آغاز فعالیت در اتاق بازرگانی

 این بود که من روزی دو ساعت، از چهارونیم بعدازظهر تا شش‌ونیم بعدازظهر، هر روز می‌رفتم به اتاق بازرگانی. در ضمن شعبه ایرانی اتاق بازرگانی بین‌المللی را هم تاسیس کرده بودند. رئیسش دکتر لک، از شریک‌های حبیب ثابت بود در شرکت ثابت پاسال، که پاسال ترکیب حرف اول اسامی چند شریک ثابت بود. یعنیInternational Chamber of comer که مرکزش در پاریس است هم از من خواست که برایشان کار بکنم. کار من قاعدتا تا هفت و نیم، هشت شب ادامه داشت ولی خب راضی بودم برای اینکه حقوق خوبی به من می‌دادند. در آن موقعی که من رفتم، هنوز اتاق صنایع درست نشده بود و بنابراین چند تا از سازمان‌ها، یعنی صنعت و بازرگانی، قاطی بودند در اتاق بازرگانی. بعدا هم کاملا از هم جدا نشدند ولی به هر حال آنجا با اعضای اتاق بازرگانی که سی نفر بودند و انتخاب می‌شدند. بازرگان‌هایی که مساله داشتند، به دفتر اتاق بازرگانی مراجعه می‌کردند. رئیس اتاق بازرگانی که مرحوم علی وکیلی بود، مساله را به من ارجاع می‌کرد. این است که آن شخص بعدازظهرها که من می‌آمدم، می‌آمد، حرف‌هایش را می‌زد تا ببینیم چه‌کار دارد.