شاخصهای دموکراسی در ۸۹ کشور افت کردهاند
مرگ مردمسالاری در جهان؟
در ایــــن سرمقـــالـه، اکونومیست با اشاره به اینکه مذاکره بهتر از جنگ است، هشدار داده است که کیم جونگ اون سابقهای دیرینه در فریب دارد و آمریکا باید در توافق با وی هوشیار باشد و با چشمانی باز عمل کند اما بهنظر میرسد که ترامپ بیشتر بهدنبال کسب امتیاز برای خویش است. اکونومیست در نسخه ویژه انگلستان اما بار دیگر به موضوع برگزیت بازگشته و نوشته است: در هیاهوی استعفاها، شورشها و اتهامات متقابل در انگلستان، یک حقیقت ساده درحال رخ نمودن است و آن اینکه گرچه وقوع یک برگزیت «سخت» از مدتها پیش غیرقابل اجتناب مینمود اما دیگر اینطور نیست. چون با تصمیمات پارلمان و حفظ یک مرز باز در ایرلند بهنظر میرسد یک توافق «نرم»تر در کار است که طی آن بریتانیا به اروپا نزدیک میماند.
نسخه اروپایی اکونومیست این هفته اما به موضوع رنج دموکراسی در حکومتهای ضعیفی اختصاص یافته است که در آن افراد قوی به قدرت میرسند. اکونومیست نوشته است: بزرگترین خطری که تکثرگرایی را مورد تهدید قرار میدهد، مربوط به دموکراسیهای جوانی است که در آنها کنترلها و تعدیلها هنوز قدرتمند نشدهاند. بهعنوان مثال رجب طیب اردوغان، بیش از ۲۰۰ هزار نفر از مردم ترکیه را به دلایل سیاسی زندانی کرده یا از کار برکنار کرده است. چنین فردی بنا به پیشبینی اکونومیست در انتخاباتی که روز ۲۴ ژوئن آغاز میشود، پیروز خواهد شد و به قدرتی پادشاهگونه دست خواهد یافت. شاخصهای سلامت دموکراسی از سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۷ تا کنون نشانههایی هشداردهنده از سقوط را به نمایش گذاشتهاند. در بررسی که توسط واحد اطلاعات اکونومیست در سال ۲۰۱۷ صورت گرفته است، شاخصهای دموکراسی ۸۹ کشور افت کردند و تنها در ۲۷ کشور بهبود یافتند.
یک بررسی نشان میدهد که کمتر از یک سوم آمریکاییهای جوان بر این باورند که زندگی در یک دموکراسی «حیاتی» است. این در شرایطی است که در سال جاری شاهد انفجار انتشارات در حوزه کتابهایی بودیم با عناوینی از این دست: «چگونه دموکراسی پایان مییابد» یا «مردم در برابر دموکراسی.» واقعیت این است که در دموکراسیهایی که به بلوغ رسیدهاند کنترلها و تعدیلها چنان قدرتمند هستند که حتی تشنهترین رئیسجمهوری در برابر قدرت، همچون ترامپ هم محدود میشود. اما در دموکراسیهایی که هنوز به بلوغ نرسیدهاند، نهادهای کنترلکننده ضعیفتر هستند بنابراین یک فرد قدرتمند میتواند به سرعت آنها را کنار بزند و اغلب این اتفاق بدون سر و صدای زیادی رخ میدهد. به همین دلیل است که نگرانکنندهترین روند زوال دموکراسی چه از منظر تعداد کشورها و چه به لحاظ سرعت تباهی، در دموکراسیهای نوپای جهان نوظهور مشاهده میشود.
از ونزوئلا گرفته تا مجارستان، این روند معکوس، مشابهتهای زیادی را نشان میدهد. یک مرحله در این حکومتها وجود دارد که «دموکراسی غیرلیبرال» خوانده می شود به این مفهوم که در چنین حکومتی حقوق فردی و حاکمیت قانون زیر پا گذاشته میشود و همزمان، افراد قدرتمند در راس حکومت وانمود میکنند که دموکراسی وجود دارد چون در انتخابات آزاد پیروز شدهاند. در مرحله بعد فرسایش نهادهای لیبرال منجر به مرگ دموکراسی میشوند و تنها نامی از آن برجای میماند. گر چه مرگ دموکراسی در جهان تا حدود زیادی بزرگنمایی میشود، اما در سراسر جهان از فیلیپین گرفته تا ونزوئلا این کم نقصترین سیستم حکومت، به دردسر دچار شده است و به مدافعانی نیاز دارد.
ارسال نظر