سه اشتباه دیکتاتور
مردم در واکنش به اعلام نتایج به خیابانها آمده و تظاهرات آرام برگزار کردهاند، اما نیروهای پلیس علیه آنها به خشونت متوسل شدهاند و نیز بارها اینترنت از سوی دولت قطع شده است. بدون شک سرکوب تظاهراتکنندگان ادامه پیدا خواهد کرد اما مردم خیابانها را ترک نکردهاند و تظاهرات به سراسر کشور کشیده شده است. شبکههای اجتماعی نقش مهمی در هماهنگیها بین تظاهراتکنندگان بازی کردهاند و نیز به نظر میرسد این بار روش مردم در اعتراض علیه دولت با روش سال ۲۰۱۰ بسیار متفاوت است. برخی عکسها و ویدئوهای تایید نشده در تلگرام و توییتر منتشرشده که نشان میدهد نتیجه نظرسنجیها کاملا با آنچه از سوی نهادهای دولتی اعلام شده در تضاد است یعنی رقیب لوکاشنکو آرای بسیار بیشتری را کسب کرده است. هنوز مشخص نیست، اروپا و آمریکا چه واکنشی به وضعیت به وجود آمده نشان خواهند داد، اما اگر سرکوب خشونتبار تظاهراتکنندگان ادامه یابد، تحریمهای جدید از سوی غرب علیه این کشور اعمال خواهد شد و این به معنای افزایش نفوذ مسکو بر بلاروس است. روسیه پیروزی لوکاشنکو را به وی تبریک گفته است.
اما صرفنظر از آنچه طی روزها و هفتههای آینده در این کشور رخ خواهد داد، واقعیت این است که حرکت لوکاشنکو به سوی سرنوشت تحتتاثیر اشتباهات خود او سرعت پیدا کرده است. وضعیت کنونی و آینده او داستانی پند آموز برای دیگر رهبران جمهوریهای شوروی سابق از جمله ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه است. پوتین از شکنندگی جایگاه خود با خبر است.
نخستین اشتباه لوکاشنکو دست کم گرفتن رقیب بود. او متوجه تغییر بزرگ در کسانی که قصد داشتند مقابل او بایستند نشد. در انتخابات سال جاری به جای رقبای قدیمی، برخی شخصیتهای خاص که طرفداران زیادی داشتند با لوکاشنکو به رقابت پرداختند. آنها با ایستادن در برابر وی چیزهای زیادی برای از دست دادن داشتند. ویکتور باباریکو، بانکدار سابق که ۴۳۵ هزار امضا درحمایت از وی جمعآوری شده بود ماه ژوئن به اتهام ارتکاب جرایم مالی بازداشت شد. او این اتهامها را رد کرده است. نامزد دیگر انتخابات ریاستجمهوری، سفیر پیشین بلاروس در آمریکا بود که به تاسیس مرکز فناوری کشور کمک کرد. او به مسکو گریخته است.
از سوی دیگر، لوکاشنکو همواره بر ناتوانی زنان در پذیرفتن مسوولیت ریاستجمهوری کشور تاکید کرده و همین موضعگیری سبب شد وی خانم تیخانوفسکایا، معلم سابق را که در مدتی اندک توانست حمایت تعداد زیادی از مردم را جلب کند دستکم بگیرد. خانم تیخانوفسکایا پس از آنکه همسرش سرگئی تیخانوفسکی، وبلاگ نویس مشهور، در ماه میدستگیر و از حضور در انتخابات منع شد نامزدی خود را در انتخابات اعلام کرد. به او اجازه داده شد نامزد انتخابات ریاستجمهوری شود زیرا تصور میشد تهدیدی از جانب وی متوجه لوکاشنکو نیست. در واقع لوکاشنکو وی را کاملا نادیده گرفت طوری که پس از هفتهها بر پایی گردهماییهای بیسابقه در سراسر بلاروس، لوکاشنکو اقدامی علیه او انجام نداد.
رفتار بر مبنای قواعد حکومتهای خودکامه، دومین و بزرگترین اشتباه وی بود. مقامات دولت بلاروس در میزان آرای کسب شده از سوی لوکاشنکو در انتخابات هفته پیش اغراق کردند. از اواسط دهه ۱۹۹۰ انتخابات آزاد و سالم در بلاروس برگزار نشده است، اما حتی برای کشوری مثل بلاروس، آمار و ارقام مربوط به آرای کسب شده از سوی او بیش از حد بالا اعلام شد. با توجه به جمعیت عظیم که در حمایت از خانم تیخانوفسکایا در خیابانها حاضر میشدند نتایج رسمی انتخابات که از سوی دولت اعلام شد هیچ تناسبی با واقعیتها ندارد، به ویژه آنکه در انتخابات هفته گذشته ناظران غربی حضور نداشتند. مردم از نزدیک شاهد تعداد بالای طرفداران رقیب لوکاشنکو بودند و نیز ویدئوهایی که از گردهماییها در طرفداری از او منتشر شده ثابت میکند نتایج اعلام شده از سوی دولت با واقعیت فاصله بسیار زیادی دارد. بسیاری از کسانی که عصر روز انتخابات و پس از اعلام نتایج انتخابات به خیابانها آمدند تا اعتراض خود را به این نتایج نشان دهند برای نخستین بار بود که در تظاهرات شرکت میکردند. سرکوب تظاهراتکنندگان از سوی نیروهای پلیس هرگونه شک درباره تقلب در انتخابات را از میان برده است.
یک اشتباه فراگیرتر لوکاشنکو این بود که او به قرارداد اجتماعی که وی را در این مدت طولانی در قدرت نگه داشت احترام نگذاشت. در دوران پس از فروپاشی شوروی، میزان فقر در بلاروس کاهش یافته اما اقتصاد دستوری این کشور سالهای متمادی رشدی نداشته است، روند خصوصیسازی به شدت کند پیش میرود و نیز یارانههایی که برای سرپا نگه داشتن شرکتهای دولتی پرداخت شده بر میزان بدهیها افزوده است. وعدههای قبل از انتخابات لوکاشنکو برای دو برابر کردن دستمزدها طی پنج سال خنده دار است. اقتصاد بلاروس به دلایل مختلف از جمله بحران کرونا و کاهش یارانههای روسیه به این کشور دچار مشکلات جدی شده است.
در رژیمهای خودکامه نظیر رژیم حاکم بر بلاروس و روسیه، انقلابهای مردمی در تئوری آسانتر است تا عمل زیرا در این کشورها قدرت به حمایت گروههای خاص به ویژه نیروهای امنیتی متکی است. وضعیت بد اقتصادی و نارضایتی تعداد بسیار زیادی از مردم از عملکرد لوکاشنکو ماندن در قدرت را برای او دشوارتر خواهد کرد.