مونارشی انگلیسی به سلبریتی تبدیل شد
«دایانای دوم» در کاخ باکینگهام
سلطنت در بریتانیا دیگر یک نهاد نیست، یک سبک زندگی است. البته نه سبکی به درازای تاریخ سلطنت در بریتانیا، بلکه سبک زندگی مدرن. دیگر از آن رسوم لایتغیر خبری نیست و هر آینه خانواده سلطنتی در مقابل نسل جدید این خاندان سر فرود میآورد. دیر زمانی سلطنت در این کشور یک نهاد تاثیرگذار بود. آنگونه که در عصر ویکتوریا این مثل معروف شده بود که در سرزمینهای تحت تابعه ویکتوریا خورشید غروب نمیکند. مردم انگلیس به ساختار سیاسی خود میبالند. در این کشور تنها عده اندکی یافت میشوند که از جمهوریخواهی حمایت میکنند. پس بیراه نیست زمانی که ازدواج نوههای ملکه الیزابت پا میگیرد، از چند روز قبل مردم این جزیره جایی برای خود دست و پا میکنند تا در مسیر عروس و داماد جوان دستی تکان دهند و احتمالا دستی به سوی آنها تکان داده شود. بسیاری بر این باورند که نهاد سلطنت در این کشور پیش از دایانا، غرق در آداب و رسوم خشک قرون گذشته خود بود. دایانا اما سعی داشت دیوارهای باکینگهام را از پیشروی مردم بردارد. او مانند یک ستاره دنیای موسیقی لباس میپوشید و سعی میکرد از هرچه در نظر خاندان سلطنتی ناپسند میآید، پرهیز نکند. برای همین است او در مقابل دوربینها ظاهر میشد و برای اولینبار با فردی که ایدز داشت بدون دستکش دست میداد تا تبدیل به ستاره کاخ باکینگهام شود. این رویه ادامه یافت تا اینکه سر و صدای طلاق از خانواده آنها شنیده شد.
دایانا هر چند خود از خاندان سلطنتی بود اما هرگز تن به آداب و رسوم زنگار گرفته خاندان سلطنتی نداد. بهنظر میرسد حالا تابوشکنیهای این خاندان از سوی فرزندان دایانا درحال پیگیری است. ابتدا پرنس ویلیام، کسی که از او بهعنوان شانس نخست پادشاهی این کشور یاد میشود، با دختری از طبقه متوسط ازدواج کرد. ازدواج با کیت میدلتون، دختری که حالا به ضرب و زور علم، نسبی از خاندان سلطنتی برایشان ساخته یا پیدا کردهاند، بزرگترین تابوشکنی زمانش بهحساب میآمد اما حالا پرنس هری راه برادر بزرگتر را با سرعت بیشتر و البته با ساختارشکنی تند و تیزتر ادامه میدهد. او روز گذشته با دختری ازدواج کرد که نهتنها ریشههای سلطنتی ندارد، بلکه یک دختر دورگه است. شدت این تابوشکنیها در خاندان سلطنتی بهگونهای بوده که ملکه الیزابت حتی با مطلقه بودن او کنار آمده است. دختری که حتی در روز عروسیاش، پدرش را در کنارش نداشت تا او را دست به دست کند تا به داماد برسد. هر چند یک بحران چند روزه برای عروسی سلطنتی پیش آمد، اما در نهایت این پرنس چارلز بود که تقبل کرد دست مگان مارکل را گرفته تا او را به نزدیکای کشیش و داماد هدایت کند.
تا اینجا هرچه بوده تابوشکنی بوده و دیگر خبری از سرسختیهای ملکه الیزابت نیست. او زمانی نهچندان دور حاضر نبود در کاخ باکینگهام برای دایانای یاغی و سرکش یک مراسم ختم برگزار کند و چه بسا اگر فشار مردم بریتانیا برای آن سلبریتی نوظهور آن زمان نبود، این مراسم هرگز برگزار نمیشد. اما حالا داستان خاندان سلطنتی رنگ و بوی دیگری گرفته است. کافی است به شبکههای تلویزیونی نگاه کنید که با لشگر خود به راه میافتند تا از پرنس ویلیام و کیت میدلتون فیلمبرداری کنند. این دو به سلبریتیهای عالم گردشگری تبدیل شدهاند. آنها دست کودکان خود را میگیرند و از این کشور به آن کشور سفر میکنند.
داستان مگان مارکل اما سوای داستان کیت میدلتون است. مگان مارکل یک سلبریتی است، آن هم نه یک سلبریتی بریتانیایی، بلکه آمریکایی. پرنس هری روز گذشته در شرایطی با این هنرپیشه آمریکایی ازدواج کرد که خود شانس ششم پادشاهی این کشور است. اگر بیست سال پیش به مردم بریتانیا گفته میشد که روزی عروس خاندان سلطنتی یک آمریکایی خواهد بود احتمالا ابتدا به این صحبت شما میخندیدند بعد با صدای بلند میگفتند این موضوع هرگز رخ نخواهد داد. تنها حضور مگان در خاندان سلطنتی یک تابوشکنی محسوب نمیشود، حتی رفتار او نیز مطابق با سلیقه بریتانیاییها نیست. به نوشته روزنامه نیویورکتایمز، زمانی که او برای نخستینبار با همسر آیندهاش در کاخ کنسینگتون حضور پیدا کرد، وی بهجای اینکه با طرفداران خود دست بدهد، بعضا دختران را به آغوش میکشید. یکی از دخترها در میان جمعیت با صدای بلند به او گفت: اینجا این رسم نیست. اما او در پاسخ به این دختر نوجوان بریتانیایی گفت: من آمریکایی هستم. ما به آغوش میکشیم.
