سه الزام سیاست خارجی ایران در سال ۹۸ عكس: دنیای اقتصاد

سیدجلال دهقانی فیروزآبادی با اشاره به راهبرد فشار حداکثری ترامپ، تعلل و بهانه‌جویی‌های اروپا برای راه‌اندازی مکانیزم مالی با ایران و همراهی عربستان، اسرائیل و امارات با آمریکا گفت: در چنین شرایطی لازم است تا علاوه بر مدیریت تنش و بحران، راهبرد نگاه به شرق در سیاست خارجی ایران تثبیت شود. او افزود: نوک پیکان این حملات متوجه اقتصاد کشور است، چراکه از طریق تاثیرگذاری بر اقتصاد و معیشت مردم به‌دنبال تاثیرگذاری بر سیاست خارجی ایران و تغییر رفتار آن هستند. دهقانی همچنین به سه عامل مهم تقویت منطقه‌گرایی، تحکیم نگاه به شرق و توسعه دیپلماسی همه‌جانبه‌نگر در شرایط سخت کنونی به‌عنوان سمت و سوی دیپلماسی ایران اشاره کرد.

پیوند اقتصاد و سیاست

دهقانی فیروزآبادی در ابتدای صحبت‌های خود با اشاره به پیوند اقتصاد و سیاست با یکدیگر گفت در دوره‌هایی شک و شبهاتی درخصوص رابطه این دو عامل با یکدیگر وجود داشت، اما در سال‌های اخیر با مرتفع شدن این موضوع تردیدی وجود ندارد که اقتصاد و سیاست به یکدیگر وابسته و پیوسته هستند. به‌خصوص در جمهوری اسلامی ایران با توجه به ماهیت و اهداف آن پیوند بین اقتصاد و سیاست خارجی هم در حوزه نظری و هم حوزه تجربی از فراوانی بیشتری برخوردار است. یک نمونه از این تاثیرگذاری موضوع تحریم‌های بین‌المللی آمریکاست.

او با اشاره به قرار گرفتن کشور در شرایطی خاص در سال ۹۸ افزود که روابط بین‌المللی ایران هم در یک نقطه عطف قرار گرفته است و با توجه به استراتژی فشار حداکثری دولت آمریکا، نوک پیکان این حملات نیز متوجه اقتصاد کشور است، چراکه از طریق تاثیرگذاری بر اقتصاد و معیشت مردم به‌دنبال تاثیرگذاری بر سیاست خارجی ایران و تغییر رفتار آن هستند.

دهقانی با بیان اینکه برای تبیین و تعیین سمت‌وسوی دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۹۸ باید شناخت کافی نسبت به سه سطح داشته باشیم، ابراز کرد: «همان‌طور که سیاست خارجی بر سیاست داخلی تاثیر می‌گذارد، به همان نسبت سیاست داخلی هم بر سیاست خارجی تاثیرگذار است. از بحث‌های مهم انتخابات سال ۹۲ وضعیت اقتصادی و تحریم‌ها بود که دیدیم چگونه منجر به[ اتخاذ]  سیاست‌ خارجی‌ای شد که شاید تا قبل از آن وجود نداشت؛ بنابراین این تاثیرگذاری دوسویه است. از این‌رو بدون فهم شرایط داخلی ایران نمی‌شود سیاست خارجی و دیپلماسی ایران را به‌خوبی توضیح داد.»

عوامل داخلی

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با پرداختن به سطح اول تحلیل خود، به عوامل چندگانه اشاره کرد و گفت: «در این سطح بی‌تردید مهم‌ترین عامل تاثیرگذار در سال ۹۸ وضعیت و شرایط اقتصادی کشور است و به نسبت اینکه وضعیت اقتصادی در درون کشور چگونه باشد، به همان نسبت بر سیاست خارجی تاثیرگذار خواهد بود. به این معنی که آیا یک سیاست خارجی فعال تعاملی امکان‌پذیر خواهد بود یا نه یا سمت‌و‌سویش به کدام سو خواهد بود.»

