نشانههای خطرناک برای ساکن کاخ سفید
به عبارتی دیگر، خالص مقبولیت ترامپ در موضوعات اقتصادی ۱۱ و خالص مقبولیت او بهعنوان رئیسجمهور آمریکا ۱۶- واحد است. به گزارش «سیانان»، به نظر یافتههای نظرسنجی «سیبیاس نیوز» آخرین موردی است که خبر از موافقت اکثریت آمریکاییها درخصوص عملکرد اقتصادی ترامپ میدهد؛ درحالیکه اکثریت مردم این کشور از عملکرد کلی ترامپ بهعنوان رئیسجمهور ناراضی هستند. فهمیدن این موضوع مشکل نیست که چرا چنین تفاوتی وجود دارد. در بسیاری از حوزههای دیگر نظیر سیاست خارجی و مهاجرت، آمریکاییها نظر مساعدی درخصوص سیاستهای رئیسجمهور ندارند.
به گزارش «سیانان» دونالد ترامپ قادر نخواهد بود نرخ مقبولیت خود را تقویت کند. بهرغم آنچه آمریکاییها از آن بهعنوان اقتصاد قدرتمند یاد میکنند، اما این موضوع نمیتواند برگ برنده ترامپ برای پیروزی مجدد در رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۰ باشد. زمانی که به روند تاریخی نگاه میکنیم، تفاوت میان مقبولیت ترامپ در موضوعات اقتصادی و عملکرد کلی او بهعنوان رئیسجمهور، بهطور شگفتانگیزی بالا است. این واقعیت را میتوان در قیاس مقبولیت اقتصادی و کلی روسایجمهور پیشین آمریکا در حوالی زمان انتخابات میاندوره این کشور دید. عملکرد کلی روسایجمهور پیشین آمریکا تاکنون هیچگاه این چنین بدتر از مقبولیت اقتصادی آنها نبوده است؛ نرخ مقبولیت کلی روسایجمهور پیشین آمریکا بهطور میانگین ۱۷ واحد بهتر از مقبولیت آنها در موضوعات اقتصادی بوده است؛ درحالیکه خالص مقبولیت کلی دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور ۲۷واحد کمتر از خالص مقبولیت او در موضوعات اقتصادی است. در این رابطه، تنها رئیسجمهوری که چنین اختلافات منفی که ترامپ تجربه میکند داشته، بیل کلینتون در سال ۱۹۹۸ بوده است که در نهایت استیضاح شد.
البته ترامپ تنها رئیسجمهوری نیست که در اواسط دوره ریاستجمهوری اول خود شرایط بدی داشته است. تعدادی از روسایجمهور آمریکا بودهاند که در دوره اول دولت خود شرایط نامساعدی را تجربه کردند؛ اما موفق شدند در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری خود به پیروزی برسند. بر اساس نتایج نظرسنجی «سیبیاس نیوز» که تاریخ آغاز آن به دهه ۱۹۷۰ میلادی برمیگردد، عمده این روسایجمهور پیشین آمریکا در دوره اول خود، مقبولیت پایینی در مدیریت اقتصادی داشتند. از جمله روسایجمهوری که این وضعیت را تجربه کردند میتوان به موارد زیر اشاره کرد: رونالد ریگان در سال ۱۹۸۲ با خالص مقبولیت اقتصادی (۳-)، کلینتون در ۱۹۹۴ با خالص مقبولیت اقتصادی (۱۹-) و باراک اوباما در ۲۰۱۰ با خالص مقبولیت اقتصادی (۱۳-). تا دور بعد انتخابات ریاستجمهوری اما همه این سه رئیسجمهور توانستند خالص مقبولیت اقتصادی خود را تا ۱۰ واحد یا بیشتر ارتقا دهند. بهعلاوه، مقبولیت کلی آنها بهعنوان رئیسجمهور آمریکا نیز بهبودی دو رقمی را تجربه کرد (تا انتخابات بعدی). ترامپ اما در وضعیت متفاوتتری قرار دارد. مردم معتقدند او در موضوعات اقتصادی عملکرد قابلقبولی داشته است؛ اما این امر به تقویت نرخ مقبولیت کلی او بهعنوان رئیسجمهور آمریکا منتج نشده است. در این باره این پرسش مطرح است که آیا ترامپ میتواند تا ۲۰۲۰ وضعیت را به گونهای تغییر دهد تا برنده انتخابات شود؟ در پاسخ باید گفت دو سال، زمان طولانی در سیاست است. برای ترامپ که میخواهد در دوره دوم انتخابات ریاستجمهوری نیز پیروز شود، احتمالا باید یکی از سه موارد زیر اتفاق بیفتد. حالت اول این است که او تلاشی نکند و امیدوار بنشیند تا نرخ مقبولیت کلی او همتراز نرخ مقبولیت اقتصادیاش شود. در انتخابات سیاسی، تجارب گذشته همواره مصداق ندارند (به چگونگی رئیسجمهور شدن ترامپ نگاه کنید). نرخ مقبولیت دونالد ترامپ از ابتدای دوره ریاستجمهوری او همواره پایینتر از مقبولیت اقتصادی او بوده است؛ امری که به نوبه خود پدیدهای جدید محسوب میشود.
حالت دوم این است که اقتصاد آمریکا شرایط به مراتب مطلوبتری را تجربه کند. این روند رو به بهبود حتی با وجود اینکه مقبولیت کلی کمتر از مقبولیت اقتصادی باشد، میتواند مقبولیت ترامپ در هر دو حوزه را به نقطهای برساند که تضمینکننده پیروزی او در انتخابات دوره دوم باشد. گرچه این حالت امکانپذیر است؛ اما باید به یاد داشت که درحالحاضر اقتصاد آمریکا وضعیتی قدرتمند دارد. نرخ بیکاری این کشور در سطح ۷/ ۳ درصد قرار دارد، نرخی که طی یک سال گذشته تنها ۴/ ۰ درصد بهبود (کاهش) یافته است.
در حالت سوم، ترامپ باید سعی کند رفتار متعارفتری بهعنوان رئیسجمهور آمریکا داشته باشد. این باعث خواهد شد دیدگاه اقتصادی رایدهندگان، به نظر آنها درخصوص عملکرد دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور نزدیکتر شود. پستهای توییتری ترامپ، حملات او به رسانهها و رفتارهای غیرمنتظره او گرچه ممکن است ابزاری در راستای اهداف او باشند؛ اما بهنظر نمیرسد کمکی به موفقیت او در انتخابات کنند. در این رابطه نتایج نظرسنجی که اوایل امسال دانشگاه مونموت صورت داده نشان میدهد عمده آمریکاییها میگویند ترامپ، رئیسجمهوری غیرنرمال بوده است؛ امری که به عقیده آنها موضوع خوبی نیست. به گزارش «سیانان»، در میان این حالات، تنها گزینه سوم را میتوان در کنترل ترامپ دانست. اما پرسش این است که چطور این سه حالت در واقعیت اتفاق خواهند افتاد؟ دونالد ترامپ تاکنون دو سال از دوره اول ریاستجمهوری خود را پشتسر گذاشته، اما هیچ نشانهای از تمایل او برای صرفنظر کردن از راهی که در پیش گرفته، مشاهده نشده است.
ارسال نظر