به‌طور مشخص‌تر، براساس معیار آبدی [Abedi]، (حزبی که وضع موجود را بر حسب خط‌مشی سیاسی مهم و مسائل مربوط به نظام سیاسی به چالش می‌کشد، که خود را به‌عنوان چالشی برای احزاب سیاسی مستقر تلقی می‌کند، که ادعا می‌کند شکاف بنیادین میان تشکیلات سیاسی و مردم وجود دارد)، حزب UKIP می‌تواند به‌عنوان یک حزب تشکیلاتی ضدسیاسی مشخص شود. یک حزب تشکیلاتی ضدسیاسی تاکید را بر استدلالی قرار می‌دهد که [براساس آن] سازمان حزب باید مبتنی بر ارزش‌های دموکراتیک و درخواست مشارکت مستقیم رای‌دهندگان در فرآیند تصمیم‌گیری باشد. اعضای حزب UKIP که خود را به منزله حزب دموکراتیک لیبرتارین مطرح می‌کنند در حمایت از اقتصاد لیبرال داد سخن سر می‌دهند، خواستار لغو «قانون حقوق بشر» و حذف انگلیس از «کنوانسیون اروپایی در مورد آوارگان» و «کنوانسیون اروپایی حقوق بشر»، استقبال از میهن‌پرستی علیه تهدید چندجانبه‌گرایی و خواستار اصلاح سیاسی در سیاست‌ها برای وصل دوباره مردم به یکدیگر هستند. همان‌طور که نایجل فاراج در سال ۲۰۰۶ گفت: «ما حزبی خواهیم بود که در طیف وسیعی از سیاست‌های داخلی مبارزه خواهد کرد و اگر با هم متحد و سازمان‌یافته باشیم، صدای واقعی اپوزیسیون در سیاست‌های بریتانیا خواهیم بود.»

او به این استدلال ادامه داد که «در مورد مسائل بزرگ روز، نمی‌توانید کاغذ سیگار را میان سه حزب اصلی قرار دهید و با کارت پوپولیستی بازی و تاکید کنید که اگرچه مردم تمایل دارند تا ما را در سوی راست میدان قرار دهند اما من خودم را در مرکز افکار عمومی قرار می‌دهم.»

«تامی رابینسون» [Tommy Robinson] در سال ۲۰۰۹ در پاسخ به تظاهرات علیه جنگ در افغانستان حزب EDL را تاسیس کرد که از سوی گروه محلی «لوتون» [Luton: منطقه‌ای واقع در «بدفوردشایر» در انگلیس که فرودگاه لوتون و دانشگاه بدفوردشایر هم در آن قرار دارد. در اینجا منظور گروه محلی ساکن در لوتون است] با نام «المهاجرون» (Al-Muhajiroun: سازمانی بین‌المللی که بعدا از ادامه فعالیتش ممانعت شد) سازماندهی شد. این گروه تازه‌تاسیس توجه خود را بر دو هدف اصلی متمرکز کرد: توجه به تهدید روزافزون افراط‌گرایی اسلامی در بریتانیا و کار روی حذف چنین تمایلاتی. یک جنبش اعتراضی واحد مساله‌محور، بر احساسات ضداسلامی متمرکز است آن هم در تلاشی وسیع‌تر برای «حمایت از حقوق جدانشدنی تمام مردم برای اعتراض به‌دست‌اندازی اسلام رادیکال به زندگی غیرمسلمانان.»

حزب EDL از زمان ظهور خود اعتراضات فراوانی در تمام کشور انجام داده و با وجود اتهامات مربوط به اقدامات خشن، رفتار ضد اجتماعی، نژادپرستی و نفرت‌پراکنی و جرائم مرتبط با آن موفق به حفظ توجه عموم شده است. نزد «پیلکینگتون» [Pilkington]، شعار EDL «نه نژادپرستی نه خشونت، فقط دیگر ساکت نیستیم» به حامیان این حزب انگیزه می‌دهد که «صریح و بلند سخن بگویند» و در مقایسه با «سیاست ساکت کردن» که به واسطه فاصله اجتماعی میان «سیاستمداران» و «مردم» و محدودیت‌های فرهنگی بر مسائل «قابل پذیرش» برای بحث حمایت می‌شود «محکم بایستند». به‌دنبال استدلال «بتز» [Betz ]که بر تمرکز دائمی بر اسلام‌هراسی در بسیاری از احزاب راست‌افراطی اروپا (مانند سوئیس، هلند و دانمارک) تاکید می‌ورزد، EDL آلترناتیوی برای عرصه راست‌افراطی در بریتانیا به‌دست داده و چندفرهنگی‌گرایی گلچین شده و مشارکت در رویکردهای حامی دگرباشان را پیشنهاد می‌دهد. یعنی، با استفاده از مسائل دیگر علاوه بر افراط‌گرایی- «بدنام‌سازی و سرکوب زنان، آزار کودکان، ارتکاب به اصطلاح قتل‌های ناموسی، همجنس‌گراهراسی، یهودستیزی»- منجر به تمرکز بر اسلام به شکل عام‌تر شده زیرا این مسائل محدود به اسلام‌گرایان رادیکال نبوده و البته به اسلام هم محدود نیست.

نزد «بارتلت» و «لیتلر» [Bartlett & Littler]، EDL می‌کوشد دستور کار سیاسی‌اش (با حمایت از اسرائیل، کنار گذاشتن نژادپرستی و استفاده از گفت‌وگوهای حقوق بشری) و سبک و سیاقش (با حمایت از خشونت کمتر) را که برخی جناح‌ها احساس می‌کردند که نشانه‌ای از ضعف بود معتدل‌تر سازد. حامیان اولیه دیگر EDL این گروه را ترک و به گروه‌های ضداسلامی تهاجمی‌تر ملحق شدند و احساس کردند که EDL تمرکز خود بر مبارزه با اسلام‌گرایی را از دست داده است. آنچه تا حد زیادی میان EDL با UKIP و BNP تمایز می‌گذارد استفاده از رسانه‌ها با هدف ارتباط با مردم است. EDL با استفاده از طیف گسترده‌ای از رسانه‌های اجتماعی – به‌ویژه فیس‌بوک- موفق به سازماندهی به کمپین‌ها، دامن زدن به اعتراضات خیابانی و دیگر اشکال اقدام مستقیم و سازمان دادن به حامیانش با استفاده از فرهنگ آنلاین برای ترویج ایدئولوژی ناسیونالیستی پوپولیستی‌اش شده است.

استراتژی‌های ارتباطاتی، رهبری کاریزماتیک، نشان‌گذاری و فراسوی آن

از لحاظ ساختار و رهبری، تفاوت‌های چشمگیری میان این سه گروه وجود دارد. درحالی‌که UKIP و BNP یک ساختار خاص‌تر حزبی- سیاسی از جمله رویه‌های دموکراتیکی مانند رهبری منتخب، کنفرانس‌های سالانه و برخی از کمیته‌های فعال پاسخگو برای سیاست‌های حزب را دنبال می‌کنند اما EDL هیچ عضوگیری رسمی‌ای نداشته بنابراین، ارزیابی تعداد حامیانش دشوار است.