او افزود: «عامل دوم؛ امسال سال انتخابات مجلس است و رقابت‌های سیاسی و جناح‌‌بندی‌ها در ایران یکی از عوامل تعیین‌کننده‌ سیاست خارجی است و ما می‌بینیم در دوره‌هایی که جناح‌های مختلف به‌ویژه در ریاست‌جمهوری به قدرت می‌رسند،‌ سمت‌و‌سو و جهت‌گیری سیاست خارجی هم تغییر می‌کند. اگر چه مجلس به آن صورتی که انتخابات ریاست‌جمهوری تاثیرگذار است، شاید تاثیرگذاری لازم را نداشته باشد، اما خود رقابت‌های سیاسی که به‌طور قطع در سیاست خارجی (بحث تحریم‌ها و روابط با قدرت‌های دیگر) مطرح خواهد شد، می‌تواند بر سمت و سوی دیپلماسی ما اثر بگذارد.»

دهقانی ادامه داد: «عامل سوم و بسیار مهم دیگر به‌ویژه در جمهوری اسلامی ایران با توجه به اینکه یکی از ارکان مشروعیت «حمایت مردمی»‌ است؛ سرمایه‌ اجتماعی، اعتماد ملی و انسجام روحیه‌ ملی است که تعیین می‌کند دولت در عرصه‌ بین‌المللی چگونه می‌تواند مقاومت کند. طبیعتا یک دولت نامشروع ضعیف که توان بسیج‌کنندگی نداشته باشد، نمی‌تواند با قاطعیت سیاست خارجی را در عرصه‌ بین‌المللی پیش ببرد و همچنین نمی‌تواند در مذاکرات و دادوستدهای بین‌المللی از موضع قدرت از منافع ملی دفاع کند. با توجه به شرایطی که در سال ۹۸ داریم این بسیار عامل تعیین‌کننده‌ای است که گاهی دولت‌ها برای افزایش سرمایه‌ اجتماعی، اعتماد ملی و انسجام روحیه ممکن است در حوزه‌ سیاست خارجی ابتکاراتی به خرج دهند یا برعکس؛ ضعف هر یک از اینها ممکن است که باعث موضع ضعف کشور در سیاست خارجی شود.»

دهقانی فیروزآبادی با پرداختن به عامل چهارم تاثیرگذار داخلی گفت: «عامل چهارم مقبولیت و قدرت دولت، توان بسیج‌کنندگی و اجماع‌ وحدت حاکمیت است. به هر میزان دولت قدرت و مقبولیت بیشتری داشته باشد، بیشتر می‌تواند امکانات داخلی را برای پشتیبانی از سیاست خارجی بسیج کند. نکته‌ بسیار مهم در ایران، اجماع در مورد سیاست خارجی است که غالبا موضوعات سیاست خارجی موضوع سیاست داخلی می‌شود؛ به بیان دیگر ما موضوعات سیاست خارجی را خرج رقابت‌های داخلی می‌کنیم که در هر دو زمینه ممکن است سیاست خارجی را تضعیف کند. تکثر سیاست‌هایی که جناح‌های مختلف داشته یا دارند می‌تواند سیاست خارجی ما را تضعیف کند.» نکته‌ دیگر «وحدت حاکمیت» است. تصمیم‌گیرندگان ملی باید در مورد اجماع در سیاست خارجی اتفاق‌نظر داشته باشند. اگر تصمیم‌گیرندگان اولویت‌های سیاست خارجی کشور را به‌صورت متعددی تعریف کنند و در اولویت‌بندی هم تفاوت وجود داشته باشد، نشان می‌دهد که در حوزه‌ تامین اهداف و منافع ملی دچار اختلاف‌نظر هستیم که باعث ضعف سیاست خارجی خواهد شد.»

