شورش علیه کوربین
روز دوشنبه نمایندگان شورشی حزب کارگر، جرمی کوربین را متهم به بازی دوگانه در قبال برگزیت و اظهارات ضدیهودی کردند و برخی از آنها نسبت به اقدامات حزب در سالهای اخیر ابراز شرمندگی کردند. این استعفاها موج جدیدی از شوک را به این حزب وارد کرد، بهگونهایکه تام واتسون معاون حزب هشدار داد که نیاز است، بهمنظور دوری از هرگونه شکاف عمیقتر و نقصان بیشتر، حزب کارگر مسیر خود را تغییر دهد. او در بیانیهای اعلام کرد: اعتراف میکنم که از این روز میترسیدم و الان بیشتر میترسم، مگر اینکه تغییر کنیم والا شاهد پیدایش چنین روزهایی خواهیم بود. هر دو حزب کارگر و حزب حاکم بهنظر میرسد که درخصوص برگزیت و خروج از اتحادیه اروپا دچار انشعاب و دودستگی شدهاند و با اختلافات دست و پنجهنرم میکنند. این فرآیند که کمتر از ۴۰ روز به مهلت نهایی بریتانیا برای تصمیمگیری باقی مانده است، اگر همچنان بلاتکلیف باقی بماند، احتمالا یک شکست سخت و هرجومرج برای بریتانیا به یادگار میگذارد.
در میان کشوقوس برگزیت، رشد نابرابری و کاهش بودجه تحت عنوان برنامههای ریاضتی، بهطور فزایندهای به دو قطبی شدن هر دو حزب کمک کرده است. تونی تراورس، استاد و پروفسور مدرسه اقتصاد لندن در این ارتباط میگوید: «هر دو حزب عمده از میانهروی دوری میکنند، درحالیکه پیشتر هر دو حزب براساس همین میانهروی در انتخابات پیروز میدان میشدند.» او میافزاید: «بسیاری از اعضای پارلمان، در هر دو حزب فکر میکنند که موقعیت فعلی نمیتواند ادامه داشته باشد، آنها میدانند که اوضاع نمیتواند با ثبات باقی بماند.»
این پروفسور بریتانیایی تصریح میکند: «سوال اینجاست که آیا مکانیسم اصلاح بالقوه متناسب با سیاستهای بریتانیا که بتواند رایدهندگان میانهرو را بهمنظور رای دادن به افراد میانهرو به صحنه بیاورد، وجود دارد یا نه و اینکه بتواند بریتانیا را از چپهای افراطی و برگزیتیهای سرسخت دور کند.»
اما این امر اصلا آسان به دست نمیآید. این هفت شورشی قرار است تحت عنوان نمایندگان مستقل در پارلمان باقی بمانند و قصد ندارند که یک حزب جدید تاسیس کنند، دستکم که فعلا اینگونه بهنظر میآید. چنین کاری (تاسیس یک حزب جدید) بسیار سخت است، چراکه در سیستم انتخاباتی بریتانیا حضور در پارلمان این کشور با احزاب کوچک بهعنوان نماینده، بسیار سخت یا غیرممکن بهنظر میرسد. در دهه ۸۰ یک جناح که از حزب کارگر جدا و حزبی تحت عنوان «سوسیال دموکرات مرکزی» تشکیل شد، در عرصه رقابت پارلمانی ناکام ماند. با این حال در برخی کشورهای اروپایی با تضعیف احزاب عمده، احزاب جدید توانستند از این موقعیت سود ببرند، مانند امانوئل مکرون در فرانسه که توانست یک حزب میانهروی جدید تاسیس و در انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی موفقیتآمیز عمل کند.
تراورس خاطرنشان میسازد که در بریتانیا یک شکاف عمیق وجود دارد. با مدیریت جرمی کوربین، حزب کارگر یکی از چپهای افراطی را در تاریخ خود بهعنوان دبیرکل حزب تجربه میکند که در طول عمر خود نیز وی منتقد اتحادیه اروپا بوده است و او تاکنون در برابر خواسته برخی از همحزبیهایش برای موافقت با یک رفراندوم دیگر برای برگزیت مخالفت و مقاومت کرده است.
محافظهکاران نیز درون خود شکنندگیهایی دارند. در درون دولت ترزا می، نخستوزیر بریتانیا، برگزیت نیز با شور و حرارت توسط فعالان حزبی دنبال میشود و این افراد خود را بزرگتر حزب میبینند که بیشتر نگاهشان به داخل کشور است. این افراد موجب میشوند تا قشر سخت برگزیتیها دست بالا را داشته باشند و به تقویت دیدگاه خروج بدون توافق از اتحادیه اروپا دامن بزنند. چنین رویهای، قانونگذاران عملگرای حزب را در موضع تدافعی قرار داده است. این دسته بر این باورند که خروج بدون توافق با فاجعه اقتصادی همراه خواهد بود. در این شرایط چندین نفر از نمایندگان پارلمان بریتانیا که طرفدار حضور در اتحادیه اروپا هستند، از سوی همحزبیهای محلیشان تهدید شدهاند که ممکن است نامشان برای حضور در انتخابات بعدی پارلمانی در لیست قرار نگیرد. چنین اتفاقی نیز دقیقا برای حامیان اتحادیه اروپا در حزب کارگر رخ داده است. در سیاست بریتانیا جای خالی میانهروی حس میشود. در جاده سیاست لیبرال دموکراتها نتوانستهاند اعتبار از دست رفته خود را بهدست آورند.
روز دوشنبه هم ۷ شورشی حزب کارگر در توضیح چرایی کار خود به رسانهها، دلایل متفاوتی در باب استعفایشان مطرح کردند. لوسیانا برگر که نمایندگی لیورپول را بر عهده دارد، علت استفعایش از حزب کارگر را دیدگاههای ضدیهودی کوربین اعلام کرد. برگر که خود یهودی است، میگوید: من در حزبی که بهشکلی نهادی ضدیهودی است، نمیتوانم باقی بمانم. کریس لسلی، یکی از وزیران سابق بریتانیا بر این باور است که حزب کارگر توسط قشر سخت چپها ربوده شده است. او از اینکه طرفداران اتحادیه اروپا در این حزب بهدلیل عملکرد کوربین در مضیقه قرار گرفتهاند، از دبیرکل این حزب انتقاد و بابت اینکه توجهی به رفراندوم دوم ندارد، وی را شماتت کرد. این در حالی است که در کنفرانس سالانه سال گذشته این حزب، بیشتر افراد این حزب خواستار برگزاری رفراندوم دوم شده بودند. چوکا اومونا که زمانی بهعنوان یکی از گزینههای رهبری حزب کارگر نامش مطرح شده بود، خواستار ساختن یک جنبش جدید در درون حزب شده است. او میگوید: «ما درحال قدم برداشتن در جهت خلاف سیاستهای قدیمی هستیم و دیگران را دعوت به انجام کار مشابه میکنیم.»
ارسال نظر