در اتاق بازرگانی چه می‌گذشت؟

کار اساسی‌ای که من برای اینها کردم این بود که بهشان یاد دادم اگر شما یک مساله شخصی و فردی دارید با دستگاه‌های دولتی، خودتان باید به آن برسید، این به اتاق مربوط نیست، اما مسائلی که جنبه عمومی دارد و واقعا فکر می‌کنید که باید مورد توجه قرار بگیرد، آنها را ما باید رویشان کار کنیم؛ به همین ترتیب وقتی که مسائلی پیش می‌آمد، من با خود اعضای اتاق صحبت می‌کردم. گاهی وقت‌ها با کسانی که عضو اتاق هم نبودند، با آنها هم تماس می‌گرفتم و بر آن اساس یک یادداشتی تهیه می‌کردم، می‌گذاشتم در اختیار رئیس اتاق بازرگانی که این را اول در اتاق مطرح بکند، آنها هم آشنا بشوند و بعد، این باشد به عنوان موضع اتاق بازرگانی درباره مساله.