شمال غرب
فرصتهای استراتژیک راه لاجورد
در این کنفرانس رهبران کشورها براساس توافقنامه منعقده مسیرهای اصلی حملونقل در قلمرو خود و مسائل مربوط به بهینهسازی تعرفه را مدنظر قرار داده بودند. همچنین در این نشست، کارشناسان مربوطه نیز با در نظر گرفتن ترجیحات احتمالی برای اجرای مقررات توافقنامه، هم بازبینی مسیرها و هم مباحث مربوط به امور گمرکی را در مسیر مورد هدف در پروژه به کمیتههای لازم سپردند. در همان زمان عقد تفاهمنامههای الحاقی و تکمیلی با درج جزئیات بر محور اجرای تعهدات نیز مورد تاکید قرار گرفته بود. پروژه موردنظر با نام LAPIS LAZULI یا به تعبیر دیگر مسیر ترانزیت «راه لاجورد» قرار بود از سال ۲۰۱۲ اجرایی شود. از آن زمان کشورهای معین اعم از افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان و ترکیه در میان سایر کشورها بر لزوم توسعه مناسبات مواصلاتی جهت تاثیرگذاری مثبت در امر تجارت و تشکیل منطقه اقتصادی و تقویت آن با توسعه ارتباطات براساس عقد قرارداد ترانزیت جادهای توجه کرده و سیاستگذاریهای لازم را به مرحله اجرایی درآورده بودند. هدف از اجرای این پروژه ایجاد سیستم واحد انتقال کالا و احداث مسیر حملونقل جادهای میان کشورهای عضو برای گسترش روابط اقتصادی و فرهنگی و تسهیل در بسترسازی مناسبات لازم و مورد هدف بین آسیا و اروپا بود. سرانجام راه ترانزیتی لاجورد روز پنجشنبه ۲۲ آذر بهطور رسمی با دور زدن ایران افتتاح شد. مسیر این جاده مهم که ایران هم نسبت به آن توجه ویژهای داشت و میتوانست در مختصات آتی مسیر ریلی و زمینی چابهار به عشقآباد ترکمنستان درآمد قابلتوجهی را عاید کشور کند، متاسفانه به دلیل عدم توجه به موقع برخی مسئولان کشور و همچنین تاثیرات سیاسی سایر کشورها و تعاملات غیرسازنده کشورهای عضو در کنفرانس عشقآباد بدون اینکه نفعی برای ایران داشته باشد، در موازات جاده ابریشم طرحریزی شد. این مسیر از دو مبدا آقنه در ولایت فاریاب و تورغندی در استان هرات به ترکمنستان رسیده و از طریق دریای خزر به باکو متصل شده و با گذر از مسیر گرجستان با دو گزینه (بنادر موجود در دریای سیاه و خط آهن باکو- تفلیس- قارص) به ترکیه رسیده و از این طریق به قلب اروپا راه پیدا میکند.
آنچه در این میان قابل تامل است اینکه ایران بهرغم داشتن روابط نزدیک با کشورهای همجوار به دلایل آشکار و نهان در ایجاد بسترهای رقابتی و بهرهبرداری از منابع موجود در جغرافیای سیاسی- اقتصادی به سهولت در خارج از گود قرار میگیرد. این درحالی است که توسعه سیاسی میتواند بر توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تاثیر گذاشته و قدرت مانور کشور را در رقابتهای منطقهای و بینالمللی حتی بهصورت تعاملات دوجانبه و چند جانبه افزایش دهد. هر فرصت از دست رفته در مسائل مهم اعم از انرژی، حملونقل، برتری توان امنیتی و ... میتواند به خلع ید تدریجی و منفعل شدن کشور در روابط بینالملل منجر شود. تنها بروز مشکل ناشی از تحریمها و عدم حضور کشورهای سرمایهگذار در بخش انرژی در پارسجنوبی توانسته است، فرصتهای طلایی را به سایر کشورهای حوزه خلیجفارس بدهد. شرایط حاصل از تنشهای سیاسی و فضاسازیهای موجود منجر به آن شده است که مناطق حاشیهای و بندری ایران بهرغم برخورداری از پتانسیلهای قابلتوجه قادر به رقابت با سایر کشورهای همسایه از نظر توسعه اقتصادی با تکیه بر امکانات گردشگری، تفریحی و تجاری نباشند. کشورمان با وجود مناطق آزاد متعدد هنوز نتوانسته است نسبت به جذب سرمایهگذاریهای خارجی موفق باشد. طبیعی است که در بطن این مسائل قوانینی وجود دارد که ریشه در مسائل فرهنگی- سیاسی دارد. حال آنکه ترکیه با ایده توجه به احداث کریدورهای حملونقلی، ایجاد کمربند جادهای و بالاخص انرژی توانسته توسعه اقتصادی خود را تضمین کند. بهطوری که با آغاز پروژه جاده لاجورد و پروژه مهم کاروانسرایی که از آن بهعنوان کریدور میانی یاد میشود و آسیا را به جاده مارماری استانبول و پل سوم بر تنگه بسفر به اروپا متصل میسازد، زمینه حمل بار به میزان ۵/ ۶ میلیون تن به همراه یک میلیون مسافر فراهم میآید. این مسیر با اتصال به چین راه اصلی تجارت آسیا به اروپا را محقق ساخته و در آیندهای نزدیک حجم تجارت ۱۷ میلیون تنی را با حمل ۳ میلیون مسافر برای کشورهای موجود در این مسیر فراهم خواهد ساخت. براساس محاسبات اولیه در شرایط کنونی تنها مسیر میانی ترانزیت قادر است ۶۰۰ میلیارد دلار حجم مبادلات تجاری را در کوتاهترین زمان، نزدیکترین مسیر و ارزانترین شیوه حملونقلی برای چین و ترکیه فراهم آورد که طبیعتا فرصتهای اقتصادی زیادی را برای کشورهای آسیای میانه و موجود در مسیر فراهم خواهد ساخت. در هر حال بهنظر میرسد اهمال جدی به دلایل مختلف، باعث از دست دادن فرصتهای حیاتی و دور ماندن از پروژه راه لاجورد و انزوای ما میشود. این در شرایطی است که ایران یکی از اعضای شرکتکننده و معین در توافقات اولیه این پروژه بوده است.
ارسال نظر