اولویتهای موثر بر توسعه حملونقل عمومی درون شهری
یک سیستم حملونقل عمومی کارآمد در بهترین حالت همزمان باید هر دو شاخص مورد اشاره در بالا را در بهینهترین سطح آن داشته باشد؛ اما در عمل بهدلیل محدودیتهای مالی، فنی و اجرایی این امر به سادگی محقق نمیشود. شرکتهای حملونقل عمومی در اغلب شهرهای دنیا با همکاری و سرمایهگذاری مستقیم دولتها و شهرداریها شکل گرفتهاند و ادامه حیاتشان به ادامه این همکاری وابسته است. هرچند بهدلیل مزیتهای بارز حملونقل عمومی دولتها در این حوزه سرمایهگذاری وسیعی دارند و اعتقاد راسخ کشورها بر تحقق قابلیت اطمینان و مقرونبهصرفگی بالاست؛ اما در عمل با موارد متفاوتی از وضعیت سیستمهای حملونقل عمومی در سراسر دنیا مواجهیم. شهرهایی با شبکه گستردهای از حملونقل عمومی در یک سر طیف قرار دارند و در سوی دیگر طیف شهرهایی که وضعیت چندان مناسبی از این حیث ندارند و خودرو بیشترین سهم از موبیلیتی را در اختیار دارد. اما در کنار اهمیت سطح پوشش شبکه حملونقل عمومی (Reliability) که بسیار حائز اهمیت است، باید به میزان مقرونبهصرفگی (Affordability) آن نیز از دید مردم توجه داشت. دلیل اهمیت یافتن آن نیز کاملا روشن است. امروز با ارتقای فناوری در حوزه خودرو از یکسو شاهد خودروهای کم آلایندهتر و با وجود مکانیزمهای متنوع مالی از نظر هزینه قابل دسترستر برای عموم مردم هستیم و این حتی در شهرهای با سیستم حملونقل عمومی گسترده زنگ خطری است برای کوچ مردم از حملونقل عمومی به سمت استفاده بیشتر از خودروی شخصی. همچنین با شکلگیری و گستردگی خدمات سرویسهای تاکسی اینترنتی نظیر اوبر، لیفت و در ایران اسنپ و تپسی، بهدلیل بهرهگیری این سرویسها از بستر اقتصاد مقیاس و حذف بسیاری از هزینههای سرمایهای و جاری مرسوم در شیوههای سنتی تاکسی، شاهد موج گسترده استفاده مردم از این سرویسها بهجای حملونقل عمومی هستیم. از این رو برای مقابله با این موج حرکت به سمت خودرو باید سیاستهای متناسب با آن را اعمال کرد. علاوهبر سیاستهای محدودکننده خودرو نظیر مالیات بر سوخت، رژیم معابر و...که البته در بسیاری از موارد حتی در کشورهای توسعهیافته هم به سادگی قابلیت اجرایی شدن ندارند، به نظر میرسد سیاستهایی که همزمان انگیزه استفاده از حملونقل عمومی را افزایش دهد، اولویت بیشتری خواهند داشت. در این بین هر چند توسعه فیزیکی شبکه حملونقل عمومی اهمیت بالایی دارد، اما قبل از آن حرکت به سمت مقرونبهصرفگی سرویسهای حملونقل عمومی بسیار حائز اهمیت است؛ به حدی که حتی رایگان شدن حملونقل عمومی، امروز به یکی از موضوعات جدی مورد بحث تبدیل شده و تعدادی از شهرهای دنیا تاکنون این سیاست را اجرایی کردهاند و تعدادی از شهرها هم آن را در فرآیند اجرایی شدن دارند. البته این یک سیاست زمانبر و مرحلهای است، چراکه سازمانهای حملونقل عمومی، شهرداریها و دولتها تحمل بار بودجهای آن را به یکباره ندارند؛ بنابراین در شروع، سیاست رایگانسازی حملونقل عمومی میتواند مشمول گروههای خاص نظیر سالمندان، جوانان و ساعات غیر پیک در طی روزهای عادی و تعطیل و به مرور به یک سیاست جامع و فراگیر تبدیل شود.
در نموداری که نشان داده شد، جایگاه سیستم حملونقل عمومی در شهرهای دنیا بر اساس دو شاخص مورد اشاره در چهار گروه دستهبندی شدهاند:
گروه اول: بهترین جایگاه با سطح بالایی از Reliability و Affordability - بهترین سیاست، حفظ وضعیت و جذب حداکثری مردم
گروه دوم: بهترین جایگاه Reliability اما سطح پایینی از Affordability - بهترین سیاست، حفظ قابلیت اطمینان بالا اما با حرکت سریعتر به سمت مقرونبهصرفگی بیشتر
گروه سوم: بدترین جایگاه با سطح پایینی از Reliability و Affordability - بهترین سیاست، ابتدا حرکت به سمت مقرونبهصرفگی بیشتر و همزمان سرمایهگذاری بهمنظور گسترش شبکه
گروه چهارم: بهترین جایگاه Affordability و سطح پایینی از Reliability - بهترین سیاست، حفظ مقرونبهصرفگی در مقایسه با خودرو و همزمان سرمایهگذاری بهمنظور گسترش شبکه.
البته در مقابل این نوع نگرش به حملونقل عمومی گروهی معتقدند با گسترش شبکه حملونقل عمومی خواسته عموم تامین میشود و در مقیاس بزرگتری از ارائه خدمات، قابلیت کاهش هزینهها هم وجود خواهد داشت. بنابراین کاهش قیمت بلیت یا رایگانسازی آن نه تنها کارآمد نیست، بلکه با مفاهیم اولیه اقتصاد هم همخوانی ندارد؛ چراکه ارزانی آن ممکن است حتی سبب ازدحام و کاهش کیفیت هم شود. در پاسخ باید گفت اولا حملونقل عمومی بهدلیل اثرات بسیار چشمگیر آن در سطح کلان و ملی به نوعی جزو کالاهای عمومی محسوب میشود و همانطور که دولتها با کالاهای عمومی نظیر بهداشت و درمان و امور دفاعی رفتار میکنند، لازم است با حملونقل عمومی همچنین رفتار حمایتی صورت گیرد. از سوی دیگر چون گسترش شبکه حملونقل عمومی بسیار پر هزینه و زمانبر است، بنابراین اگر شبکه حملونقل عمومی موجود در این فاصله سرویسهای مقرون به صرفهای در مقایسه با سایر مدها نظیر خودرو و تاکسیهای اینترنتی ارائه ندهد، مردم در استفاده از حملونقل عمومی دچار تردید جدی خواهند شد و راه برای خودرومحوری بیشتر مهیا میشود. در مجموع، مدل سیاستی ارائهشده گزینههایی را پیش روی سیاستگذاران قرار میدهد تا در فرآیند توسعه حملونقل عمومی با انتخابها و سیاستهای متناسب به سمت تحقق آینده مطلوب حرکت کنند.