درحالی‌که فعالیت‌های SDP آشکارا قابل نسبت دادن به دیگرسازی پوپولیستی و نفرت‌پراکنی است اما در مصاحبه‌های ما، نمایندگان SDP ادعا می‌کردند که آنها «هرگز کاری علیه به اصطلاح بی‌سرانجامان انجام نداده‌اند» یکی از نمایندگان SDP که ظاهرا در مورد نرخ جرائم در میان مهاجران صحبت می‌کرد، تاسف خود را از این امر بیان کرد که سوابق ملیت این توهین‌کنندگان نگهداری و حفظ نشده است. این فقط دموکراسی، ایمنی و رفاه نیست که تصور می‌شود از سوی مهاجران و در پوپولیسم ناسیونالیستی قومی در معرض خطر قرار می‌گیرد بلکه فرهنگ اسلوونی و اروپایی هم مورد تهدید قرار می‌گیرد. درحالی‌که مهاجرت به‌عنوان امری اجتناب‌ناپذیر درک می‌شود اما دولت مسوول دفاع از فرهنگ محلی و مردم اسلوونی (اسلوونیایی شدن) تلقی می‌شود.  

در درون احزاب و سازمان‌های کاتولیکی و محافظه‌کار، مساله مهاجرت همچنین در ارتباط با «بحران جمعیت‌شناختی» آن هم با این ادعاست که در جوامعی- مانند جامعه ما- که کودکان زیادی متولد نمی‌شوند، مهاجرت یک «فرآیند طبیعی» است. این به‌دلیل فقدان سیاست‌های درست در حمایت از خانواده است که [موجب شده] اسلوونی با مهاجرت دست و پنجه نرم کند. این گفتمان که مرکزیت خانواده و جنسیت در پوپولیسم ناسیونالیستی قومی را نشان می‌دهد، با فعالیت‌های CIFRC ترسیم می‌شود که به تکرار از استدلال محافظت و نگهداری از فرهنگ و ملت اسلوونی در برابر حقوق دگرباشان استفاده می‌کند. گروه دیگری که از سوی پوپولیسم ناسیونالیستی قومی هدف گرفته شدند مسلمانان هستند. جامعه مسلمانان ۴۰ سال است که به دنبال ساخت مسجد در «لوبلیانا» [Ljubljana: پایتخت اسلوونی با حدود ۲۷۰ هزار نفر جمعیت] است و تنها در سال‌های اخیر است که این مساله می‌رود که حل شود. از آنجا که بیشتر مسلمانان در اسلوونی خود را به لحاظ وابستگی قومی «بوسنیایی» می‌پندارند، وضعیت اقلیت بودن‌شان به این معناست که آنها نه تنها به‌عنوان یک گروه مذهبی که به‌عنوان یک گروه قومی مطرح هستند. وضعیت اقلیت ملی بودن‌شان نفی می‌شود اما برچسب قومی بوسنیایی با برداشت‌های اروپا محورانه [Eurocentric] «جنوبی» [the South]همراه است [مثل بالکانی‌ها. بالکان شبه‌جزیره‌ای است در جنوب شرقی اروپا. این شبه‌جزیره دارای وسعتی به اندازه ۷۲۸ هزار کیلومتر مربع و جمعیت بیش از ۶۰ میلیون نفری است. کشورهای منطقه بالکان عبارتند از: یونان، آلبانی، بلغارستان، مجارستان، بوسنی‌وهرزگووین، کرواسی، اسلوونی، جمهوری مقدونیه، صربستان، مونته‌نگرو، رومانی، ترکیه (بخش اروپایی)] و آنها طرد اجتماعی- اقتصادی را تجربه می‌کنند. برای اعضای SDP غیرمعمول نیست که با مسجدی مخالفت کنند که «بی‌تردید جمعیت بومی را به حدی آزرده می‌سازد که نگرش مثبت به مسلمانان اسلوونیایی که تا کنون وجود داشته را ویران می‌سازد»؛ چنانکه رئیس سازمان محلی SDP همین را بر زبان آورد.

