آفتابپرستهای چشم آبی
در شرایط سیاسی و ایدئولوژیک، پوپولیسم معمولا با مخالفت قوی با حقوق زنان یا گاهی با سقط جنین، حقوق دگرباشان یا همجنسگراها همراهی میشود. با توجه به این مسائل- در برابر دیدگاههای ناسیونالیستی و ارزشهای محافظهکارانه- باید بپرسیم که آیا «پوپولیسم» تشکیلدهنده پدیده جدیدی است یا خیر. به عبارت دیگر، ظهور اخیر آن و پراکندگیاش در سراسر اروپا – در برخی سطوح- میتواند تجدید انگارهها و گزارههای قدیمی باشد که اکنون به زبان رقابتهای سیاسی مدرن ترجمه شده و تجسم آن در سبک جدید سیاستمداری است که بلافاصله قابل تشخیص بوده و به سازمانهای «پوپولیستی» در کشورهای مختلف گونهای «شباهت خانوادگی [family resemblance]» را میدهد. «ماد» [Mudde] در سال ۲۰۰۷ میان پوپولیسم بهعنوان ایدئولوژی و پوپولیسم بهعنوان سبک تمایز نهاد. او بهطور قطع بیان میدارد که با وجود افق دید بزرگتر اولی اما چالشهای اساسی از دومی بر میخیزد: «به نظر من، اگرچه پوپولیسم بهعنوان ایدئولوژی به لحاظ نظری خطر اصلی تلقی میشود اما در حقیقت، تهدید مهم در اروپای امروز پوپولیسم به مثابه سبک است.»
اگر پوپولیسم بهعنوان «سبک سیاسی» [political style] فردی تلقی شود، نو بودن و مبانیاش شایسته تحلیل هستند. همانطور که در این کتاب نشان داده میشود، همه رهبران پوپولیست نمیتوانند به یک روش عمل کنند اما میتوانند از چهرههای کلاسیک سیاستمداران مستقر متمایز شوند. پوپولیست بودن یعنی معرفی ناپیوستگیها [عدم تجانسها یا discontinuities] در رفتارهای مشترک و عمل متمایز از بقیه سیاستمداران. این چشمانداز بر نقش شخصیت [personality] در موج فعلی پوپولیسم تاکید میورزد.تمام سازمانهای بحث شده در این کتاب با یک یا تعداد اندکی از رهبران قدرتمندی مرتبط هستند که همزمان میتوانند سخنگو و رهبر و در برخی موارد پایهگذاران حزبشان، جنبششان یا شبکهشان باشند.
معروفترین آنها – از ژان ماری لوپن تا نایجل فاراژ و از یورگهایدر [Jörg Haider: یورگ هایدر از سیاستمداران متعلق به جناح راست افراطی اتریش و رهبر «ائتلاف برای آینده اتریش» یا BZO است که به دلیل سانحه رانندگی درگذشت] تا پیا کجارسگارد [Pia Kjaersgaard: سیاستمدار دانمارکی و رئیس پارلمان این کشور در سال ۲۰۱۵. او یکی از پایهگذاران «حزب مردم دانمارک» است و از ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۲ رهبری این حزب را در دست داشت]- همگی این کارکردهای متفاوت را تجمیع کردهاند. این مفهوم همچنین اهمیت رسانه (بهویژه تلویزیون) را هم در تولید «اغیار»، دشمن، زیر سوال میبرد؛ پدیدهای که به گفته «وداک» [Wodak] خود را به منزله «سیاست ترس» [politics of fear] متجلی میسازد. گاهی سپر بلای یهودیان هستند، گاهی مسلمانان و گاهی اقلیتهای قومی، زنان، آنارشیستها، همجنسگرایان و ... .
ارسال نظر