فریدمن در نیویورک تایمز تحلیل کرد
اوضاع خاورمیانه پس از خروج بایدن از افغانستان
اما عامل دوم که به تغییر شرایط در منطقه منجر شد، مسائل طبیعی اعم از گرما، خشکسالی، مشکلات جمعیتی، کاهش طولانی مدت قیمت نفت و افزایش موارد کووید-۱۹ است.» فریدمن ادامه داد: «در واقع، من استدلال میکنم که ما کاملا در حال گذار از خاورمیانهای که توسط قدرتهای بزرگ شکل میگرفت، به سمت خاورمیانهای که تحت تأثیر مسائل طبیعی است، هستیم. این تغییر، رهبران کشورها را وادار خواهد کرد تا به جای دستیابی به اهدافشان از طریق مقاومت در برابر دشمنان دور و نزدیک، بر ایجاد انعطافپذیری زیست محیطی برای کسب مشروعیت بیشتر تمرکز کنند. ما تازه در آغاز این تغییر پارادایم از مقاومت به انعطافپذیری هستیم و منطقه با مسائلی همچون گرمای زیاد، جمعیت بیش از حد و کمبود آب روبه رو است.» در ادامه این تحلیل آمده است:« شواهد نشان میدهد که حق با بایدن بود. حضور آمریکا در افغانستان و تضمینهای امنیتی ضمنی در سراسر منطقه، هم تثبیتکننده بود و هم رفتارهای بد زیادی از جمله تحریمها، اشغالها، ماجراجوییهای بیمورد و مداخلات وحشیانه را امکانپذیر میکرد.»
این ستوننویس در نیویورک تایمز نوشت:«حمایت قاطع ما از متحدان سنتی، خواه آنها رفتار بد یا خوب داشته باشند، افراد را تشویق میکرد تا بدون ترس از عواقب کارهایشان به اقداماتی دست بزنند. در این ارتباط، مداخله عربستان سعودی و امارات متحده عربی در یمن و تحریم قطر، دسیسههای مختلف ترکیه در لیبی (یا علیه کردها در سوریه و عراق)، امتناع احمقانه دولت سرنگون شده افغانستان از مذاکره با طالبان و گسترش شهرکها در اعماق کرانه باختری توسط اسرائیل مدنظر است.»
وی ادامه داد:« عقبنشینی باراک اوباما از منطقه و امتناع دونالد ترامپ از انتقامجویی علیه ایران پس از ارسال تعدادی از پهپادها برای حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودی در سال ۲۰۱۹، نشانههای هشداردهندهای بود که نشان داد آمریکا از مداخله و داوری در جنگهای فرقهای خاورمیانه خسته شده است.» فریدمن با اشاره به اینکه در ماههای اخیر، عربستان سعودی شروع به اصلاح روابط قطع شده خود با ایران و قطر و کاهش دخالتش در یمن کرده است، گفت:« امارات متحده عربی از درگیریهای لیبی و یمن خارج شده و روابط خود با ایران، قطر و سوریه را اصلاح کرده است. عراق نیز میان ایران و عربستان سعودی میانجیگری کرد. هر دو امارات متحده عربی و سعودیها میدانند که با عقبنشینی آمریکا، نمیتوانند از عهده خصومت با ایران برآیند، ایرانیها نیز میدانند در شرایطی که کشورشان هنوز تحت تحریمهای فراوانی است، نیاز دارند تا جایی که میتوانند روابط شان را با کشورهای دیگر گسترش دهند. بحرین و امارات رابطه آشکاری با اسرائیل ایجاد کردهاند و عربستان سعودی رابطهای پنهانی با تل آویو به وجود آورده است. در همین حال، مصر و اسرائیل برای کاهش تنش با حماس در غزه با یکدیگر همکاری میکنند.»
به گفته این نویسنده، عقبنشینی ایالات متحده از منطقه همچنین به بهبود شرایط بشار اسد، رئیس جمهور سوریه منجر شد. در این ارتباط، برای اولین بار در یک دهه اخیر، ملک عبدالله، پادشاه اردن اخیرا با اسد تماس تلفنی گرفت و منابع اردنی اعلام کردند که آنها درباره روابط بین دو کشور برادر گفتوگو کردند.