در بریتانیا مگان با دایانا مقایسه میشود: سلبریتی خط شکن؛ فردی باز و با رفتاری غیررسمی.
حالا بسیاری از طرفداران پادشاهی، نگران این هستند که حضور مگان بسیاری از سیاستها و رفتارهای محافظهکارانه بریتانیا را از هم فروبپاشد. آنها بارها به ملکه الیزابت به طرق مختلف نگرانیهای خود را ابراز داشتهاند اما بهنظر میرسد که این ملکه انگلیس نیز مرعوب شیوه جدید زندگی خاندان سلطنتی شده است. زندگی سلبریتیگونه که دیگر از آن رسوم سرسخت و غیرقابل انعطاف خبری نیست و احتمالا تا چند سال دیگر نیز به خاطرات این خاندان تبدیل خواهد شد. کاخ باکینگهام این روزها شاهد دو دستگی است: یک دسته طرفداران سنت و دسته دیگر طرفداران مدرنیزاسیون. جان اش، رئیس جامعه هنرهای آیلندآوجرزی میگوید: بزرگترین نگرانی من نیز همین است که آنها مونارشی را به سلبریتی تبدیل کنند. ما در مورد قرون وسطی صحبت میکنیم. یک تاریخی وجود دارد. شما نمیتوانید فقط بگویید دیگر آنها سلبریتی شدهاند. این اشتباه است. جلوی این رویه باید گرفته شود.
اما در بیرون از کاخ باکینگهام مردم اینگونه فکر نمیکنند. آنها گویی دایانای خود را بازیافتهاند. دایانای خطشکنی که به بیمارستانی در ریودوژانیرو میرود و بدون دستکش با بیماران ایدزی دست میدهد. آنها به عروس جدید این خاندان خوشامد میگویند و از حضور او در کاخ استقبال کردهاند، هرچند که سنتیها به همان اندازه نگران ساختار خاندان سلطنتی هستند و میخواهند مگان با آداب خشک بریتانیایی کنار بیاید. نیویورکتایمز در یادداشتی به قلم پاتریک کینگزلی مینویسد: در بریتانیا بسیاری به این ازدواج بهعنوان نماد تغییر نگاه میکنند. دیگر زمان آن گذشته است تا سیاستمداران پشت دیوارهای بسته و تاریک حضور داشته باشند و با مردم کمتر ارتباط برقرار کنند.
حالا برای بسیاری از بریتانیاییها ازدواج پرنس هری و مگان مارکل نشان از تغییری مقتدرانه در داخل کاخ باکینگهام است. مگان نماد مواردی است که خاندان سلطنتی برای سالیان سال از آن فرار میکرده است: زن مطلقه دورگه و هنرپیشه هالیوودی که در مدرسهای کاتولیک درس خوانده است. روزنامه محافظهکار دیلی تلگراف در گزارشی نوشت: چنین چیزی برای نسلها نیز در خاندان سلطنتی قابل تصور نبود. در گزارش این روزنامه بریتانیایی، نگاهی حسرتبار به گذشته و کمی هم احساسات سانتیمانتالیستی دیده میشود که در مرز بین سیاستمداری و نژادپرستی لقلق میزند. آوا هیرش، نویسنده کتاب هویت بریتانیایی میگوید: دیگر سخت است تا چند سال آینده یک نژاد خالص بریتانیایی پیدا کرد و ازدواج با رگههای نژادی دیگر حالا به خاندان سلطنتی نیز رسیده است. خانم هرش میافزاید: بهنظر میرسد واقعا تغییراتی در جامعه بریتانیا پدید آمده است. در این میان البته مخالفانی هم وجود دارند که در برابر این تغییرات مقاومت کنند و این اتفاقات را در حد یک رویداد سانتیمانتالیستی تفسیر کنند و بگویند که حضور مگان مارکل در خانواده سلطنتی، حضوری از جنس ریاستجمهوری اوباما محسوب نمیشود و هرگز نباید مگان را اوبامای بریتانیا خطاب کرد.
برخی دیگر اما میگویند که حضور مارکل در این خاندان به تحرک اجتماعی جامعه سیاهان در بریتانیا منجر خواهد شد. درحالحاضر در جامعه بریتانیا، تنها نیمی از جمعیت سیاهان نسبت به جامعه سفیدپوستان توانستهاند مدرک دانشگاهی کسب کنند. نرخ بیکاری جامعه سیاهان در این کشور بیش از جامعه سفیدپوستان است. براساس گزارشی که پارلمان بریتانیا داشته، جمعیت سیاهپوست بیشتری نسبت به سفیدپوستان در زندانهای این کشور هستند که میتواند از این نظر با ایالاتمتحده برابری کند. لمی یکی از شهروندان بریتانیایی میگوید: ازدواج هری با مگان یک لحظه شگفتانگیز برای بریتانیای مدرن بوده و میتوان گفت یک نقطه عطف برای اقلیتهای بریتانیایی. به گفته لمی، حضور مگان در خاندان سلطنتی اینگونه تفسیر میشود که سیاهان در بریتانیا توانستهاند نمایندهای به آن داخل بفرستند و او حالا به صدای سیاهان تبدیل شده است.
ارسال نظر