علل زیاندهی شرکتهای هواپیمایی
بخشی از مشکلات شرکتهای هواپیمایی ناشی از تحریمها و بخشی نیز ناشی از سوء مدیریت داخلی است که این سوء مدیریت منحصر به دولت خاصی نیست و در سالهای گذشته نیز وجود داشته است. سوء مدیریتهای داخلی طی سالهای گذشته بهطور مداوم به این صنعت تحمیل شده است.
صنعت حمل و نقل هوایی یک صنعت تخصصی بوده و مدیریت نیز یک رشته تخصصی است؛ زمانی که یک خلبان به عنوان مدیر یک شرکت هواپیمایی انتخاب میشود باید همزمان توانایی مدیریت یک مجموعه سازمانی را هم داشته باشد که متاسفانه این موضوع بعضا در انتخابها رعایت نمیشود. همین موضوع باعث سوء مدیریت در برخی شرکتهای هواپیمایی شده و باعث میشود که هزینه تمامشده پروازها افزایش یابد.
شرکتهای هواپیمایی در قالب دو دسته شرکتهای دولتی و شبهدولتی و خصوصی فعالیت میکنند. شرکتهای خصوصی نیز به نوعی وابسته به دولت هستند. زیرا برای راهاندازی یک شرکت هواپیمایی باید مجوزهایی صادر شود که هر شرکت خصوصی به راحتی توان ورود در این حوزه را ندارد. شرکتهای هواپیمایی دولتی و شبهدولتی در سالهای گذشته به دلیل ساختار سنگینی که داشتند، همواره با زیان مواجه بودند و همواره دولتهای مختلف مجبور بودند، بودجهای را به این شرکتها تزریق کرده تا این شرکتها سرپا باشند.
طی سالهای گذشته به شرکتهای هواپیمایی، فشارهای ناشی از تحریمهای خارجی و سوء مدیریتهای داخلی وارد بود. یعنی مدیرانی که در راس این شرکتها بودند به جای اینکه متخصص باشند بعضا مدیران سیاسی بودند و تخصص لازم را نداشتند و به دلیل ناآگاهی از شرایط نتوانستند مجموعه را به درستی اداره کنند. این موضوع سیکل زیان و ورشکستگی این شرکتها را تشدید کرده و هزینههای شرکتهای هواپیمایی را افزایش داده است.
یکی از مواردی که مشکلات شرکتهای هواپیمایی را مضاعف کرده قیمتگذاری دستوری بلیت هواپیما است. از نظر اقتصادی با قیمتگذاری دستوری بلیت هواپیما کاملا مخالف هستم. زیرا شرکتهای هواپیمایی با قیمتگذاری دستوری نمیتوانند تداوم فعالیت داشته باشند و ناوگان خود را تجهیز کنند. زمانی که در یک شرکت حقوق و دستمزد پرسنل به میزان ۵۷ درصد و به نسبت آن مالیات و سایر هزینهها افزایش مییابد و همزمان قیمت بلیت نیز ثابت نگه داشته میشود، این شرکت برای ادامه حیات دچار مشکل میشود.
طبق اسناد و قوانین بالادستی باید عرضه و تقاضا، قیمت بلیت هواپیما را تعیین کند اما شاهد هستیم که قیمتها به صورت دستوری و توسط شورای عالی هواپیمایی تعیین میشود. علل این موضوع به حساسیت صنعت هوایی نزد افکار عمومی باز میگردد. تلفات و مصدومان چند صد هزار نفره در حوادث و تلفات جادهای در کشور چندان به چشم نمیآید اما زمانی که یک سانحه هوایی روی دهد، موج عظیمی راه میافتد که حتی بعضا منجر به استیضاح وزیر هم میشود. به دلیل این حساسیتها، دولت همواره برای کنترل قیمت بلیت هواپیما به شرکتهای هواپیمایی فشار میآورد که کار اشتباهی است.
اخیرا موضوعی مبنی بر محاسبه نرخ ارزی نرخ بلیت برای اتباع خارجی مطرح شده است. نمونه این موضوع درباره مراکز اقامتی، تفریحی و تاریخی نیز وجود دارد که نرخ آن برای اتباع خارجی بالا بوده و به صورت طبیعی در سالهای گذشته نیز اتفاق میافتاده است. در بعضی از رستورانها نیز هزینه غذایی که به توریست خارجی داده میشود با مشتریان ایران متفاوت است.
این موضوع باعث میشود که شرکتهای هواپیمایی سرپا مانده و ادامه حیات بدهند. اما مشکل شرکتهای هواپیمایی را به صورت ساختاری برطرف نمیکند. شرکتهای هواپیمایی باید روی مدیریت صحیح، بهداشت مالی و کاهش هزینههای مازاد تمرکز کرده تا بتوانند به سمت تقویت ناوگان و خرید قطعات مورد نیاز گام بردارند.
برای بهرهوری بیشتر شرکتهای هواپیمایی که به کاهش زیان این شرکتها نیز کمک میکند موارد زیر پیشنهاد میشود. شرکتی مانند هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران به جز خدماتی که در زمینه پرواز و جابهجایی مسافرو بار ارائه میدهد، هزاران امتیاز دیگر دارد که میتواند از آن بستر برای خودش سودآوری داشته باشد. به عنوان مثال در بحث اویونیک (Avionics) قسمت مهندسی و تعمیرات الکترونیکی این شرکت میتواند به کل کشور خدمات و سرویس تعمیر ارائه دهد. همچنین مرکز آموزشی هما به صورت یک دانشگاه بسیار مجهز میتواند یکسری خدمات آموزشی را با توجه به برند این شرکت ارائه دهد. ضمن اینکه لوگوی این شرکت حدود میلیاردها تومان ارزش تبلیغاتی دارد و بسیاری از شرکتها حاضر هستند برای اینکه محصولات آنها در پرواز دیده شود برای ارائه محصولات تهاتر تبلیغاتی انجام دهند.
اینها یکسری ارزش افزودههایی هستند که از کنار یک برند کسب درآمد میشود بدون اینکه روی مسافر متمرکز باشد. همچنین به علت کاهش پروازها تعدادی خلبان بیکار وجود داشته و میشود از آنها به صورت ماموریتی در سایر خطوط داخلی و خارجی استفاده کرد. اگر به دنبال پایداری شرکتها و کاهش زیان هستیم بسیاری از این اتفاقات میتواند برنامهریزی شود. سازمان هواپیمایی کشوری نیز باید روی این موضوعات بحث و بررسی انجام دهد.