تصاویر رسانههای دولتی یک هلیکوپتر دولتی حامل لوکاشنکو بر زمین فرود آمد. لوکاشنکو در حال پیاده شدن از هلیکوپتر یک تفنگ کلاشنیکف در دست و جلیقه ضد گلوله به تن داشت. لوکاشنکو سپس به نیروهای امنیتی که وی را تشویق میکردند، ادای احترام کرد. در همین حال، وزارت دفاع بلاروس اعلام کرد از این لحظه ارتش به جای پلیس به هرگونه ناآرامی در نزدیکی بناهای یادبود قربانیان جنگ جهانی دوم در مینسک پاسخ خواهد داد. این وزارتخانه معترضان ضد لوکاشنکو را «فاشیست» خواند.
گزارشگر نیویورک تایمز تظاهرات روز یکشنبه را «نمایش قدرتمند تمرد» در کشور ۵/ ۹ میلیون نفری بلاروس خواند. لوکاشنکو نیز پیام «تمرد» خود را به شکل دیگری داد. او با هلیکوپتر به کاخ ریاست جمهوری رفت و از برابر افسران پلیس ضد شورش که سلاحهای خودکار در دست داشتند «سان» دید در حالی که فرزندش هم او را همراهی میکرد. پدر و فرزند هر دو جلیقه ضد گلوله به تن داشته و مسلح بودند. بسیاری از معترضان رهبر بلاروس را فردی میدانند که به لحاظ فکری بیثبات است. لوکاشنکو به تازگی نسبت به حمله از سوی ناتو هشدار داده و گفته بود در صورت اقدام نظامی از سوی ناتو، ارتش این کشور آماده دفع مهاجمان است. عرصه سیاست به سرعت شکل و شمایل خود را عوض میکند. شعار ملی بلاروس این گونه آغاز میشود: «ما بلاروسیها، مردمی صلحجو هستیم» اما این شعار در خیابانهای این روزهای بلاروس دیده نمیشود چرا که رئیسجمهور به مثابه نماد کشور با جلیقه ضدگلوله و کلاشینکف در دست مشاهده میشود. اساسا از دهه ۹۰ که وی روی کار آمد، عرصه سیاست در این کشور دگرگون شد. او با لهجهای روستایی و کت و شلواری نه چندان مناسب، از طبقه همکف پارلمان بلاروس در دسامبر ۱۹۹۳ علیه «آشوب» و «هرج و مرج» و «کلاهبرداری ها» تاخت و وعده داد که کشور را از شرّ نخبگان فاسد نجات دهد. او بلاروسیها را «گروگانهای یک نظام بیاخلاق، فاسد و بیاصل و نسب» نامید «که در همه چیز دست میبرد و مردم را میفریبد».
او تقریبا یک شبه از یک چهره ناشناخته به «فرشته منتقم» تبدیل شد و ۶ ماه بعد اولین رئیسجمهور منتخبی شد که وعده مبارزه با نخبگان مستقر به نمایندگی از مردم را داد. در نطق تحلیف خود، وی نقل قولی از آبراهام لینکلن را در مورد دموکراسی مطرح کرد در حالی که همزمان اعلام کرد که «پایان هرج و مرج فرارسیده است». لوکاشنکو در اولین دیدارهای دیپلماتیک خود با «جورج کرول»، دیپلمات ارشد آمریکا در بلاروس در آن زمان دیدار کرد و به او گفت که با پرزیدنت کلینتون به دلیل ریشههای مشترک و فروتنانهشان احساس قرابت میکند. کرول که اکنون بازنشسته است، میگوید: «او رهبری پوپولیست بود، یک خارجی که برای مردمی سخن میگفت که احساس میکردند قربانی دموکراسی، قربانی اقتصاد بازار و قربانی نخبگان قدیمی حزب کمونیست هستند. همه فکر میکردند که او روستایی بیدست و پا و کودن است اما فراست بیرحمانه و عریان او را دستکم میگرفتند».
پس از ۲۶ سال حکمرانی و برگزاری بیش از ۵ انتخابات پرمناقشه- که به گفته ناظران مستقل، هر یک مناقشهآمیزتر از دیگری بود- لوکاشنکو همچنان در قدرت است و هنوز خود را مدافع خستگیناپذیر «پسر کوچک» مینامد. در ماه فوریه، او به شوخی به پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، گفت که «دیکتاتوری ما یک ویژگی متمایز دارد: همه روزهای شنبه و یکشنبه استراحت میکنند اما رئیسجمهور کار میکند». شعار او در سال ۱۹۹۴ این بود: «نه با شرق، نه با غرب که با مردم» اما امروز در خیابانهای بلاروس شعار او با واکنش مردم مواجه شده است: «برو گمشو! برو گمشو». مردم به چیزی جز استعفای او نمیاندیشند. «الکساندرا فدوتا»، مدیر کمپین انتخاباتی لوکاشنکو در سال ۱۹۹۴ یعنی آخرین انتخابات آزاد و منصفانه در این کشور، میگوید: «او سیستم را نابود کرد. امروز او خودش سیستم است و مردم در حال نابودی او هستند».