عوامل منطقه‌ای

نظریه‌پرداز روابط بین‌الملل در ادامه با اشاره به عوامل تعیین‌کننده منطقه‌ای بر سمت و سوی سیاست خارجی ایران در سال ۹۸ ابراز کرد: «عوامل منطقه‌ای را می‌توان در سه متغیر مورد اشاره قرار داد. اولین عامل تعیین‌کننده سیاست خارجی ایران با توجه به اینکه محیط بلافصل عمل سیاست خارجی و منطقه‌ای است، در سطح کلان آن «موازنه‌ منطقه‌ای» است که در شرایط کنونی شاهد آن هستیم که اسرائیل، عربستان و برخی دیگر از بازیگران درصدد موازنه‌سازی برای مهار و محدود‌سازی ایران هستند.» اتحادها و ائتلاف‌های منطقه‌ای روی دیگر این عامل است؛ مثلا ناتوی عربی که درحال شکل‌گیری است یا اتحادهای موقتی که ما با قطر و ترکیه داریم یا نشست‌های سه‌جانبه‌ای که ایران- ترکیه-روسیه دارند. این عوامل تعیین می‌کنند که در این موازنه‌ منطقه‌ای ایران در کجا قرار می‌گیرد و چگونه می‌تواند سیاست خارجی‌اش را تنظیم کند. شق دیگر الگوی تعاملات منطقه‌ای است؛ الگوی همکاری، منازعه، رقابت یا دوگانه‌هایی از این متغیرها. در شرایط کنونی میزان ستیز-منازعه-رقابت در منطقه دچار تغییر شده و هم اینکه کدام کشور با کدام کشور دیگر دچار تغییر روابط شده است. به‌عنوان مثال آن ستیزشی که بین عرب‌ها و اسرائیل بود، الان برعکس شده است، یعنی به ستیز بین ما و اعراب تبدیل شده است. درحالی‌که اعراب و اسرائیل درحال همکاری هم آشکار و هم نهان هستند.

استاد روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی با پرداختن به عامل دوم تاثیرگذار منطقه‌ای افزود: «عامل دوم بحران‌ها و تحولات منطقه‌ای در سطح خُرد است به‌خصوص بحران‌هایی که ما درگیر آن هستیم؛ بحران یمن، سوریه و تا حدی عراق که در یک وضعیت بی‌ثبات و ناپایدار قرار دارد. نکته مهم این است که پس از برتری‌های میدانی ایران، چه میزان بستر و زمینه‌ اقتصادی می‌تواند ایجاد شود. در واقع یکی از کارهای بسیار مهم سیاست خارجی، زمینه‌سازی برای توسعه‌ اقتصادی و تجارت ایران است که ما تحت‌عنوان «دیپلماسی اقتصادی» از آن یاد می‌کنیم. اخیرا هیاتی از سوریه به تهران آمد و ابراز تمایل ‌کرد که ایران در آنجا سرمایه‌گذاری کند و در بحث بازسازی شرکت کند. سوال مهم این است که آیا اقتصاد ایران توان و ظرفیت این را دارد که اگر بازار سوریه را با ترجیحاتی به ما دادند آنجا را دست خودش بگیرد یا خیر؟ چون ما عادت کرده‌ایم که معمولا وقتی جنگ تمام می‌شود بازار را به رقبا واگذار می‌کنیم. بنابراین در سال ۹۸ به‌رغم محدودیت‌هایی که سیاست خارجی ما در سطح بین‌المللی خواهد داشت، فرصت‌هایی در سطح منطقه‌ای برای ما آماده است به شرط اینکه بتوانیم از آن فرصت‌ها استفاده کرده و برنامه‌ریزی کنیم.»

