به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، بانک جهانی امیدوار است این شاخص ساده توجهات سیاسی مورد نیاز برای اقدامات جهانی در این زمینه را به خود جلب کند. در طول تاریخ، ایجاد یک معیار شفاف و قابل‌فهم به ایجاد اجماع بر موضوعات مشترک کمک کرده است. به‌عنوان مثال، انتشار نتایج اولین بررسی ارزیابی بین‌المللی دانش‌آموزان در سال ۲۰۰۱ و اطلاع‌رسانی عملکرد ضعیف دانش‌آموزان آلمانی منجر به اصلاح نظام آموزشی این کشور شد. این اصلاحات منجر شد دانش‌آموزان آلمانی تا سال ۲۰۱۲ نیمی از کشورهای عضو «سازمان همکاری اقتصادی و توسعه» را پشت سر بگذارند.

«شاخص سرمایه انسانی» چیست؟

«شاخص سرمایه انسانی» از سه جزئی که در مجموع ۶ معیار را در خود جای داده‌اند ساخته شده است:‌ ۱-«نجات کودکان» که به این معنی نیاز به زنده ماندن کودک متولد امروز برای کسب سرمایه‌ انسانی از طریق نظام آموزش رسمی است. این جزء با معیار «احتمال زنده ماندن تا سن ۵ سالگی» (یا نرخ مرگ‌ومیر جمعیت زیر ۵ سال) اندازه‌گیری می‌شود؛ ۲- «سال‌های مورد انتظار حضور در مدرسه که با معیار یادگیری تعدیل شده است.» اطلاعات کمی آموزش یک کودک که انتظار می‌رود بتواند تا سن ۱۸ سالگی به‌دست آورد، با معیارهای کیفی آمیخته است: میزان یادگیری دانش‌آموزان بر مبنای عملکرد نسبی کشورها در تست‌های بین‌المللی. این ترکیب سال‌های مورد انتظار حضور در مدرسه را که با یادگیری تعدیل شده است نتیجه می‌دهد. با لحاظ کردن کیفیت، این جزء بیانگر این واقعیت است که کودکان در برخی کشورها یادگیری کمتری نسبت به سایرین دارند، گرچه مدت‌ یکسانی را در مدرسه می‌گذرانند. این جزء با سه معیار «سال‌های مورد انتظار حضور در مدرسه یک کودک»، «نمرات تست متوازن‌شده به‌عنوان معیاری از کیفیت یادگیری» و در نهایت «سال‌های مورد انتظار حضور در مدرسه که با معیار یادگیری تعدیل شده است» اندازه‌گیری می‌شود؛ ۳. «سلامت»: برای محاسبه فضای کلی سلامت کشورها از دو معیار استفاده می‌شود: «نرخ زنده ماندن بزرگسالان» (بخشی از جمعیت ۱۵ سال که تا سال ۶۰ سالگی زنده خواهند ماند) و «جمعیتی از کودکان که رشد کافی دارند». به گزارش «بانک جهانی»، در سطح جهان، ۵۶ درصد از کودکانی که امروز متولد می‌شوند رشد آنها به گونه‌ای است که به نصف سطح بهره‌وری بالقوه‌شان دست خواهند یافت و ۹۲ درصد از این کودکان نیز به ۷۵ درصد از بهره‌وری بالقوه‌شان خواهند رسید.

