یادداشت
ملاحظاتی پیرامون پرداخت نقدی یارانهها
طرحی که از پرداخت نقدی یارانهها در ذهن عوامل اقتصادی ایران نقش بسته، بدین صورت است که به ازای هر فرد از اعضای خانوار مبلغی به خانوارها پرداخت میشود و در مقابل یارانه پرداختی بر بسیاری از کالاهایی که اکنون مورد حمایت دولت است، حذف میشود.
فریدون ارجمند
طرحی که از پرداخت نقدی یارانهها در ذهن عوامل اقتصادی ایران نقش بسته، بدین صورت است که به ازای هر فرد از اعضای خانوار مبلغی به خانوارها پرداخت میشود و در مقابل یارانه پرداختی بر بسیاری از کالاهایی که اکنون مورد حمایت دولت است، حذف میشود. چنانکه بارها بیان شده است، یکی از اهداف پرداخت یارانهها به صورت نقدی ایجاد عدالت است؛ لیکن پرداخت یارانه به صورت نقدی و با طرح مذکور نیز خود شائبه بیعدالتی را میتواند داشته باشد. اگر تنها سه قلم آب، برق و گاز را به عنوان کالاهایی که تمام خانوارهای ایرانی از آنها استفاده میکنند و دولت نیز به آنها یارانه قابل توجه پرداخت میکند، مد نظر قرار دهیم، خواهیم دید که چگونه بی عدالتی مذکور قابل طرح است.
استانهای مختلف کشور و در عین حال شهرهای مختلف هر استان به لحاظ موقعیت منطقهای و جغرافیایی تفاوت داشته و شرایط مصرفشان از این سه کالا در هر شهر و یا استان مختلف است. در بین سه قلم فوق، بیشترین سهم یارانه پرداختی را گاز تشکیل میدهد. بی شک مصرف گاز استانهای مختلف به لحاظ تفاوت در دمای هوا با یکدیگر یکسان نیست. مصرف گاز برای گرم کردن خانهای در استان آذربایجان متفاوت از استان خوزستان است و پرداخت یکسان در واقع انتفاع یکسان را به همراه نخواهد آورد. علاوه بر میزان سرمای هوا، طول دوره سرما نیز در استانهای مختلف متفاوت است. به طور متقابل، مصرف برق برای رویارویی با گرما در استانی مانند خوزستان بسیار بیش از آذربایجان است.
از منظری دیگر نیز میتوان به این بحث پرداخت. در بسیاری از موارد، استفاده از کالاهایی که اینک یارانه به آنها تعلق میگیرد و حتی سه کالای ضروری مذکور، تابعی از تعداد افراد خانوار نیست؛ حال آنکه پرداخت یارانهها به صورت نقدی ارتباط مستقیمی با تعداد افراد خانوار دارد. استفاده گرمایشی و روشنایی از منابع انرژی در یک خانوار دو نفری و یک خانوار سه نفری چندان متفاوت از یکدیگر نیست، لیکن دریافت خانوار ۳ نفری یک و نیم برابر خانوار ۲ نفره خواهد بود. این امر علاوه بر تسهیم ناعادلانه یارانهها خطر افزایش جمعیت را نیز در پی دارد. به خصوص اگر میزان یارانه پرداختی برای هر نفر به اندازه کافی بزرگ باشد. شاید نتوان تاثیر بسیار بزرگی برای این نوع پرداخت یارانه بر رشد جمعیت تصور کرد، لیکن ایده بیتاثیری آن بر رشد جمعیت نیز چندان پخته و منطقی نیست.
قطع و یقین اندیشیدن به جوانب پرداخت نقدی یارانهها در کاهش زیانهای ناشی از این سیاست و نیز در کمک به دستیابی حداکثری به اهداف موثر خواهد بود. شاید تغییراتی جزیی در نحوه پرداخت مستقیم بتواند اشکالات مذکور را از بین برده و یا کم اثر سازد. به عنوان مثال میتوان به جای پرداخت یارانه به نسبت تعداد افراد خانوار، مبلغ ثابتی را به هر خانوار پرداخت نمود. در عین حال شاید انتخابی بینابین بهترین راه باشد. در این شرایط میتوان خانوارها را بر حسب تعداد نفرات به چند دسته تقسیم کرد و با توجه به شرایط مصرفی انرژیها برای هر دسته از خانوارها میزان مشخصی یارانه پرداخت کرد.
اختلاف در هزینههای خانوارها در استانهای مختلف نیز لزوم چاره اندیشی را نشان میدهد. برای نزدیکتر شدن به عدالت میتوان استانها را نیز با توجه به شرایط اقلیمی به چند دسته تقسیم کرد و یارانه نقدی خانوارهای هر دسته از استانها را با توجه به هزینهای که با اعمال سیاست حذف یارانه غیرمستقیم بر آنها تحمیل میشود، پرداخت کرد.
ارسال نظر