پژوهشگر اندیشکده وابسته به نیروی دریایی آمریکا تحلیل کرد
سه فرض اشتباه آمریکا درباره تحریم ایران
این پژوهشگر «مرکز تحلیلهای نیروی دریایی (CNA) وابسته به نیروهای دریایی و تفنگداران دریایی ارتش آمریکا در یادداشتی در تارنمای «هیل» نوشت: «دولت دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا هفتهجاری جزئیات طرحهای بازگرداندن تحریمها علیه ایران را اعلام کرد. تلاش برای تغییر رفتار ایران، سیاستی جاهطلبانه و ستیزهجویانه است که بر مبنای فرضیات اشتباه پایهگذاری شده و نهایتا نتیجه معکوس میدهد.»
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا دو ماه پیش 12 شرط برای ایران تعیین کرد. این فهرست بیشتر شبیه تاریخچه فعالیتهای ایران است تا برنامهای واقعی برای مذاکره. این شروط نشان میدهد که اگر ایران اساس سیاست خارجی خود را تغییر ندهد، تحریمهای آمریکا علیه آن کشور بازگردانده میشود. حالا هم وزارتخارجه آمریکا میگوید که یکی از اهداف ازسرگیری تحریمهای انرژی برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران آن است تا آن کشور «مانند یک کشور عادی» عمل کند.
فرض اول آن است که این سیاست آمریکا موثر خواهد بود. چندین کشور اعلام کردهاند که قصد ندارند از تحریمهای تازه آمریکا تبعیت کنند. احتمال دارد بزرگترین واردکنندگان نفت ایران به دنبال راههای دیگری برای محدود کردن تاثیرگذاری تحریمها باشند. صادرات نفت از عراق و ایران به ترکیه سابقهای طولانی دارد و به نظر نمیرسد که از تحریمهای آمریکا متاثر شود. آمریکا میتواند ترکیه را تحریم کند اما این کار به قیمت به خطر انداختن کمک ترکیه برای مقابله با ایران در سوریه تمام خواهد شد. هند نیز گفته که تحریمهای یکجانبه علیه ایران را به رسمیت نمیشناسد. هند در گذشته سازوکارهای دیگری برای خرید نفت ایران با روپیه ایجاد کرده و روش متفاوتی به منظور کنار زدن تحریمهای آمریکا در پیش گرفته بود. چنین توافقاتی پرسود نیست، اما مسیری برای ادامه صادرات ایران فراهم میکند.
هند تنها کشوری نیست که بهدنبال دور زدن تحریمها و یافتن جایگزینی برای دلار است. چین بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت ایران در موقعیت خوبی قرار دارد تا بر سر پرداخت پول نفت با یوآن مذاکره کند. این موهبتی برای «بانک خلق چین» است که سعی دارد در صحنه جهانی یوآن را وارد رقابت با دلار کند. سوال این است که ایران برای تضعیف تحریمها چند مورد از این قراردادها میتواند ببندد. محال است که بدون تحمیل هزینههای سنگین بر خودمان، صادرات نفت ایران را به صفر برسانیم.
دومین فرض آن است که سیاست آمریکا در قبال ایران ایده خوبی است. وضع تحریمهای جدید در شرایط فعلی قمار پرخطری است و ممکن است نتایج معکوسی داشته باشد. تحریمهای جدید نه تنها ایران، بلکه هر کشوری را که با ایران تجارت میکند، هدف قرار میدهد. شاید دولت ترامپ تصور کند میتواند ترکیه و هند را تحریم کند و با تبعات کمی مواجه شود. اما چه تضمینی وجود دارد که این تحریمها باعث شود چین از ایران نفت وارد نکند؟
تهدید به اعمال تحریمهای جدید علیه ایران درحالی است که دولت آمریکا قصد دارد جنگهای تجاری علیه همسایگان، متحدان و نزدیکان و شرکای تجاری خود را آغاز کند. تاثیرات تنشهای اقتصادی فزاینده با چین بسیار پیچیده است.
سخت است بتوان تصور کرد که فشار بیشتر بر چین، با هدف تاثیرگذاری غیرمستقیم بر ایران، نتیجه دلخواه را رقم بزند و در عین حال با رویکردهای دیگر تداخل پیدا نکند. بارها و بارها ثابت شده است که رویکرد ناهمگون و چهل تکه دولت ترامپ نتایج متضادی خواهد داشت. در این باره تردید وجود دارد که اعمال عجولانه حجم گستردهای از تحریمها علیه متحدان، شرکا و دشمنان متعدد در چنین فضای پیچیدهای از مذاکرات، نتایج مورد نظر را ایجاد کند. فرض اشتباه سوم آن است که تحریمها ایران را وادار میکند که رفتارش را تغییر دهد. به فرض محال که کشورهای دیگر با تحریمهای جدید مخالفت نکنند؛ زورگویی باعث نخواهد شد که ایران در برنامه هستهای یا فعالیتهایش تجدیدنظر کند. از سوی دیگر، ایران وعده داده است که فعالیتهای هستهای خود را از سر بگیرد. اینها تهدیدهای صرف نیست. برنامه هستهای ایران تا سال ۲۰۰۳ در حالت تعلیق قرار داشت. پس از آنکه آمریکا در افغانستان و عراق سیاست تغییر رژیم را به اجرا گذاشت و ایران را در «محور شرارت» قرار داد، دولت ایران برنامهاش را از سرگرفت.
تردیدی نیست که خواستههای هستهای ایران با تلاش برای کسب شناسایی جهانی و قدرت منطقهای گره خورده است. سیاست قلدری بر این منطق استوار است که مردم ایران علیه حکومت خود به پا خاسته و آن را وادار میکنند به خواستههای پمپئو تن دهد. این خیالپردازی است. دولت ایران هر نقصی که داشته باشد، ایرانیها علیه دولت خود با آمریکا همدست نمیشوند. این احتمال وجود دارد که میانهروها مجبور به سکوت شوند و صداهای ضدآمریکاییتری دست برتر پیدا کنند. سخت بتوان گفت که در سطح جهانی، تحریمها علیه ایران نتیجه دلخواه ما را در پی داشته باشد. سایر طرفهای برجام معتقد هستند که تحریمهای جدید یک اقدام احمقانه است. با توجه به مناقشههای اقتصادی فعلی، تحریم ایران فقط عامل دیگری برای ایجاد تنش میان آمریکا و سایر اقتصادهای بزرگ جهانی است.
سوال اینجا است که اگر تحریمها بتواند باعث تغییر رفتار ایران شود، کشورهای دیگر تا چه اندازه این تندروی (تحریمها علیه ایران) را تحمل خواهند کرد؟ وادار کردن کشورها به انتخاب (گزینه تحریم) به زیان سرمایه سیاسی آمریکا تمام میشود. این سرمایه در دوره ترامپ به سرعت در حال کم ارزش شدن است.
ارسال نظر