بخش بیست و دوم
آفتابپرستهای چشم آبی
همانطور که دیدیم، FN شکل گرفت تا با هژمونی «فیاما تریکولور» به مقابله بپردازد که وحدتش چند سال به طول انجامید: در سال ۲۰۰۸، «جیانلوکا یانون» [Gianluca Iannone]، خواننده سابق و هوادار فوتبال، و «موریزیو بوکاچی»، رهبر سابق «جنبش سیاسی غرب» (MPO) در تقاطع نولیبرالیسم و سرتراشیدهها دست به خروج زدند. بوکاچی «میلیشیا» [Militia] را به راه انداخت که یک سازمان نونازی و ضدیهودی بود (این نام از کتابی به قلم «دگرل» [Degrelle] گرفته شده که کتابی مرجع برای افراطگرایان راستگرای اروپایی است)، یک گروه حاشیهای که مشکلات عدیدهای با قانون داشت. یانون ساختار ملی «کاساپوند» را پیریزی کرد که یک مرکز فرهنگی برای جوانان بود که در سال ۲۰۰۳ از سوی مبارزان در ساختمان اشغال شده در منطقه «اسکیلینو»ی [Esquilino] رم بازگشایی شده بود. «میلیشیا» نشان میدهد که یهودستیزی در منطقه نوفاشیستی ایتالیا همچنان بسیار قدرتمند است (لااقل در حاشیههای بسیار افراطیاش): «توطئه یهودی- ماسونی دیگر یک «شاید» نیست بلکه «امری واقعی» است: از همه شما دعوت میکنم که به نام رهبران اقتصادی والاستریت نگاهی بیندازید، از «مادوف» تا «دو بندتی» ایتالیا. آنها همگی یهودی هستند و آنها بودند که آن بحران بینالمللی که امروز هم هنوز دست از سر ما برنداشته را درست کردند.» (مصاحبه با یک شبه نظامی عضو «میلیشیا» در رم). «میلیشیا» با تمرکزش بر یهودستیزی و انکار هولوکاست به ایدئولوژی نونازی نزدیک است. آنها که به شدت ضدصهیونیست هستند، آشکارا حامی فلسطیناند».
«کاساپوند» (CP: برگرفته از نام ازرا پاوند [شاعر آمریکایی قرن بیستم میلادی. او در انگلستان از پیشگامان نهضت تصویرگرایی شد. در دهه سی و چهل میلادی، نظریههای فاشیستی بنیتو موسولینی را پذیرفت و حمایت خود را از آدولف هیتلر بیان کرد. طی جنگ جهانی دوم، دولت ایتالیا به وی پول پرداخت تا برنامههایی رادیویی در انتقاد از ایالاتمتحده آمریکا، فرانکلین د. روزولت و یهودیان بسازد. در نتیجه، پس از اتمام جنگ، بهدست آمریکاییها دستگیر شد و ماهها در زندان ماند. او مدت سه هفته نیز در یک سلول کوچک نگهداری شد و همین باعث شد تا از نظر روانی آسیب ببیند. به همین دلیل چون نمیتوانست در دادگاه حاضر شود به مدت دوازده سال در یک بیمارستان روانی واقع در واشنگتن محبوس شد. سرانجام با تلاشهای نویسندگان دیگر، او از بیمارستان روانی آزاد شد، به ایتالیا بازگشت و تا پایان عمر در این کشور زندگی کرد])- فاشیستهای هزاره سوم، نامی که آنها خود را به آن مینامند- که نمایاننده اصلیترین تجلی نوفاشیسم است دارای بعد اجتماعی بسیار قدرتمندی است (آنها برای حق مسکن عمومی برای همگان مبازه میکنند) و در عین حال، دارای یک زبان سیاسی بسیار مبدعانه نزدیک به فرهنگ جوانان است.
ارسال نظر