وضعیت «شاخص سرمایه انسانی» ایران در ۲۰۱۷

در این باره این پرسش مطرح می‌شود که وضعیت ایران در هر یک از معیارهای «شاخص سرمایه انسانی» چگونه است؟ بر اساس تازه‌ترین ارزیابی‌های «بانک جهانی»، کودکی که امروز در جمهوری اسلامی ایران متولد می‌شود، در صورتی که بزرگ شود و از آموزش و سلامت کامل برخوردار باشد به ۵۹ درصد سطح بهره‌وری بالقوه خود خواهد رسید (به عبارتی نمره شاخص سرمایه انسانی ایران ۵۹/ ۰ است). بر اساس ارزیابی‌های این بانک، البته این میزان کمتر از مقدار بالقوه‌ای است که بر اساس سطح درآمد کشور محاسبه می‌شود (که نتیجه آن شاخص سرمایه انسانی بیش از ۶۰/ ۰ واحدی است). با این حال مقدار «شاخص سرمایه انسانی» ایران بالاتر از میانگین منطقه‌ای و همچنین گروه درآمدی که در آن قرار دارد (بالاتر از درآمد متوسط) است. از هر ۱۰۰ کودکی که در ایران متولد می‌شود، ۹۹ نفر از آنها احتمالا تا سن ۵ سالگی زنده خواهند ماند. به عبارتی احتمال زنده ماندن کودکان زیر ۵ سال در ایران ۹۹ درصد است. یکی دیگر از معیارها، «سال‌های مورد انتظار حضور در مدرسه» است. در ایران اگر کودکی از سن ۴ سالگی مدرسه را آغاز کند، انتظار می‌رود تا تولد ۱۸ سالگی خود به‌طور میانگین ۷/ ۱۱ سال در مدرسه باشد. «نمرات تست‌های متوازن‌شده»: دانش‌آموزان در ایران در تست‌هایی که مقیاس آن از ۳۰۰ (به‌عنوان کمترین عملکرد) و ۶۲۵ (به‌عنوان بالاترین عملکرد) است به‌طور میانگین نمره ۴۳۲ را کسب می‌کنند. «سال‌های حضور در مدرسه تعدیل شده با میزان یادگیری»: با در نظر گرفتن این موضوع که دانش‌آموزان ایرانی واقعا چه چیزی یاد می‌گیرند، میانگین سال‌های حضور آنها در مدرسه تنها ۱/ ۸ سال است. در واقع شکاف یادگیری - تفاوت سال‌های حضور در مدرسه و سال‌هایی که واقعا یادگیری صورت می‌گیرد - در ایران ۶/ ۳ است.

«نرخ زنده ماندن بزرگسالان»: در جمهوری اسلامی ۹۲ درصد از جمعیت ۱۵ سال، تا سن ۶۰ سالگی زنده خواهند ماند. و در نهایت آخرین معیار مورد بررسی در این گزارش، «رشد سالم» است. در این باره ۹۳ نفر از هر ۱۰۰ کودکی که در ایران متولد می‌شوند، از رشد کافی برخوردارند و تنها ۷ کودک از رشد ناکافی رنج می‌برند.

اهمیت سرمایه انسانی

«سرمایه انسانی» موتور اصلی ایجاد رشد پایدار و کاهش فقر است، اما گاهی‌اوقات سیاست‌گذاران برای سرمایه‌گذاری در این بخش دچار مشکل می‌شوند. به گزارش «بانک جهانی»، ظهور منافع ناشی از سرمایه‌گذاری در «سرمایه انسانی» زمان می‌برد. ساخت جاده‌ها و پل‌ها می‌تواند منافع اقتصادی - و حتی سیاسی - فوری ایجاد کند، اما سرمایه‌گذاری در «سرمایه انسانی» جمعیت جوان تا زمان بزرگ شدن و پیوستن آنها به نیروی‌کار، به بار نخواهد نشست. این امر موجب می‌شود اغلب کشورها سرمایه‌گذاری کمتر از انتظار در «سرمایه‌ انسانی» داشته باشند. نتیجه این امر از بین رفتن فرصت ایجاد یک چرخه پرمنفعت میان سرمایه انسانی-فیزیکی و رشد اقتصادی و کاهش فقر است. این سرمایه‌گذاری ناکافی و ریسک‌هایی که برای ثبات و رفاه جهانی به همراه دارد، «بانک جهانی» را بر آن داشته تا «پروژه سرمایه انسانی» (HCP) را راه‌اندازی کند. همان‌طور که اشاره شد، «شاخص سرمایه انسانی» بخشی از «پروژه سرمایه انسانی» بانک جهانی است. این پروژه سه رکن اصلی دارد: ۱. «شاخص سرمایه انسانی»؛ ۲. «افزایش ارزیابی‌ و تحقیقات»: یک برنامه میان‌مدت کار داده‌ای و تحلیلی است که با هدف بهبود ارزیابی طیف گسترده‌ای از پیامدهای سرمایه انسانی، درک بهتر تشکیل سرمایه انسانی و ارتباط آن با تصمیم‌گیری‌های سیاستی در سطح کشورها طراحی شده است؛ ۳. «مشارکت کشور»: این مهم‌ترین رکن «پروژه سرمایه انسانی» است. «بانک جهانی» با همکاری شرکای خود در حال حمایت از کشورها برای شناسایی اولویت‌های ملی به منظور توسعه سرمایه انسانی و همچنین اجرای سیاست‌هایی برای رسیدگی به موانع دستیابی کشورها به اهداف‌شان است.


06-01