او به عامل سوم تاثیرگذار در سطح منطقه‌ اشاره و اظهار کرد: «سیاست و رفتار بازیگران و رقبای منطقه‌ای ایران» عامل مهم دیگری در این سطح است. رقابت در سطح بین‌المللی یک امر عادی و پذیرفته‌شده است. ما نباید انتظار داشته باشیم که رقبای ما هیچ کُنشی نداشته باشند و مطلوب ما رفتار کنند. در واقع نه‌تنها رقابت امر پذیرفته‌شده‌ای است، بلکه بازیگران تلاششان این است که بازارهای دیگران را به هر نحوی که شده به دست آورند. حتی بازیگرانی چون ترکیه و روسیه که روابط بهتری با ایران دارند. در واقع برخلاف ذهنیت غالبی که در کشور وجود دارد، همه‌ دولت‌ها تلاش می‌کنند منافع ملی خودشان را تامین کنند. ما باید بدانیم در این راستا چه فرصت‌هایی برای کشور ایجاد می‌کنیم تا هم همسویی ایجاد کنیم و هم بتوانیم از آنها استفاده‌ بهینه به نفع خود داشته باشیم.

عوامل بین‌المللی

این استاد دانشگاه در ادامه صحبت‌های خود در همایش چشم انداز اقتصاد ایران به سطح سوم تحلیل خود یعنی عوامل بین‌المللی اشاره کرد و با اشاره به اینکه وضعیت بین‌المللی و روابط بین‌المللی ما بازتاب مستقیمی در داخل خواهد داشت گفت: «سمت سوم؛ در مقدمه اشاره کردم با توجه به راهبرد فشار حداکثری که آمریکایی‌ها در قبال ایران براساس محدودسازی، مهار و منزوی‌سازی پیش گرفته‌اند و همسویی بازیگران منطقه‌ای با این راهبرد یا احاله ‌‌بخشی از مسوولیت به آنها، شرایط بین‌المللی ما در رابطه با آمریکا همراه با تنش خواهد بود. بنابراین ما در نهایت می‌توانیم مدیریت تنش کنیم که بحران تشدید نشود. خود همین مدیریت تنش بسیار سیاست‌ معقول و موجهی است که ما بتوانیم سطح تنش را در یک سطح قابل ‌مدیریت نگه داریم که البته تلاش آمریکایی‌ها این است که بحران را تشدید کنند؛ یعنی با قرار دادن سپاه در لیست تروریسم و از این بهانه‌جویی‌ها انتظار می‌رود که آنها به‌دنبال ایجاد بحران‌های موضعی و موردی باشند برای اینکه بتوانند پروژه‌ فشار حداکثری را به خوبی اجرا کنند.»

سیدجلال دهقانی‌فیروزآبادی ادامه داد: «نکته‌ دیگر این است که اروپا در سطح و مقیاس کلی توان موازنه‌سازی و مقابله با آمریکا به‌خصوص در عرصه اقتصاد را ندارد؛ یعنی هیچ شرکت اروپایی یا دولت اروپایی نمی‌تواند در مقابل فشارهای آمریکا به‌گونه‌ای عمل کند که بتواند فشارها را خنثی کند. بنابراین آن چیزی که ما انتظار داریم این است که اروپا بتواند خسارت‌های تحریم‌های آمریکا را جبران کند که به لحاظ تئوریک و عملی هم این موضوع امکان‌پذیر نیست. بنابراین از اروپا انتظار چندانی نمی‌رود. بنابراین ارزیابی این است که ما بتوانیم سطح روابط اقتصادی را با اروپا در همین سطحی که هست حفظ کنیم و از سوی دیگر اروپا بتواند در مقابل فشارهای بیشتر از این آمریکا مقاومت کند. بنابراین نباید انتظارات بیش از حد و غیرعملی از اروپایی‌ها داشته باشیم؛ در واقع اروپا در یک حد محدودی می‌تواند مبادلات اقتصادی با ایران داشته باشد.»