یکی از وقایع نژادپرستانه‌ای که به گسترده‌ترین شکلی گزارش شد در اکتبر ۲۰۰۶ علیه رومانیایی‌ها رخ داد آنگاه که خانواده رومانیایی «استروجان» [Strojan] از سرزمین اصلی خود در روستای «آمبروس» [Ambrus] از سوی جمعیت خشمگین اخراج شدند. این حادثه مستقیما با حمایت دولت انجام گرفت و «دراگوتین میت» [Dragutin Mate: سیاستمدار اسلوونیایی که اصالتا کروات بود در فاصله ۲۰۰۴تا ۲۰۰۸ در دولت دست راستی «جانز جانسا» وزیر کشور بود]، وزیر کشور، هم که از اعضای SDP بود در صحنه حاضر شد و به مردم تضمین داد که این خانواده هرگز برنخواهد گشت. در مصاحبه‌هایمان، اعضای SDP احساس می‌کردند که مهم‌ترین حوزه برای بهبود وضعیت رومانیایی‌ها آموزش و تحصیل است با این نگاه که «رومانیایی‌ها ادغام» و در درون فرهنگ اکثریت استحاله شوند. اشاره به تفاوت‌های اساسی میان رومانیایی‌ها و جمعیت اسلوونی رایج است و می‌تواند به منزله تجلی گفتمانی نژادپرستی فرهنگی در نظر گرفته شود. تلاش‌های SDP در ادغام «دیگران» در جامعه به‌عنوان نیاتی به راستی خوب درک می‌شود. این گفتمان یادآور گفتمان شرق شناسانه رسالت تمدن‌سازی است که از سوی اروپایی‌ها طی حکومت استعماری‌شان مستحکم شد. یک عضو SDP می‌گوید: «فکر می‌کنم که نمونه پرکمورج [Prekmurje: منطقه‌ای در اسلوونی] نمونه‌ای خوب است. این گروه‌ها ادغام می‌شوند. به آنها گفته می‌شود که این قانون است و مدت زمان مشخصی به آنها وقت داده می‌شود تا با این قوانین خود را تطبیق دهند. اگر نتوانند خود را تطبیق دهند، باید به فکر تحریم باشیم. این حقیقت که گروه مشخصی از ژابجک [Žabjek: روستایی کوچک در منطقه دولنجسکا (Dolenjska)] بیش از کل دولت اسلوونی سلاح داشته باشد «خدا به دادمان برسد.»  مطالعات موردی ما ناهمگونی پوپولیسم در اروپا را نشان می‌دهد. احزاب پوپولیستی دست راستی اروپایی ممکن است بدبین به اروپا [Eurosceptic] باشند یا (چنانکه در مورد SDP و «اسلوونی جدید» مصداق دارد) عمدتا نگرش‌های حامی اروپا [pro-EU] داشته باشند. این احزاب نه تنها از اتحادیه اروپا آنگونه که هست حمایت می‌کنند بلکه از بروکسل نیز در قالب «حزب مردم اروپا» [European People’s Party] حمایت دریافت می‌دارند. دیدگاه‌های SDP در مورد اتحادیه اروپا – همچون بسیاری از مسائل دیگر- در گفتمان ضدکمونیستی گنجانده می‌شود که در آن استدلال‌های ناسیونالیستی- قومی در حمایت از اتحادیه اروپا دارای نفع خاصی هستند. عضویت در اروپا به منزله رهایی و آزادی از یوگسلاوی – نه فقط از کمونیسم بلکه به‌طور خاص از «بالکانی‌ها»، سنت‌ها و رسوم و مردمانش- برساخته می‌شود. با پذیرش عضویت اسلوونی در اتحادیه اروپا، این کشور به جرگه خانواده یا کشورهای «هم فرهنگ» در آمد و به همین ترتیب، این حزب به خانواده احزاب اروپایی «هم فرهنگ» یا «نزدیک به لحاظ فرهنگی» پیوست. همان‌طور که یک عضو جوان حزب بیان کرد «روح بالکانی» همچنان مانع موفقیت ما در اروپا – حتی درحال حاضر- است. در نتیجه، برای مثال، حتی اگر انتقاداتی در مورد فقدان حاکمیت در ارتباط با اتحادیه اروپا بیان شود، این استدلال همواره در حمایت از اروپا خاتمه می‌یابد چراکه همه چیز بهتر از چیزی است که قبلا بود. در این رابطه، فضای سیاسی در اسلوونی «غیراروپایی» [un-European] پنداشته می‌شود زیرا بیشتر دولت‌ها از زمان استقلال این کشور از سوی احزاب چپ یا راست هدایت می‌شدند.