رشد بیسابقه اشتغال در جهان سرمایهداری
بهزعم اکونومیست یک مشکل جدی برای این تصویرسازی ناخوشایند وجود دارد: این انتقادات با واقعیت در تضاد هستند. براساس آمارهایی که پیشتر در همین نشریه منتشر شده است، بخش اعظمی از کشورهای پیشرفته و متمول رشد بیسابقه فرصتهای شغلی را تجربه میکنند. نهتنها فرصتهای شغلی گوناگون هستند بلکه بهطور میانگین از منظر درآمدی رویه روبه رشدی را نیز پیش گرفتهاند. نظام سرمایهداری درحال بهبود وضعیت کارگران با شتاب بیشتری نسبت به سالهای گذشته است چراکه بازارهای رقابتی و متراکم کار توانستهاند قدرت چانهزنی خود را طی سالهای گذشته بهبود ببخشند.
اکونومیست در ادامه با پرداختن به پیشرفتهای حاصلشده در حوزه اشتغال کشورهای پیشرفته مینویسد: نرخ بیکاری در آمریکا به ۶/ ۳ درصد کاهش یافته که کمترین میزان طی نزدیک به نیم قرن گذشته محسوب میشود. دو سوم کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) نظیر ژاپن، آلمان و بریتانیا کمترین نرخ بیکاری در ۱۵ تا ۶۴ سال گذشته را تجربه میکنند. حتی در کشورهایی مانند اسپانیا و ایتالیا که بیکاری همچنان بالاست، بازه سنی ورود به عرصه کار رشد داشته و درحال عبور از آمارهای سال ۲۰۰۵ است. افزایش نرخ اشتغال در کشورهای توسعهیافته نتیجه اعمال محرکهای اقتصادی و بازیابی طی یک دهه گذشته و پس از بحران رکود سال ۲۰۰۸ است. اما این آمارها همچنین تحولات ساختاری را نشان میدهد. این روزها جمعیت بیشتری دارای تحصیلات عالی هستند، وبسایتها در ارتباطگیری افراد واجدشرایط با فرصتهای شغلی کارآمد عمل میکنند و حتی زنان بیشتری وارد بازار کار شدهاند. در واقع زنان عامل اصلی افزایش آمارهای اشتغال کشورهای توسعهیافته از سال ۲۰۰۷ هستند. از سویی اصلاحاتی که در برنامههای رفاهی در اروپا و آمریکا اعمال شدهاند افراد بیشتری را وادار کردهاند تا بهدنبال شغل باشند.
این گزارش در ادامه صحت انتقادات مطرحشده پیرامون تهدید فرصتهای شغلی توسط ماشینها را بررسی کرده و مینویسد: بازهم واقعیت حرف دیگری میزند. در صنایع تولیدی ماشینها طی دههها فرصتهای شغلی را محدود کردهاند. اما درمجموع کشورهای عضو OECD، بروز «آخرالزمان شغلی» توسط ماشینها و الگوریتمها قابل مشاهده نیست. اکنون نسبت به سال ۲۰۰۰، افراد بیشتری حتی با تحصیلات متوسطه و پایینتر مشغول بهکار هستند. البته باتوجه به تغییر ساختار اقتصاد و توسعه بخش خدمات، یافتن مشاغل متوسط امری دشوارتر از گذشته است. براساس نتایج پروژههای رسمی، در آمریکا رشد قابلتوجهی برای مشاغل سطح بالا وجود دارد و از سوی دیگر مشاغل ساده درحال کاهش هستند. در جهان توسعهیافته، درآمدهای پایینتر از دوسوم میانگین درآمد ملی افت شدیدی را نشان میدهد. بهعنوان نمونه در آمریکا مشاغل تماموقت سنتی سهم یکسانی را از مجموع مشاغل نسبت به سال ۲۰۰۵ به خود اختصاص دادهاند. در این کشور فرصتهای شغلی کوتاهمدت تنها یک درصد از کل مشاغل را دراختیار دارد. در فرانسه بهرغم اصلاحات اخیر دولت برای افزایش انعطاف بازار کار، سهم مشاغل با قراردادهای دائمی به بیشترین میزان در این کشور رسیده است. مشاغل کوتاهمدت را میتوان در برخی از کشورهای جنوبی اروپا نظیر ایتالیا یافت که البته مشکل نه از جانب فناوریهای مدرن و نه ازسوی کارفرمایان بهرهکش است. عامل این موضوع قوانین کهنهای هستند که مانع ورود کارکنان جوان و حفظ افراد در شغلهای بیدردسر است. اکنون در بسیاری از کشورها بنابر بازارهای متراکم کار، شرکتها به استخدام طیف متفاوتی از افراد نظیر مجرمان سابق میپردازند و به آن دستهای که ویژگیهای لازم را ندارند آموزش میدهند. کارشناسان آمریکایی برای سالها به این موضوع میاندیشند که چگونه میتوانند مانع افزایش نرخ افراد از کار افتاده شوند. بهنظر میرسد که بازار کار داغ کنونی این وظیفه را برای آنها انجام میدهد. درواقع یکی از جذابیتهای رشد فرصتهای شغلی توانایی آن برای کمک به حل مشکلات اجتماعی بدون دخالت دولتهاست. سیاستورزان البته باید از این تجربه عبرت بگیرند. اقتصاددانان بار دیگر با دست پایین گرفتن اشتغال، موجب سیاستهای مالی و پولی تردیدآمیز شدهاند. پیشتر نیز همین دسته از کارشناسان اقتصادی بودند که با دیدگاههای نادرست خود در رابطه با چشماندازهای مالی در بحران رکود سال ۲۰۰۸ سهیم شدند. چپها باید این موضوع را بپذیرند بسیاری از انتقاداتی را که متوجه سرمایهداری میکنند منطبق بر واقعیت نیست. زندگی برای کارگران با سطح درآمدی پایین فاصله قابلتوجهی با رفاه دارد. با این حال بسیاری از کارگران درحال پیشرفت هستند. باید توجه داشت که مشاغل ساده مسیر هموارتری را نسبت به بیکاری پیشروی افراد برای پیشرفت قرار خواهند داد. عدم شناخت این مساله موجب دخالت دولت خواهد شد که در بهترین حالت بیفایده و در بدترین سناریو میتواند پیشرفتهای رقم خورده را تهدید کند. از اینرو بهنظر میرسد که بخشی از افزایش اشتغال بهدلیل اعمال اصلاحات برنامههای رفاهی است که حامیان جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر به شدت از آن انتقاد کردند. اکونومیست در انتها تاکید میکند که رشد نرخ اشتغال البته قرار نیست تا ابد پایدار بماند و درنهایت یک دوره رکودی آن را از بین میبرد اما بهتر است که انتقادات نیز منصفانه باشند.
ارسال نظر