دهقانی فیروزآبادی به عامل مهم دیگر در سطح بین‌المللی اشاره کرد و افزود: «در سطح عوامل تعیین‌کننده‌ بین‌المللی یکی از بحث‌های بسیار مهم این است که سیاست خارجی ما در ذیل روابط و الگوی تعامل قدرت‌های بزرگ قرار می‌گیرد و بسیار به آن مرتبط است. هم سیاست خارجی ما براساس این تنظیم می‌شود که روابط بین قدرت‌های بزرگ چگونه است و هم قدرت‌های بزرگ در روابطشان با ایران اعم از سیاسی و اقتصادی یک عنصر رابط‌شان با قدرت‌های دیگر را در نظر می‌گیرند. بنابراین چینی‌ها وقتی می‌خواهند با ایران مبادلات تجاری-اقتصادی داشته باشند، قطعا یک عامل سومش آمریکا است. اروپا و تا حدی روسیه هم همین‌طور است. تجربه نشان می‌دهد که قدرت‌های بزرگ برای تامین منافع جمهوری اسلامی ایران قصد و اراده‌ تقابل با آمریکا را ندارند یا اگر هم داشته باشند به‌صورت بسیار ملایم است.»  او ادامه داد: «عامل دیگر «سیاست روسیه و چین در قبال منطقه و در قبال ایران»‌ است. این دو کشور هم سیاست‌های بین‌المللی و منطقه‌ای دارند که در چارچوب آن روابط با جمهوری اسلامی ایران تعریف می‌شود که در شرایط کنونی و حتی در سال ۹۹ شاید به‌صورت اجباری باید روابط ما با چین، روسیه و سایر کشورهای آسیایی توسعه پیدا کند و قاعدتا اقتصاد ایران هم احتمالا بیشتر به آن سمت و سو خواهد رفت.»

سمت‌و‌سوی کلی دیپلماسی ایران در سال ۹۸

نظریه‌پرداز روابط بین‌الملل در پایان صحبت‌های خود با جمع‌بندی از سه سطح داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی تاثیرگذار بر سمت و سو و جهت‌گیری دیپلماسی ایران در سال ۹۸ به سه عامل تقویت منطقه‌گرایی، تحکیم نگاه به شرق و توسعه دیپلماسی همه‌جانبه‌نگر اشاره و ابراز کرد: «هم به لحاظ تبیینی و هم به لحاظ تجویزی به‌خصوص با توجه به شرایطی که در آن قرار داریم، در سیاست خارجی ما گریزی از تقویت و توسعه‌ منطقه‌‌گرایی به موازات سیاست و روابط بین‌المللی نیست و باید بتوانیم منطقه‌گرایی را در سیاست خارجی‌مان تقویت کنیم.»

سیدجلال دهقانی‌فیروزآبادی با اشاره به این موضوع که یکی از ویژگی‌های سیاست خارجی ایران عموما این‌طور بوده که روابط بین‌المللی‌مان را با قدرت‌های دیگر تنظیم می‌کنیم و بعد نگاه می‌کنیم ببینیم مابه‌ازای آن در منطقه چه می‌شود، افزود: «در صورتی که ما باید به نسبت روابط بین‌المللی‌مان یک سیاست مستقل منطقه‌ای تعریف، تدوین و تعقیب کنیم ؛ نه اینکه این در ذیل آن تعریف شود. یعنی ما روابط‌ با چین، روسیه، آمریکا و اروپا را تنظیم می‌کنیم سپس به‌دنبال این هستیم که در این فضا چه امکانی برای مبادلات منطقه‌ای وجود دارد. شرایط بین‌المللی این امکان را برای ما ایجاد می‌کند که در سطح منطقه‌ خاورمیانه توسعه‌ روابط داشته باشیم. یکی از نقدهایی که بر سیاست خارجی ما وارد است این است که نگاه متوازنی به مناطق مختلف جهان نداریم، شاید لزوما توسعه‌ روابط ما با مناطق پیشرفته تامین‌کننده‌ منافع اقتصادی‌مان نباشد؛ یعنی اگر در مناطق کمترتوسعه‌یافته‌ای زمینه‌سازی کنیم شاید امکانات بیشتری وجود داشته باشد.»

