گرچه، گاهی اوقات رویدادها، مشاوران یا سیاست داخلی ممکن است او را مجبور به اتخاذ اقداماتی کند، اما به نظر ترامپ بیش از اوباما به‌دنبال خروج است. نتیجه چنین سیاستی نااطمینانی، ناکارآیی و هر‌ج‌ومرج طولانی‌مدت خواهد بود. ممکن است توافقاتی برای مصالحه جزئی در یمن، سوریه و لیبی صورت گیرد، اما به نظر بدون دستیابی به راه‌حلی ماندگار برای پایان جنگ خواهند بود. حتی اگر ترامپ موفق به ارائه طرحی شود، توافق نهایی او برای صلح میان اسرائیل و فلسطین از پیش شکست خورده است. تحریم‌های ضدایرانی آمریکا نیز نه تنها تغییری در جایگاه مستحکم این کشور ایجاد نکرده است، بلکه آن را تقویت خواهد کرد.

در چنین فضایی، خطر بروز جنگ‌های جدید در ۲۰۱۹ وجود خواهد داشت. سرنگونی هواپیمای جاسوسی روسیه در سپتامبر توسط ضدهوایی سوری که با هدف ساقط کردن جنگنده اسرائیلی صورت گرفت، هشداری است که چطور جنگ قدرت‌ها در یک منطقه می‌تواند فاجعه بیافریند. یک خطر جنگ میان اسرائیل و ایران و متحدان این کشور، به‌ویژه حزب‌الله است. مورد دیگر درگیری‌ ترکیه با نیروهای سوریه (و متحدان این کشور همچون ایران و روسیه) است، اگر بخواهند ادلبِ تحت کنترل شورشی‌ها را پس بگیرند.  به گزارش «اکونومیست»، سیاست در حوزه خلیج‌فارس وضعیتی نگران‌کننده دارد. قتل ترسناک جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار تبعیدی، سلمان، شاه و محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی‌ها را تضعیف کرده است، افرادی که امیدها برای اصلاحات اقتصادی و اجتماعی به آنها است. این اتفاق می‌تواند منجر به سرکوب‌های بیشتر در عربستان، تشدید توطئه‌ در کاخ آل‌سعود و تعمیق جنگ سرد این کشور با قطر و ترکیه شود. همدردی دونالد ترامپ با رفقای مستبد خود، تاکنون خوراک بی‌ثباتی‌های بیشتر شده است. با این حال او بیشتر نگران از دست دادن نفوذ و قراردادهای نظامی خود با روسیه و چین است.  در حقیقت، روسیه خود را به‌عنوان قدرت ضروری خاورمیانه معرفی خواهد کرد. در ۲۰۱۵ این کشور با مداخله در سوریه و با مشارکت متحدان توانست تروریست‌ها را عقب براند، بدون اینکه در گرداب فرسایشی عراق، آن‌گونه که گریبان آمریکا را گرفت، گیر کند. روس‌ها نشان داده‌اند پای متحدان خود خواهند ماند، حتی اگر روابط گرمی با‌ آنها نداشته باشند. ارتقای تکنیک‌های جنگ و راه‌اندازی نمایشگاهی برای فروش سلاح‌ از دیگر مزایای جنگ سوریه برای روس‌ها بود. به گزارش «اکونومیست»، روسیه تنها کشوری است که از روابط دوستانه با تمام بازیگران اصلی منطقه – اسرائیل، ترکیه و از همه مهم‌تر ایران – بهره می‌برد. در این رابطه کلیدی‌ترین موضوع در ارائه هر نوع راه‌حل در سوریه مشروط به نظر روسیه است و نه آمریکا. روس‌ها سیاست زیرکانه‌ای را در پیش گرفته‌اند. هر چند روسیه قدرت هوایی برای محور شیعه در منطقه فراهم ساخته است، اما با عربستان سعودی برای مدیریت تولیدات نفت و فشار بر قیمت‌های طلای سیاه نیز همکاری می‌کند.  اسرائیل، عربستان سعودی و برخی رهبران عربی منطقه درخصوص خطر چشم‌انداز روابط تیره با دموکرات‌ها در آمریکا، از ترامپ حمایت کرده‌اند. با این حال دولت‌های عربی معتقدند ترامپ دوست دمدمی و نامطمئن است، تصوری که با اظهارنظر او درخصوص اینکه آل‌سعود بدون آمریکا دو هفته هم دوام نخواهد آورد، تشدید شده است. در مقابل احتمالا روسیه این بی‌تفاوتی آمریکا را جبران خواهد کرد.  چین نیز درحال ورود است. این کشور یک پایگاه نیروی دریایی در جیبوتی مستقر کرده است و کشتی‌های جنگی او در بنادر خلیج‌فارس آماده‌باش هستند. به‌عنوان بزرگ‌ترین خریدار نفت خاورمیانه، امنیت منطقه از منافع حیاتی چینی‌ها است. با این حال این کشور عمدتا خود را محدود به دستیابی به اهداف اقتصادی خواهد کرد و مشکلات سیاسی و امنیتی را به آمریکا و در صورت خروج این کشور، به روسیه واگذار خواهد کرد.