بخش پایانی
فشار آمریکا و شکلگیری اتحاد استراتژیک ایران و روسیه
اعمال تحریمهای غرب علیه روسیه در واکنش به انضمام کریمه و مداخله مسکو در اوکراین تنها نگرش روسیه به غرب بهخصوص آمریکا را تهاجمیتر کرد و در این راستا روسیه درصدد برآمد تا با تعمیق همکاریها با چین، ایران و ترکیه و ایجاد شکاف بین واشنگتن و متحدان اروپایی هژمونی آمریکا در جهان را محدود کند. در وضعیت بحرانی موجود روسیه به این فهم رسیده که آمریکا درصدد اقدامات تحریکآمیز علیه تهران برای شروع یک جنگ است. خروج آمریکا از برجام، قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروههای تروریستی، اتخاذ سیاست فشار حداکثری در قالب توقف کامل صادرات نفت برای منزویکردن ایران از اقتصاد جهانی و تلاش برای تقویت گسترده حضور نیروهای نظامی خود در منطقه خلیج فارس همه فهرستی از طراحی آمریکا برای حمله به ایران است. بدون شک اگر چه در صورت وقوع جنگ، آمریکا میتواند هزینه سنگینی را به ایران تحمیل کند اما لزوما به هدف تغییر رژیم دست پیدا نخواهد کرد. در مقابل واشنگتن ممکن است با تقابل نیابتی یا مستقیم ایران روبهرو شود که پیشبینی هزینههای میانمدت و بلندمدت آنها برای آمریکا بسیار دشوار است.
با ورود به جنگ علیه ایران، واشنگتن تقریبا اهمیت پیامدهای ژئواستراتژیک بحران و همکاری استراتژیک فزاینده بین ایران و روسیه را نادیده گرفته است. ایران اکنون یکی از حامیان سیاست خارجی رو به گسترش روسیه در منطقه است که درصدد احیای نفوذ جهانی خود و برخی از حوزههای قدرت شوروی سابق است. ایران با روسیه در محدودسازی هژمونی جهانی آمریکا بهخصوص در حوزه نفوذ خود دیدگاه مشترکی دارند. و منافعشان بر سر بسیاری از مسائل ژئوپلیتیک و اقتصادی همگرا شده است. هر دو کشور عمیقا در مورد مذاکرات در حوزه اقتصادی، افغانستان، قفقاز، عراق، سوریه، آسیای مرکزی، دریای خزر، قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، جرائم بینالمللی و تروریسم نگران هستند.
بهطور آشکار؛ ایران دیگر دولت ضعیف دوران روسیه تزاری یا تحت الحمایه آمریکا نیست بلکه امروز یک قدرت منطقهای است که کمابیش در دریای مدیترانه در غرب، افغانستان در شرق و قفقاز در شمال دارای نفوذ فزایندهای است. بخش بزرگی از این مناطق حوزه نفوذ روسیه است بنابراین ثبات این مناطق برای روسیه بسیار مهم است. همانطور که روسیه درصدد توسعه تجارت با خاورمیانه، شمال آفریقا و شبه قاره هند است، ایران میتواند بهعنوان کشور ترانزیت اصلی ایفای نقش کند. در آگوست ۲۰۱۶، نشست سهجانبهای بین ولادیمیر پوتین، حسن روحانی و الهام علیاف در باکو آذربایجان برگزار شد و بر توسعه کریدور تجاری ۷۲۰۰ کیلومتری شمال - جنوب که به سنپترزبورگ، مسکو، باکو، بندرعباس و بمبئی منتهی میشود به توافق رسیدند.