وی تاکید کرد:« مصر و اردن میخواهند سعی کنند تا سوریه و عراق را به عنوان ستونهای دوقلوی نظام دولتی عربی از ایران شیعه دور کنند. مصر همچنین میخواهد گاز خود را به لبنان صادر کند. اردن که با کمبود نقدینگی روبه رو است، قصد دارد مجددا روابط تجاری با سوریه را که زمانی سودآور بود، برقرار کند. مصر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی حتی روابط خود با ترکیه را از انجماد عمیق خارج کردند، به این امید که از آن به عنوان وزنه تعادل در برابر ایران در منطقه استفاده کنند.» فریدمن درباره نگرش ایران به تحولات نیز مدعی شد:«ایران احتمالا به این فکر میکند که ایالاتمتحده، در عین حال که تحریمها را حفظ میکند، عزم خود را برای اقدام نظامی علیه ایران به منظور مهار تلاش تهران برای غنیسازی اورانیوم کافی در راستای تبدیل شدن به یک کشور دارای سلاح هستهای از دست داده است.» همچنین این تحلیلگر در بخش دیگری از مطلبش آورده است:« مارتین ایندیک، فرستاده دیرینه ایالاتمتحده در خاورمیانه استدلال میکند که ایالاتمتحده به طور کامل از منطقه خارج نمیشود، اما در حال عقبنشینی از آن است و همه شرکای عرب سنی واشنگتن، اکنون برای محافظت از خود و ایجاد ثبات در منطقه در دورانی که آمریکا دیگر بر آنجا مسلط نیست، اقدام میکنند. کتاب جدید وی با عنوان «استاد بازی: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه»، تاریخچهای از چگونگی استفاده ایالاتمتحده از صلحسازی به عنوان وسیلهای برای جانشین کردن خود به جای اتحاد جماهیر شوروی در قالب قدرت خارجی مسلط در منطقه است. وی ادعا میکند که در صورت توسعه توان هستهای ایران و برای خنثی کردن سایر درگیریها، همچنان به ایالات متحده برای بازدارندگی ایران نیاز خواهد بود.» فریدمن تاکید کرد:« مطابق با مضمون کتاب ایندیک، من استدلال میکنم درست همانطور که زمانی واشنگتن جایگزین شوروی به عنوان شکلدهنده تحولات در منطقه شد، اکنون نیز مسائل طبیعی جایگزین آمریکا به عنوان نیروی مسلط شده است. در خاورمیانه و بر اثر تسلط امور طبیعی، رهبران نه بر اساس میزان مقاومت آنها در برابر یکدیگر یا قدرتهای بزرگ، بلکه بر اساس میزان مقاومتی که برای مردم و ملتهای خود در زمانی که جهان سوختهای فسیلی را حذف خواهد کرد، ایجاد میکنند، قضاوت خواهند شد؛ زمانی که همه کشورهای عربی-اسلامی دارای جمعیت در حال رشد زیر ۳۰ سال هستند و شاهد تشدید تغییرات آب و هوایی هستیم.»
وی افزود:« سازمان ملل متحد اخیرا گزارش داد که افغانستان بر اثر بدترین خشکسالی در بیش از ۳۰ سال گذشته آسیب خواهد دید. کشاورزان با مشکل مواجه میشوند، قیمت مواد غذایی بالا میرود و ۱۸.۸ میلیون افغانستانی یعنی تقریبا نیمی از جمعیت این کشور در معرض ناامنی غذایی قرار میگیرند. علاوه بر فشارهای ناشی از کووید-۱۹، ایران تابستان گذشته شاهد کمآبی در جنوب غرب کشور خود بود و پیشبینی میشود که آب و هوای آن گرمتر و خشکتر شود. همچنین مصر و اتیوپی ممکن است بر سر سدی که اتیوپی در بالادست رود نیل ساخته است، وارد جنگ شوند.»
فریدمن در نهایت نوشت:« بنابراین، امروز با امور طبیعی روبه رو هستیم. در واقع، ممکن است به زودی روزی فرا رسد که ایالات متحده نیاز به بازگشت به دیپلماسی فعال اسرائیلی-فلسطینی داشته باشد. نه بر اساس اصل زمین برای صلح، بلکه بر اساس ایده خورشید و آب شیرین برای صلح. این نوع دیپلماسی اکوسیستمی میتواند راهی پایدار برای ایالات متحده به منظور مشارکت مجدد در خاورمیانه باشد. واقعیت این است که در خاورمیانه جدید همه طرفها از نظر اکولوژیکی به یکدیگر وابسته هستند، اما آنها وابستگیهای متقابل ناسالم دارند تا وابستگیهای سالم. آمریکا میتواند به میانجی مورد اعتمادی تبدیل شود که وابستگیهای متقابل سالم ایجاد میکند.»