زنگ خطر فروش آنلاین طلا
نبود شفافیت در سامانههای فروش آنلاین طلا میتواند مشکلات بسیاری به همراه داشته باشد و فعالیتهای غیرشفاف، امکان تقلب و فروش طلای تقلبی، خالیفروشی و ارائه اطلاعات نادرست درباره عیار یا وزن طلا را افزایش دهد. چنین معاملاتی، نهتنها به زیان سرمایهگذاران خرد منجر میشود، بلکه نوسانات شدید قیمتی را در بازار ایجاد کرده و موجب سرایت نااطمینانی به سایر بخشهای اقتصادی خواهد شد. این وضعیت، در نهایت کاهش اعتماد عمومی به بازارها و تضعیف نقش نظارتی دولت را به همراه خواهد داشت. در اقتصادی با ماهیت تورمی که طلا بهعنوان دارایی امن نقشی بیش از حد معمول خود ایفا میکند، این بیثباتیها میتواند اثرات ثانویه بسیار مخربی بر سایر بازارها و کلیت اقتصاد داشته باشد.
متولی اصلی نظارت و تنظیمگری بازار آنلاین طلا باید نهادی باشد که قدرت اجرایی، تخصص در امور مالی و اقتصادی و ارتباط مستقیم با سیاستگذاریهای کلان اقتصادی کشور داشته باشد. در این راستا با توجه به تاکید وزیر اقتصاد، بانک مرکزی باید مسوولیت این امر را برعهده بگیرد. بانکمرکزی، بهعنوان متولی سیاستهای پولی و ارزی، میتواند بر ابعاد کلان اقتصادی و تاثیرات بازار طلا بر ذخایر ارزی و نقدینگی نظارت کند. همچنین، مرکز توسعه تجارت الکترونیک بهعنوان ناظر بر فعالیت سامانههای آنلاین، میتواند نقش تکمیلی را در نظارت بر امنیت سایبری و شفافیت اطلاعات این سامانهها ایفا کند. هماهنگی میان این نهادها و تدوین یک چارچوب قانونی مشترک، نهتنها به کاهش تخلفات کمک میکند، بلکه نقش بازار طلا را در تقویت اقتصاد ملی ارتقا میبخشد.
رگولاتوری و نظارت کارآمد در این حوزه نهتنها ضروری، بلکه حیاتی است. طلا به دلیل تاثیرگذاری مستقیم بر ذخایر ارزی و نقش آن در مدیریت سیاستهای پولی و مالی، یکی از داراییهای حساس در نظام اقتصادی است. نبود چارچوبهای قانونی مشخص، میتواند منابع مالی را به سمت فعالیتهای سوداگرانه هدایت کرده و از تحقق اهداف کلان اقتصادی جلوگیری کند.
با توجه به تجربیات موفق گذشته، پیشنهاد میشود که معاملات آنلاین طلا تنها در بستر بورسکالا و با نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار انجام شود. بورسکالا با زیرساختهای شفاف و نظارتپذیر، بستر ایدهآلی برای ساماندهی معاملات طلا در ایران ارائه میدهد که طی سالهای اخیر تجربه بسیار موفقی داشته است. این بازار، با استفاده از ابزارهای مدرن مالی مانند قراردادهای آتی، گواهی سپرده کالایی و سیستمهای دقیق تسویه، امکان مدیریت موثر نوسانات قیمتی، پوشش ریسک و افزایش شفافیت را فراهم میکند. وجود مکانیزمهای نظارتی قوی در بورسکالا، علاوه بر کاهش ریسکهای سیستمی، امکان پایش دقیق رفتار بازار را نیز فراهم کرده و به جلوگیری از تقلب و سوءاستفاده کمک میکند.
تجربههای موفق جهانی بر اهمیت رگولاتوری و مدیریت شفاف بازارهای طلا تاکید دارند. در هند، بازار رسمی MCX، با استفاده از ابزارهای مشتقه نظیر قراردادهای آتی، توانسته است نوسانات قیمتی را کاهش داده و شفافیت را در معاملات افزایش دهد. چین نیز از طریق ایجاد بازار طلای شانگهای (SGE)، نهتنها معاملات طلا را تحت نظارت کامل قرار داده، بلکه از این بازار بهعنوان ابزاری برای تقویت ذخایر مالی و حمایت از جایگاه یوآن در مبادلات جهانی بهره برده است. در ایالاتمتحده، بورس COMEX، بهعنوان بخشی از گروه CME، الگویی از نظارت و شفافیت در بازار طلا ارائه داده که توانسته است اعتماد عمومی و سرمایهگذاری را در این بازار تقویت کند.
در ایران، بهرهگیری از بستر بورسکالا با تجربه انباشته موفق خود به جای سامانههای متعدد فروش آنلاین طلا، نهتنها از وقوع تخلفات جلوگیری میکند، بلکه با یکپارچهسازی دادهها، ابزارهای قدرتمندی برای مدیریت بازار و کاهش نوسانات در اختیار سیاستگذاران قرار میدهد. تجربه جهانی نشان میدهد که در صورت نبود رگولاتوری مناسب، بازارهای طلا بهجای ایفای نقش بهعنوان دارایی امن، به بستری برای بیثباتی اقتصادی و تضعیف اعتماد عمومی تبدیل میشوند.
تدوین و اجرای مقررات جامع در این حوزه، اقدامی ضروری برای ایجاد شفافیت و ثبات در بازار طلاست. این مقررات باید تمام سامانههای فروش طلا را به فعالیت در چارچوب بازارهای رسمی، نظیر بورسکالا ملزم کند. در این مسیر، رگولاتوری نهتنها بهعنوان ابزاری برای کاهش ریسک و تخلفات عمل میکند، بلکه بستری را برای تقویت سیاستهای کلان اقتصادی، هدایت منابع به سمت فعالیتهای مولد و کاهش تاثیر شوکهای برونزا بر اقتصاد داخلی فراهم میآورد. تنها از طریق نظارت دقیق و شفاف است که میتوان از طلا، بهعنوان یک دارایی استراتژیک، در جهت تقویت اقتصاد ملی بهرهبرداری کرد.