چرا مصر از ائتلاف ضدایرانی خارج شد؟

به‌گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، پایگاه خبری «اسلیت» در گزارشی عقب‌نشینی ناگهانی مصر از ائتلاف آمریکایی- عربی ضدایران را مدنظر قرار داد و نوشت: این هفته زمانی که خبر خروج مصر از ائتلاف ضدایرانی در خاورمیانه توسط رویترز اعلام شد، مشت محکم دیگری بر پیکره استراتژی خاورمیانه‌ای دونالد ترامپ وارد آمد. طرحی که عربستان‌سعودی دو سال پیش آن را برای نخستین‌بار پیشنهاد داد و از آن زمان ترامپ و مشاورانش تلاش کرده‌اند تا آن را اجرایی کنند. این واقعیت که خبر خروج مصر از این ائتلاف تنها یک روز پس از دیدار صمیمانه عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهوری مصر با همتای آمریکایی خود اعلام شد- دیداری که در آن ترامپ، سیسی را یک رئیس‌جمهوری بزرگ خطاب کرد- با عقب‌نشینی مصر در تضاد است. درنهایت نیز خروج مصر که دارای بزرگ‌ترین ارتش در میان کشورهای عربی است نشان از این واقعیت دارد که ائتلاف یادشده موسوم به «اتحاد استراتژیک خاورمیانه» که برخی نیز آن را «ناتوی عربی» خطاب کرده‌اند پیش از آنکه تشکیل شود در نطفه خفه شده است.

 در خبر مشابه دیگری همزمان با انتخاب مجدد بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در انتخابات این هفته او وعده داده است تا کرانه باختری را به اسرائیل الحاق کند. این شرایط تضمین می‌کند که شانس موفقیت توافق صلحی که ترامپ و جرد کوشنر، داماد وی برای تحقق آن تلاش فراوانی کرده‌اند از هیچ به صفر رسیده است.

برخی در اسرائیل و شاید شخص نتانیاهو معتقدند که پشتیبانی پرشور و حرارت ترامپ از نخست‌وزیر چهار دوره‌ای اسرائیل موجب پیروزی وی در رقابت بسیار نزدیک این دوره شد. بسیاری از روسای‌جمهور پیشین آمریکا از چنین فرصتی برای تحت فشار قرار دادن نتانیاهو در عقب‌نشینی از برخی سیاست‌های مخرب خود استفاده می‌کردند. اما این موضوع درمورد ترامپ صدق نمی‌کند. او در راستای تلاش برای کسب آرای مسیحیان و یهودیان آمریکایی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰، به نتانیاهو و حتی احزاب راست‌گرای تندروتر اجازه می‌دهد که هرچه می‌خواهند بکنند. در آستانه انتخابات در اسرائیل، ترامپ در اظهارنظری که ممکن است بر وعده نتانیاهو برای به ضمیمه درآوردن کرانه باختری موثر بوده باشد، اعلام کرد که بلندی‌های جولان متعلق به اسرائیل است و در ازای چنین لطفی به اسرائیل هیچ درخواستی را نیز مطرح نکرد.

از سوی دیگر رهبران عرب طی سال‌های گذشته حمایت خود از فلسطینی‌ها را کاهش داده‌اند چراکه تمامی توجه خود را به جنگ سرد با ایران معطوف کرده‌اند؛ هدفی که برخی از آنها را وادار کرد تا ائتلافی را با اسرائیل تشکیل دهند. با این حال هنوز هم بعید به‌نظر می‌رسد که در صورت تداوم برنامه‌های توسعه‌طلبانه نتانیاهو، این رهبران عرب در صلح با اسرائیل به توافق دست یابند.

براساس کتابی که به‌تازگی «ویکی وارد» درباره جرد کوشنر به رشته تحریر درآورده است، توافق صلح موردنظر دولت ترامپ حداقل در یک نقطه پیشنهاد کوشنر بوده است و آن شامل الحاق بخشی از خاک اردن به فلسطین در ازای اعطای بخشی از خاک عربستان به اردن است. همچنین مصر نیز با الحاق دو جزیره به عربستان موافقت کند. این البته یک برنامه احمقانه بود حتی در زمانی که ترامپ اهرم فشار بیشتری بر این کشورها داشت و می‌توانست دیپلمات‌ها را برای لابی در این‌باره مامور کند. اکنون چنین طرحی ‌مانند یک کمدی است.

