پلیس با مردم همصدا شد
الجزایریها دیگر نمیترسند
«آدام نوزیتر» در گزارش ۱۵ مارس برای نیویورک تایمز در این رابطه نوشت این تظاهرات «نشانه روشنی است از اینکه مردم، مخالف حضور بوتفلیقه برای پنجمین دور رقابتهای ریاست جمهوری هستند.» رسانههای الجزایر عکسی از یکی از نیروهای پلیس در استان بجایه در شرق این کشور را منتشر کردند که در میان تظاهراتکنندگان ایستاده و پلاکاردی را در دست دارد. روی این پلاکارد نوشته شده بود: «من با مردم همصدا هستم، نه به تاخیر، نه به تمدید، ما خواهان سرنگونی سیستم هستیم. پلیس، ژاندارمری و ارتش فرزندان و برادر این ملت هستند. زنده باد الجزایر». جالب اینجاست که اگرچه برخی نیروهای پلیس الجزایر اعلام کردند که ۷۵ معترض بازداشت و ۱۱ پلیس نیز در درگیریها زخمی شدهاند اما فعالیت پلیس روز جمعه به حمایت از تظاهراتکنندگان در برابر هرگونه آشوب محدود بود.
«شفیقه خریسی»، شیمیدان ۴۲ ساله که با خواهر و خواهرزادههایش در این تظاهرات حضور داشت، میگوید:«هیچ کس از پیشنهاد بوتفلیقه راضی نیست. ما میخواهیم آزاد باشیم. میخواهیم این دولت برود. این دولت نیست بلکه قبیله است.» الجزایر از ۲۲ فوریه شاهد تظاهرات گسترده علیه بوتفلیقه است. بسیاری از خبرنگاران، تظاهرات روز جمعه ۲۴ اسفند را بزرگترین تجمعی میدانند که در سالهای اخیر در الجزایر برگزار شده است. همچنین برای اولین بار است که نیروهای پلیس در میان خیل معترضان دیده میشدند و خوشحالی خود را در کنار مردم ابراز میکردند. در تظاهرات روز جمعه دانشجویان در صف اول اعتراضات علیه بوتفلیقه بودند، اما گزارش بسیاری از خبرگزاریها حاکی از این است که پنجمین هفته تظاهرات صحنه حضور افرادی از سنین مختلف و اعضای خانوادهها بود و فضایی عمدتا مسالمتآمیز بر اعتراضات حاکم بود. انتصاب نورالدین بدوی، نخستوزیر جدید هم نتوانسته موج اعتراضات را مهار کند. خبرگزاریهای خارجی به نقل از شاهدان میگویند از آغاز گردهماییها در ماه فوریه جمعیتی چنین عظیم در تظاهرات شرکت نکرده بود. تظاهراتکنندگان علاوه بر اینکه خواهان استعفای بوتفلیقه هستند، خواستار تغییرات بنیادی هم هستند. با وجود پیوستن برخی نیروهای پلیس به معترضان اما ارتش هنوز دخالت آشکاری در حوادث نکرده است.
با این حال، شواهد نشان میدهد که حزب حاکم «جبهه آزادیبخش ملی» به رئیسجمهور سالمند کشور پشت کرده است. حسین خلدون، از رهبران این حزب گفت: عبدالعزیز بوتفلیقه به تاریخ پیوسته است و حزب باید به آینده نگاه کند و در صف معترضان قرار بگیرد. حزب حاکم الجزایر اکثریت را در همه شوراهای مردم از جمله پارلمان و شوراهای شهرداری در اختیار دارد. پیشتر جبهه آزادیبخش ملی، حزب حاکم در الجزایر اعلام کرد: از دیگر احزاب ائتلاف ریاست جمهوری جدا خواهد شد تا به تنهایی هزینه اشتباههای سیاسی اخیر را نپردازد و درهای حزب به روی تمامی کسانی که بخواهند به جنبش مردمی ملحق شوند باز خواهد بود. نوزیتر، گزارشگر نیویورک تایمز میافزاید: معترضان فریاد میزدند دوران بوتفلیقه به سر آمده است. این گزارشگر تظاهرات روز جمعه را مهمترین جمعه اعتراضی نامیده و میافزاید: بسیاری از معترضان، راهپیمایی خود را «انقلابی مسالمتآمیز» مینامیدند که با شعار، فریاد، آوازخوانی، طبل و دهل و با سر و صدا همراه است. بوتفلیقه، ۸۲ ساله، مردی ویلچرنشین است که ۷ سال است در انظار ظاهر نشده و سخنرانی هم ایراد نکرده است.
دوشنبه گذشته دولت بوتفلیقه برای آرام کردن معترضان اعلام کرد انتخابات ریاست جمهوری را که برای آوریل برنامهریزی شده بود، لغو کرده است و او نیز بهعنوان رئیسجمهور نامزد هیچ رقابتی نخواهد شد. بوتفلیقه اعلام کرد در عوض نخستوزیری را منصوب خواهد کرد که امور را به پیش ببرد اما این نخستوزیر نیز مورد اعتراض مردم است. «نادیه زیراتی»، یکی از شرکتکنندگان در تظاهرات روز جمعه، میگوید: «مردم با پنجمین دوره ریاست جمهوری بوتفلیقه مخالف هستند اما او میخواهد یکسال دیگر در حکومت باقی بماند.» یکی دیگر از معترضان هم به نام «نزیم بن عمر» گفت: «سیستم تلاش میکند به خواستههای مردم جامه عمل نپوشاند. مردم خواهان ابقای چهرههای نظام در راس حکومت نیستند و این در حالی است که رئیسجمهور اعضای نامشروع کابینه خود را مامور به تشکیل دولت میکند و چهرههای قدیمی را برای مشارکت در مرحله جدید فرا میخواند که از پیش مورد نظر مردم نیستند.»
