تراژدی اجتناب‌ناپذیر: کیسینجر و جهان او

در هفته اول تلاش‌های سیا- در ژوئن ۱۹۶۴- این سازمان روزانه ۲۰ موقعیت رادیویی ایجاد می‌کرد و بنگاه خبرپراکنی با گزارش‌های ۱۲ دقیقه‌ای را که پنج‌بار در روز در سه ایستگاه مختلف سانتیاگو منتشر می‌شد هم ایجاد ‌کرد. فعالیت در استان‌ها حتی گسترده‌تر بود. برای کسانی که مایلند به مداخلات واشنگتن با خشم و عصبانیت واکنش نشان دهند، ذکر این نکته مهم است که شیلی سرزمین چندان بکری نبود که با ایالات‌متحده غارتگر و مهاجم، بکر بودنش خدشه‌دار شود. شوروی و کوبا هم هر آنچه در توان داشتند، برای پشتیبانی از آلنده انجام می‌دادند. اگر فضیلت با فقدان مداخله خارجی تعریف شود، در این‌صورت هیچ‌کس را در داخل یا خارج از شیلی نمی‌توان لباس فضیلت پوشاند. اما حتی اگر منتقدان برای تقدیس آن بی‌میل باشند، تلاش مخفی آمریکا می‌تواند به‌مثابه یکی از داستان‌های موفقیت‌آمیز و بزرگ سیاست خارجی دهه ۱۹۶۰ تلقی شود؛ فرای با ۵۶ درصد آرا در مقایسه با ۳۹ درصد آلنده، پیروز انتخابات شد. پس از آن، فرای از آمریکایی‌ها به‌خاطر کمک‌هایشان تشکر کرد، هرچند تقریبا هیچ‌کس از جمله خود فرای، نمی‌دانست که آن کمک چقدر عظیم بود. سیا که اهمیت و عظمت آن کمک‌ها را می‌دانست، به‌عنوان یکی از «مولفه‌های ضروری در موفقیت فرای» به خود تبریک گفت. با تمام رسوایی‌هایی که برای ایالات‌متحده به‌خاطر مداخله‌اش در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۹۷۰ شیلی به‌بار آمد، لازم به یادآوری است که اولین مداخله جدی در سیاست شیلی در انتخابات ۶ سال قبل‌تر بود و در مقیاس، بزرگتر از مداخله در انتخابات ۱۹۷۰ بود. همچنین یادآوری این مساله ضروری است که مداخله ۱۹۶۴ به خودی خود الگویی برای پیروزی‌های بزرگ دیگر در سیاست خارجی آمریکای پساجنگ بود و نیز مداخله‌اش در انتخابات ۱۹۴۸ ایتالیا که توازی‌های چشمگیری با نمونه شیلی داشت و دشواری‌های یک موضع غیرمداخله جویانه ناب را برجسته می‌کرد. آمریکایی‌هایی که فعالانه در انتخابات ۱۹۶۴ شیلی مداخله کرده بودند، ارجاعات مکرری به انتخابات ایتالیا در ۱۶سال قبل‌تر می‌دادند. در سال ۱۹۴۸، حزب کمونیست ایتالیا با کمک قابل‌توجه روس‌ها، قوی‌ترین نیروی سیاسی در کشور بود. با هشدار «جورج کنان»، پدر و پایه‌گذار سیاست مهار که از کارمندان بخش برنامه‌ریزی خط‌مشی سیاسی بود، مبنی بر اینکه پیروزی یک کمونیست پیامدی غیرقابل تحمل دارد که «امواج ترس را به تمام مناطق اطراف می‌فرستد»، واشنگتن میلیون‌ها لیر به سوی دموکرات-‌ مسیحی‌ها و سوسیالیست‌های ایتالیایی روانه ساخت تا شکست کمونیست‌ها را تضمین کند. ایتالیا اولین اقدام پنهانی عمده سیا و یک نقطه عطف در مورد چگونگی پیشبرد سیاست خارجی ایالات‌متحده بود. آنهایی که سیاست‌های داخلی خود را «بکر» ترجیح می‌دهند- بریده و جدا شده از جهان واقعی- ممکن است دچار لغزش شوند. اما به گفته کنان، واشنگتن باید «کارهایی انجام می‌داد که انجامشان خیلی لازم بود اما برای آنها دولت نمی‌توانست مسوولیت رسمی‌ای بر عهده بگیرد.» به شکلی مشابه، ریچارد هلمز با مدنظر قرار دادن شیلی در ذهن می‌گفت: «اطلاعات مخفی هرگز برای افراد ضعیف‌النفس نبوده است.» هنری کیسینجر پذیرفت که «عملیات مخفی دشواری‌های نظری و عملی خود را دارد به‌ویژه برای آمریکا.» این بدین معنا نیست که روش‌های فراقانونی پیش‌تر به‌کار گرفته نشده است و در آینده هم به‌کار گرفته نخواهد شد؛ معنای آن این است که هربار که در معرض نمایش قرار بگیرند، فریاد خشم، تهمت و وعده تغییر تا دفعه دیگر وجود خواهد داشت.

333