مقامات دولت ترامپ البته این خبر را جعلی دانسته‌اند با این حال طرح صلح کوشنر حتی در داخل کابینه ترامپ نیز مورد تمسخر قرار می‌گیرد. زمانی که مایک‌ پمپئو، وزیر امورخارجه و محترم‌ترین فرد کابینه در نشست استماع کنگره شرکت کرد، در پاسخ به این پرسش که چه زمانی طرح کوشنر آماده می‌شود با لبخندی تمسخرآمیز گفت: «کمتر از ۲۰ سال بعد... ترجیح می‌دهم زمان دقیق آن را اعلام نکنم.»

خاورمیانه منطقه‌ای چالش‌خیز حتی برای کارکشته‌ترین و خوش‌نیت‌ترین دیپلمات‌ها است. اگر تنها مشکل این منطقه اختلاف میان سنی و شیعه نیز بود بازهم شرایط بسیار پیچیده می‌شد. کماکان خاورمیانه مملو از اختلافات مذهبی، ایدئولوژیک و مرزی است. برخی از کشورها در پاره‌ای از موضوعات متحد و در زمینه‌های دیگر دشمن هستند. منازعات در مرزها بالاگرفته و دربرخی از موارد رخنه‌پذیر است. منطقه در شعله‌های آتش می‌سوزد و قدرت‌های خارجی این جنگ‌ها را درگیری‌های نیابتی می‌دانند و از آنها به سود خود استفاده می‌کنند.

اما ترامپ در این میان درحال افزودن بر مشکلات کنونی با تحریک اهداف مخرب نتانیاهو و تعمیق اختلافات مذهبی و سیاسی ایران و عربستان است. اکنون اندک نفوذی را که در خاورمیانه برای ترامپ باقی‌مانده به دستان خود او در حال نابودی است مگر در زمان‌هایی که تلاش می‌کند همه را علیه ایران و حزب‌الله بشوراند. خروج مصر از ائتلاف ضدایرانی باید ترامپ را متوجه ساخته باشد که خاورمیانه پیچیده‌تر از درک او است.

به‌نظر می‌رسد سیسی سه نگرانی مشخص را در رابطه با ائتلاف ‌ضدایرانی داشته است. نخست آنکه وی براین باور است که آمریکا به چنین ائتلافی پایبند نخواهد ماند به‌ویژه اگر ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ از رسیدن دوباره به کاخ‌سفید بازبماند. نگرانی دیگر سیسی درک وی از اختلافات میان کشورهای عضو(عربستان‌سعودی، امارات، قطر، اردن، کویت، عمان، بحرین) است. از سوی دیگر مصر که همواره رقیب سنتی ایران در تسلط بر منطقه بوده است اکنون تهدید مستقیمی را از جانب رهبران کنونی ایران احساس نمی‌کند و هیچ انگیزه‌ای برای افزایش تنش با جمهوری ‌اسلامی ندارد.

بی‌میلی مصر برای ورود به تنش با ایران ترامپ را غافلگیر می‌کند. اینکه مصر ضمن اختلاف با ایران همزمان اشتیاقی نیز برای سرنگونی نظام کنونی این کشور ندارد و سیسی نیز قصد ندارد به‌عنوان نشانه‌ای از دوستی تن به این خواسته بدهد، می‌تواند ترامپ را سردرگم کند. یکبار دیگر ‌مانند نشست‌های گذشته با برخی از رهبران، ترامپ رفتارهای سیاسی را با رابطه دوستانه شخصی اشتباه گرفت و نشان داد که نمی‌تواند به این درک برسد که سیاست‌ها اغلب به‌دلیل حفظ منافع شکل می‌گیرند.

بزرگ‌ترین اشتباه ترامپ در منطقه آن است که به استثنای کمک به اسرائیل و ضربه زدن به ایران، نمی‌داند چه هدفی را دنبال می‌کند. ترامپ هیچ استراتژی‌ای ندارد و تنها به لفاظی‌های خود ادامه می‌دهد. اکنون عقب‌نشینی مصر از عضویت در راهبرد منطقه‌ای کاخ‌سفید این موضوع را بیش از هر زمانی دیگر آشکار ساخته است.