گزارشگر نیویورک تایمز معتقد است پیشنهاد رئیسجمهور ویلچرنشین باعث میشود که او لااقل تا زمان انتخابات بعدی و تعیین رئیسجمهور بر سر قدرت بماند و هیچ زمان مشخصی برای کنارهگیری او اعلام نشده است. روز جمعه معترضان فریاد بر میآوردند که بوتفلیقه و حلقه نزدیکانش باید بروند. مردم در شعارها و فریادها و پلاکاردهای خود میگفتند که به بوتفلیقه و حلقه نزدیکان او هیچ ارتباطی ندارد که راه حلی برای بحرانهای کشور بیابند:«شما فقط بروید.»
«ژان پییر سرنی»، گزارشگر لوموند هم در این رابطه معتقد است که خیزشهای اخیر در الجزایر از نگاه دیپلماتهای خارجی «بیسابقه، مردمی و چشمگیر» است؛ قیام آنچنان است که هیچگاه از سال ١٩٨٨، زمان نخستین بهار عربی الجزایر و پایان دوره تکحزبی، رخ نداده بود. تظاهراتکنندگان دیگر از اینکه با چهرههای نپوشیده با کلماتی تند و تیز از رژیم و مسوولان آن انتقاد کنند، هراسی ندارند. شخصیتهای حکومتی با فریاد «گمشو» روبهرو میشوند. شکایتها مثل باران میبارد: بدی وضعیت زندگی، بیکاری، تورم، شدت عمل پلیس، قانونگریزی قدرتمندان و فسادی که مثل قانقاریا بدنه حکومت را فراگرفته است. احساس محرومیت، خشم و تحقیرشدگی هم به عوامل بالا افزوده میشود.
اکنون معترضان نه تنها خواهان لغو نامزدی بوتفلیقه هستند (و رژیم نمیتواند این درخواست را بپذیرد) بلکه خواهان رفتن کل سیستمی هستند که بوتفلیقه پایهگذارش بوده است. دولت بوتفلیقه در چند هفته گذشته به دنبال راه حل بوده؛ از به تعویق انداختن انتخابات و انتصاب یک نخستوزیر جدید تا تشکیل یک مجمع ملی اما همه اینها بیهوده بود، زیرا یک رئیسجمهوری مورد توافق همه یافت نمیشد و حداقل اعتماد نیز میان حامیان چهارگانه قدرت کشور یعنی ارتش، دستگاههای امنیتی، خانواده رئیسجمهوری، عبدالعزیز بوتفلیقه و برادرش و ثروتمندانی که بیش از پیش از طریق بوتفلیقه در تصمیمگیریها وزن دارند، وجود ندارد.
به نوشته گزارشگر لوموند، امکان رجعت به «ترفند»های سال ٢٠١١ دیگر وجود ندارد؛ ترفندی که براساس آن در آغاز بهار عربی، بوتفلیقه اوضاع را با یک سخنرانی عوامفریبانه در تلویزیون دگرگون کرد و مبلغ زیادی به حقوقها و مزایای اجتماعی افزود. امروز، رئیسجمهوری دچار لکنت زبان شده و بر ویلچر مینشیند. ٤٠ میلیون الجزایری اعم از حقوقبگیر، بازنشسته، دانشجو یا زن خانهدار و دیگر اقشار جامعه دیگر به جابهجا کردن چند مهره در صحنه سیاسی متقاعد نمیشوند. مردم جابهجایی مهرهها را به آسانی نخواهند پذیرفت. سرانجام سرکوب توسط بخشی از نیروهای پلیس (زیرا بخشی همراهی خود را با مردم نشان داده است) میماند و درصورت لزوم ارتش که این خطرناکترین سناریو است: فراموش نباید کرد که لغو انتخابات قانونگذاری در ماه ژوئیه ١٩٩٢، پیشدرآمد جنگ داخلی بود.
آدام نوزیتر، گزارشگر نیویورک تایمز، هم در پایان میافزاید: تجمع روز جمعه همچون یک گردهمایی عظیم خانوادگی بود که در آن کودکان دست در دست یا در آغوش والدین خود حضور یافته بودند. «نورالدین نانا»، ۵۹ ساله که یک مغازهدار است، خطاب به رهبران حاکم میگوید:«آزادیمان را پس دهید. ما آن را محترمانه و محجوبانه میخواهیم.» او میافزاید: «این اولین بار از انتخابات ۱۹۶۲ (تاریخ استقلال الجزایر) به این سو است که الجزایریها این چنین با یکدیگر یکصدا شدهاند. به خاطر همین ما از بوتفلیقه متشکریم که باعث یگانگی مردم شده اما در هر حال، او بازنده است.»
ارسال نظر