ورود نمایندگان به سازمان برنامه ممنوع!
رضا نيازمند :
همه مثل سگ از ابتهاج میترسیدند. یادم میآید یک روز از اتاق ابتهاج بیرون آمدم و خداداد فرمانفرماییان را دیدم. گفت نزد ابتهاج بودی؟ گفتم بله. گفت: حالش چطور بود؟ گفتم خوب و آرام بود. گفت من را احضار کرده حاضرم صد تومان به تو بدهم جای من بروی اتاق ابتهاج. در آن زمان نمایندگان مجلس مرتبا از ابتهاج تقاضاهای غیرمعقول داشتند.
یک روز ابتهاج به دربان سازمان دستور داد که از ورود نمایندگان مجلس به سازمان برنامه جلوگیری کند. یکی از وکلا مهدی میراشرافی بود که در ابتدای انقلاب اعدام شد و در واقعه ۲۸ مرداد فعال بود، بعد وکیل مشکینشهر شد و کارخانه تاج را در اصفهان خرید. او خیلی عصبانیمزاج و بددهن بود یک روز خواست وارد سازمان برنامه شود که دربان جلوی او را گرفت او هم مشتی به دهان دربان زد و چند فحش آبدار به ابتهاج داد و داخل شد و رفت به طرف دفتر ابتهاج و با لگد در را باز کرد و شروع کرد به فحش و فریاد. ابتهاج از پشت میز بلند میشود و دوات جوهر را به طرف او پرت میکند. طرفین صندلی بلند میکنند تا به سر هم بکوبند که گارد سازمان میرسد و غائله میخوابد.