دهقانی ادامه داد: «این محورها دو علت دارد؛ یکی وجه ایجابی آن است که ما باید یک سیاست مشخص با همسایگان و مناطق پیرامونی‌مان داشته باشیم و وجه سلبی آن این است که با توجه به شرایطی که در آن قرار داریم طبیعتا یکی از راه‌های گریز یا مدیریت فشارهای اقتصادی بین‌المللی، تقویت سیاست همسایگی و منطقه‌ای است.»

او به محور دوم سمت و سوی دیپلماسی ایران در سال ۹۸ پرداخت و افزود: «محور دوم تقویت و توسعه‌ سیاست «نگاه به شرق» است که این سیاست معمولا از سر اضطرار بوده است. یعنی ما روابطمان را با غرب تنظیم می‌کنیم و وقتی به بن‌بست می‌خورد برمی‌گردیم می‌گوییم شرق. بنابراین باید مشخص کنیم در سیاست خارجی آیا سیاست «نگاه به شرق» یک سیاست تثبیت‌شده‌ و تعریف‌شده‌ است یا تابعی از تعاملات ما با سایر کشورها است. وجه ایجابی‌ آن این است که به هر حال جایگاه چین و روسیه در سیاست خارجی و اقتصاد ما باید مشخص باشد حتی زمانی که برای اروپا امکان روابط وجود دارد. وجه سلبی هم‌ به این موضوع بر‌می‌گردد که در شرایط کنونی چاره‌ای جز این نداریم که روابطمان را با چین و روسیه توسعه بدهیم.»

دهقانی محور سوم را تقویت و توسعه و تحکیم دیپلماسی همه‌جانبه‌نگر دانست و گفت: «ما نیاز به یک دیپلماسی همه‌جانبه‌ داریم، بی‌تردید یکی از اولویت‌های مهم سیاست خارجی ما دیپلماسی اقتصادی و تجاری است که چگونه می‌توانیم سیاست خارجی را تبدیل به بستری برای توسعه‌ اقتصادی کنیم و این یکی از ابراولویت‌های وزارت خارجه در دوره‌ دوم تعریف شده است.»

او به ابعاد این دیپلماسی پرداخت و افزود: دیپلماسی بحران و مدیریت بحران هم شق دیگر این دیپلماسی است. به هر حال ما در یک بحران‌هایی حضور داریم و پیش‌بینی می‌شود بحران‌های ولو موردی - موضعی هم ایجاد شود. ما باید یک دیپلماسی فعال مدیریت بحران داشته باشیم. از سوی دیگر دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای هم حائز اهمیت است. دیپلماسی چندجانبه و سازمان‌ها هم قسمتی دیگر از دیپلماسی چندجانبه‌نگر است. ما در سیاست خارجی‌ به اندازه‌ کافی از ظرفیت و قابلیت سازمان‌های بین‌المللی استفاده نمی‌کنیم. در حوزه‌ اقتصادی هم همین‌طور است؛ یعنی اعم از سازمان‌های اقتصادی و سیاسی بین‌المللی به نحو احسن نمی‌توانیم استفاده کنیم. و در نهایت دیپلماسی پارلمانی؛ در شرایطی که کشور قرار دارد، شاید یکی از سازوکارهایی که بتواند به توسعه‌ دیپلماسی ما کمک کند «دیپلماسی پارلمانی» است؛ که البته به ترکیب مجلس آتی هم بستگی دارد.

 

دیدبانی بازارها تا پایان ۹۸

پایان‌بندی تورم و رشد

تاریک و روشن املاک ۹۸

هفت پرسش از آینده بورس