ایران همچنین بهعنوان عضو ناظر سازمان همکاری شانگهای، همکاریهای دوجانبه اقتصادی، ترانزیتی و امنیتی خود با چین، روسیه، هند و پاکستان را افزایش داده است. اگر چه روسیه شریک تجاری بزرگ ایران نیست اما جمعیت زیاد و پتانسیل بالقوه رشد تکنولوژیک، آموزشی و فرهنگی ایران، فرصتهای اقتصادی بزرگی برای روسیه فراهم کرده است. همان اندازه که ایران به تسلیحات روسیه نیاز دارد، روسیه نهتنها به فروش تسلیحات به این کشور ادامه میدهد بلکه از آن بهعنوان ابزاری برای تقویت اتحاد قدرتمند استفاده میکند. اوایل سال ۲۰۱۶ پایان سیاست دوگانه روسیه و نوید یک اتحاد قدرتمند با ایران است. در این راستا سیستم دفاع موشکی اس۳۰۰ را به ایران تحویل دادند و همچنین درها برای فروش سیستم پیشرفتهتر اس۴۰۰ بازتر شده است. آنها از انگیزههای همکاری بیشتر برای محدودسازی تولید مواد مخدر و ممانعت از گسترش سازمانهای جهادی سلفی مانند داعش، القاعده و جنبش اسلامی ازبکستان هم برخوردارند. با شروع بحران سوریه و جذب ایدئولوژی داعش، بسیاری از گروههای اسلامگرای قفقاز شمالی، چچن و اینگوش خواهان ایجاد امارت قفقاز اسلامی و خروج روسیه از قفقاز شمالی بودند. به همین ترتیب، ازبکهای آسیای مرکزی، ترکمنها، تاجیکها، قزاقها، قرقیزها و اویغورها خواهان همکاری جنبش اسلامی آسیای مرکزی، جنبش اسلامی ازبکستان و جنبش اسلامی ترکستان شرق برای ایجاد امارت اسلامی در آسیای مرکزی بودند. اسلام کریماف رئیسجمهور ازبکستان با اعلان زنگ خطر در سال ۲۰۱۴ گفت: «منابع غنی مسلمانان منطقه آسیای مرکزی که بین روسیه، چین و افغانستان قرار دارد میتواند توسط شورشیان دولت اسلامی به سرنوشتی شبیه عراق دچار شود.»
در مواجهه با تهدید ظهور اسلامگرایان رادیکال، کشورهای آسیایمرکزی و روسیه، ایران را مانع ظهور سلفیگرایی بینالمللی فراملی محسوب میکنند. از نظر آنها، ایران نه تنها با روسیه در بحران سوریه برای دفاع از بشار اسد در مقابل گروههای سلفی همکاری میکند بلکه از نقش ایران در مقابله با گروههای سلفی در آسیای مرکزی سخن میگویند. برای نمونه در سال ۱۹۹۷مسکو و تهران در خاتمهبخشی به جنگ داخلی خشونتآمیز تاجیکستان بین دولت این کشور و ائتلاف مخالفان به رهبری گروههای اسلامگرای رادیکال به نام حزب رنسانس اسلامی همکاری کردند. اگر چه این اواخر بین روسیه و ایران در بحران سوریه شکافهایی ظاهر شده اما مسکو همچنان بر اهمیت همکاری و همبستگی استراتژیک با ایران تاکید میکند و در مقابل تهران هم از ایجاد پایگاه نظامی در نزدیکی ارتفاعات جولان خودداری کرده است.
با نگاهی به مطالب فوق میتوان استدلال کرد که روسیه در صورت شکلگیری جنگ بین ایران و آمریکا سکوت نخواهد کرد. در حقیقت گزارشها در مورد خاورمیانه نشان میدهد که روسیه قبلا محمولهای تسلیحاتی به مقصد ایران آماده و در مرحله بعد بر افزایش همکاری نظامی و اطلاعاتی تاکید کرده است. این مساله در پرتو گزارشهای دیدار ولادیمیر پوتین از تهران در نوامبر ۲۰۱۷ آمده که گفت: «من به شما خیانت نمی کنم. ما ایران را یک شریک استراتژیک و یک همسایه بزرگ در نظر میگیریم و از مزایای فرصت توسعه و تحکیم روابط در تمامی ابعاد بهره خواهیم برد.»
اما در مورد اینکه چگونه ایران به اقدامات تحریکآمیز برای شروع جنگ واکنش نشان میدهد؟ در یک ارزیابی منصفانه میتوان نتیجه گرفت که ظاهرا تهران استراتژی «واکنش تهاجمی تدریجی» را جایگزین سیاست «صبر استراتژیک» کرده است. بدون شک این استراتژی حاکی از همکاری استراتژیک ایران و روسیه و هدف مشترک آنها در محدودسازی قدرت آمریکا است. بنابراین پرزیدنت دونالد ترامپ باید به انگیزههای محتاطانه اوایل دوران قدرتش در کاخ سفید در مورد خاورمیانه پایبند بماند و از اقدامات و لفاظیهای مخاطرهآمیز مشاورانش که بهصورت غیرمسوولانه آمریکا را به مسیر جنگ ویرانگر همانند جنگ عراق سوق میدهند، جلوگیری کند.
ارسال نظر