بخش شصت و چهارم
افسانه «نوسازی اقتدارگرا»
تحلیلهای مختلف موجود آیندههای جایگزین برای قدرت چین را تبیین کردهاند. برای مثال، در سال ۲۰۱۱، «راندال شولر» و «شیایو پو» سه مدل را برای رفتار آینده چین طرحریزی کردند. در فرآیندی که فعالانه بهدنبال مشروعیتزدایی از نهادهای موجود یا شکلبخشی جدید رادیکال به آنها یا جایگزینی نهادهای چینی بهجای آنهاست، پکن «با یک نگرش رقابتی از اینکه چگونه جهان باید ساختاربندی شود» میتواند به یک تباهگر آشکار [outright spoiler] تبدیل شود. این کشور میتواند «بهعنوان حامی نظام موجود ظاهر شود، در چارچوب قواعد فعلی بازی کار کند و به سهم عادلانه خود در حکمرانی جهانی کمک کند؛ چیزی نزدیک به مفهوم کلاسیک ایکنبری [Ikenberry] از «الحاقگر» [joiner] اما احتمالا با فضای بیشتری برای چین جهت تصریح بر ضرورت اصلاح. سرانجام، چین «همچنان از برخی تعهدات و مسوولیتهای بینالمللی طفره میرود» زیرا بر توسعه داخلی متمرکز است «و در جستوجوی اجرای نگرش خود از نظم جهانی به شکل تدریجی است». در مجموع، به ادعای آنها، چین از میان گزینههای «حامی» [supporter]، «تباهگر» [spoiler] و «طفرهرو»ی[shirker] نظم بینالملل دست به انتخاب خواهد زد. از این منابع، ما مجموعهای از رویکردهای احتمالی چین به نظم را استخراج کردیم که شامل طیفی از خصومت شدید تهاجمی و تجدیدنظرطلبی تا الحاق صرف و ساده به نظم آمریکایی میشود. همانطور که پیشتر استدلال شد، ما معتقدیم که شواهد فعلی از افراطیترین تفاسیر از تعامل چین با نظم بینالمللی طی دهه آینده حمایت نمیکند. بنابراین، ما سه آینده آلترناتیو را بسط دادیم که در میانه چشمانداز احتمالی وجود دارد (جدول ۶). اینها از سناریوهای شولر- پو الهام گرفتهاند اما اندکی اصلاح شدهاند تا نمونههای روشنی از رویکردی میانی یا حد وسط را نشان دهند. این سه آینده آلترناتیو در زیر به تفصیل توضیح داده خواهند شد. اینکه کدام یک از این سناریوها در آینده محقق شوند به متغیرهای بسیاری بسته است که مهمترین آنها مسیر قدرت آمریکا و چین است.
آیندهای که ما آن را «جابهجایی خصومتآمیز» نامیدهایم به چینی اشاره دارد که عزم آن دارد تا آمریکا را از موضع مسلط در راس نظم بینالمللی عقب بنشاند و خود به جایگاه اول منطقهای و در بلندمدت به برتری جهانی دست یابد. در این سناریو، چین همچنان نظم چندجانبه را به نفع خود میبیند تا زمانی که این کشور بهطور روزافزونی بر جنبههای تعیین قاعده، قاعدهسازی و اجرای قاعده آن نظم مسلط شود. به تعبیر دیگر، در چنین آیندهای، چین بهدنبال پیشی گرفتن از آمریکا به منزله هماهنگکننده [orchestrator] نظم چندجانبه است که اول و مهمتر از همه به منافع چین پاسخ میدهد. در این آینده، چین به شکل قدرتمندانهای مدافع بسیاری از جنبههای نظم است: چنانکه ایالاتمتحده از سال ۱۹۴۵ به این سو انجام داده و همانگونه که منافع چین حامی آن است. چین همچنان نقشی سازنده در نظم مالی جهانی ایفا خواهد کرد (مثلا، کمکهای خارجی خود را افزایش خواهد داد؛ نقش خود در تلاشهای صلحبانی را توسعه خواهد داد و مهمتر از همه، به شدت در سیستم سازمان ملل تعامل و مشارکت خواهد کرد). این کشور به هنجارهای معین متعهد خواهد ماند مانند منع اشاعه و مبارزه با تروریسم.
ارسال نظر