همه چیز به کام دوقلوهای پوپولیست
به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیای اقتصاد» در سرمقاله روز پنجشنبه، اکونومیست با اشاره به موضوع استیضاح ترامپ، اظهار داشته که دموکراسی آمریکایی به بوته آزمایش گذارده شده است. اکونومیست نوشت: روز دهم ماه دسامبر، کمیته قضایی مجلس نمایندگان آمریکا بهطور رسمی دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا را به سوءاستفاده از قدرت و کارشکنی در کنگره متهم کرد. لحظهای جدی بود و مقدمهای شد برای آنکه ترامپ به سومین رئیسجمهوری آمریکا تبدیل شود که مورد استیضاح قرار میگیرد. این موضوع بهطور کامل قابل پیشبینی بود حالا تقریبا بهطور قطع ترامپ از سوی مجلس نمایندگان متهم میشود و توسط سنا مورد محاکمه قرار میگیرد. اگر یک قانونگذار از خطوط حزب خود عبور کند، خبرساز خواهد شد و این کافی خواهد بود برای آنکه ترامپ مجرم شناخته شود اما حتی تصورش هم ممکن نیست. رفتار ترامپ کنگره را مجبور ساخته است که انتخابی منزجرکننده داشته باشد. او شایسته آن است که بهخاطر تلاش برای دستکاری در انتخابات ۲۰۲۰ از قدرت خلع شود. اما استیضاحی که طی سه ماه گذشته از آن رونمایی شد، تاثیری بر جمهوریخواهان نخواهد داشت، رایدهندگان را متفرق میکند و در نهایت ترامپ را در قدرت نگهمیدارد. این برای آمریکا بد است.به عقیده اکونومیست ترامپ به آرامی در حال تبرئه شدن است. وقتی سال آینده سنا او را مبرا اعلام کند، وی ادعای استیفای حقوق خواهد کرد. بنا بر شواهد موجود، او بهخاطر سوءاستفاده از قدرتش مجرم است. در عوض اما او در قدرت باقی خواهد ماند احتمالا به مدت یک دوره دیگر ریاستجمهوری. و تقریبا تردیدی نیست که حس معافیت از مجازات او دوچندان خواهد شد. در واقع قرار بود استیضاح آخرین پناهگاه جدی باشد نه یک ابزار حزبی دیگر. پذیرش محکوم به فنا بودن کیفرخواست امروز، از محکوم به فنا بودن کیفرخواستهای فردا حکایت میکند. اثر بازدارندگی استیضاح مخدوش میشود چون از این پس بهعنوان یک ژست سیاسی تلقی خواهد شد. موانع برکناری افزایش خواهند یافت چون گسستن از حزب دشوارتر خواهد شد. نظارتها ضعیفتر خواهند شد و ریاستجمهوری امپراتورگونه خواهد شد. با نزدیک شدن زمان محاکمه ترامپ در سنا، آمریکا دلیلی برای جشن گرفتن نخواهد داشت.
اکونومیست اما در سرمقاله ویژه خود در رابطه با پیروزی بوریس جانسون در انتخابات بریتانیا نوشت: انتخابات بریتانیا در روز ۱۲ دسامبر یکی از غیرقابل پیشبینیترین انتخابات طی سالها بود اما در پایان نتایج بهطرز درهمشکنندهای یکسویه بود. صبح روز بعد، خبرهای نشریات از نزدیک شدن بوریس جانسون به اکثریتی ۸۰ درصدی در کرسیها حکایت داشتند، بزرگترین پیروزی محافظهکاران از دوران مارگارت تاچر تاکنون. در عین حال حزب کارگر بدترین نتایج خود از دهه ۱۹۳۰ تا کنون را انتظار میکشید. جانسون که در خطر تبدیل شدن به یکی از نخستوزیران انگلیسی با کمترین دوره خدمت قرار داشت، حالا همه قدرت را در دست دارد. پیامد فوری این رویداد آن است که برای نخستین بار از رفراندوم سال ۲۰۱۶ تاکنون، حالا مشخص است که بریتانیا، اتحادیه اروپا را ترک خواهد کرد. تا پایان ژانویه، بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج خواهد شد هر چند تکمیل فرآیند برگزیت بسیار دور از انتظار است. پیروزی محافظهکاران همچنین بیانگر چیز دیگری است: اینکه یک تغییر ژرف در سیاست بریتانیا رخ داده است. پیروزی جانسون نشان داد که محافظهکاران توانستند قلمرویی را که حزب کارگر به مدت نزدیک به یک دهه از آن خود کرده بود، بهدست آورند. حزب ثروتمندان توانست حزب کارگر را زیر آرای قشر شاغل ساکن شمال و مرکز دفن کند. پس از یک دهه حضور دولتهایی که با اکثریت ضعیف یا بدون اکثریت تقلا میکردند، حالا بریتانیا نخستوزیری دارد که اقتدار شخصی بالایی دارد و در پارلمان هم دستش باز است. جانسون هم مانند تاچر و تونی بلر که از اکثریت بالایی برخوردار بودند، این شانس را دارد که بریتانیا را به دوره جدیدی وارد کند البته فقط در صورتی که دولت او نیز بتواند از پس وظایف بهواقع ترسناک خود برآید.