پیامدهای خروج آمریکا از برجام از نگاه بلومبرگ

آیا عراقچی احتمالا به این خاطر احتمال خروج ایران از توافق را مطرح کرد تا اروپایی‌ها را تشویق کند از حداکثر تلاش خود برای ممانعت از خروج ایالات‌متحده از توافق بهره‌مند شوند؟ این تاکتیکی کلاسیک است. اما پاریس، لندن و برلین اصلا نیازی به چنین تشویقی ندارند، بر عکس، پس از آنکه در مجاب کردن پرزیدنت ترامپ مبنی بر جدی گرفتن نصیحت آنها، شکست خوردند، در پی راهی هستند که مصالحه‌ای برقرار کنند که هم ایران را نگه دارند و هم ایالات‌متحده.

پس احتمالا منظور عراقچی همان است که به‌صورت ضمنی گفته: اگر ایالات‌متحده از برجام خارج شود ایران هم خارج خواهد شد یا اگر پرزیدنت ترامپ کارش فقط محروم کردن ایران از دسترسی کامل به مزایای برجام باشد باز هم خارج خواهد شد. افرادی ممکن است دلایلی بیاورند و بگویند خروج ایران از برجام نمک پاشیدن بر زخم خود است و روز شادی ترامپ، دوستانش در بیت‌المقدس و هم رقص‌هایش در ریاض را رقم خواهد زد. اما خروج از برجام چندان هم بی‌حاصل نیست. در سال ۲۰۰۶ ایران در واکنش به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، دست به نقض ابزارهای اطمینان بخش زد؛ دسترسی آژانس به برنامه هسته‌ای خود را کاهش داد و ظرفیت‌های غنی‌سازی اورانیوم را افزایش داد که باعث شد این باور به‌وجود آید که ایران در پی سلاح هسته‌ای است. تهران به این نتیجه رسیده بود که این قطعنامه ناعادلانه است. برای تهران قابل تصور نبود که این نوع فشارها را بی‌پاسخ بگذارد.

بنابراین پرزیدنت ترامپ و مشاورانش باید از خود بپرسند آیا بالا بردن خطر خروج ایران از برجام در راستای منافع ایالات‌متحده است؟ در آن سوی آتلانتیک، بالا بردن این ریسک احمقانه به‌نظر می‌آید. یکی از گزینه‌های ایران این است که دفترچه راهنمای سال ۲۰۰۶ را بردارد و ظرفیت‌های هسته‌ای خود را گسترش دهد، امروز ایران سانتریفیوژ‌های بسیار بیشتری نسبت به سال ۲۰۰۶ دارد. طولی نخواهد کشید که ایالات‌متحده خود را دوباره در همان جایی خواهد دید که باراک اوباما تصمیم گرفت درباره توافقی که کمتر از همه بد بود، مذاکره کند: مواجهه با ایرانی که می‌توانست در عرض چند هفته برای تولید بمب اورانیوم غنی‌سازی کند.

هر چند این بار تحریم‌های گسترده علیه ایران دیگر گزینه روی میز نخواهد بود، ایالات‌متحده با خروج از برجام قادر نخواهد بود مقررات بازگشت تحریم‌ها که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت گنجانده شده را فعال کند، روسیه و چین قطعنامه جدید شورای امنیت را وتو خواهند کرد و تنها تعداد کمی از متحدان آمریکا، البته اگر کشوری حاضر باشد، توجیه کافی برای اعمال تحریم‌های یکجانبه علیه کشوری زخم خورده خواهند داشت که به ضرر منافع اقتصادی شان باشد. بدتر از این، تاثیری خواهد بود که لغو برجام بر خواست دیرینه بسیاری از آمریکایی‌ها برای رهبری در صحنه جهانی خواهد داشت. در اغلب کشورهای دنیا برجام به نظر مناسب هدف است و ناقص نیست. اگر ترامپ باعث سقوط برجام شود آیا این دولت‌ها ایالات‌متحده را تحسین می‌کنند و به آن احترام می‌گذارند؟ آیا مشتاق خواهند بود که تحت رهبری ایالات‌متحده کار کنند؟ یا اینکه آن را شاهدی می‌بینند که علاقه آمریکا برای رهبری را زیر سوال می‌برد؟