سفر پاییزی به جنوب کشور

مقصدهای سفر در این ماه به سمت جنوب میل می‌کند،‌ آنجا که دریا به اقیانوس می‌رسد و آب گرم پاها را نوازش می‌کند. خوزستان،‌ بوشهر،‌ سیستان‌وبلوچستان،‌ هرمزگان،‌ خراسان جنوبی، کرمان و یزد از جذاب‌ترین استان‌هایی هستند که مسافران در این فصل برای سفرشان به این مقاصد  برنامه‌ریزی می‌کنند. صاحبان اقامتگاه‌ها و هتل‌های این مناطق هم می‌دانند که فصل داغ سفرشان فرارسیده از این‌رو است که حجم تبلیغات‌شان را بالاتر برده و در عوض تخفیف‌هایشان را کاهش می‌دهند. آژانس‌های مسافرتی هم در این گرمای بازار،‌ عکس‌هایی از دریای جنوب می‌گذارند، از دلفین‌های قشم گرفته تا ساحل چابهار،‌ دریاچه صورتی، بازار درگهان،‌ مجموعه‌های خرید قشم،‌ غواصی و هزار جاذبه دیگر که در فصل گرم سال کمتر کسانی سراغ‌شان را می‌گرفتند، ‌مگر آنها که می‌خواستند خلاف جریان آب شنا کنند یا بنا به ماموریت اداری و شغلی گذرشان به این مناطق می‌افتاد.شهرهای جنوبی ایران هر کدام جذابیت‌های خود را دارد اما از میان آنها خوزستان یک گزینه ایده آل است. سفر کردن به استانی که جلگه سبزش هر گردشگری را مسحور می‌کند. قدم زدن در کنار کارون‌‌، تجربه قهوه عربی،‌ گشت زدن در آبادان و خرمشهر،‌ قایق سواری در تالاب بین‌المللی شادگان و دیدن پرنده‌های مهاجر،‌ ماهی کباب شده،‌ غذاهای تند جنوبی،‌ بستنی گاومیش، لشکرآباد و...

خوزستان برای بسیاری مقصد دوردست محسوب می‌شود اما برای آنها که ساکن پایتخت هستند گزینه‌ای نیست که نتوان در یک تعطیلات ۴ روزه آن را در نظر نگرفت. کافی است صبح خیلی زود راه بیفتید تا پس از یک توقف کوتاه در خرم آباد تا غروب خود را به شوشتر برسانید. آنجا در یک اقامتگاه بوم گردی که در شهر قرار گرفته و شکل خانه‌های سنتی منطقه را دارد،‌ اسکان کرده، شام را یا در اقامتگاه یا در رستوران مستوفی در یک عمارت قدیمی صرف کرده و صبح روز بعد برای خوردن آش آبادانی برای صبحانه از خانه بیرون بزنید. خوردن این آش آن هم با آن قیمت،‌ قطعا یکی از تجربه‌های جذاب شماست. حال که انرژی گرفته‌اید می‌توانید برای دیدن آسیاب‌های آبی شوشتر عازم شوید. این آسیاب‌ها یکی از میراث‌های ثبت شده جهانی یونسکو است و دیدنش برای هر ایرانی ضروری به نظر می‌رسد. با دیدن آسیاب‌ها و دو خانه تاریخی در همان حوالی می‌توانید به سمت شوش بروید،‌ در این مسیر است که چند باره تابلوی شرکت نیشکر هفت تپه را می‌بینید. علاوه بر بازدید از آرامگاه دانیال نبی،‌در دشتی وسیع می‌توانید چغازنبیل را ببینید که چونان کوهی بیرون زده. این بنای باستانی محلی برای آیین‌های مذهبی مردم بوده و از عجایب آن رد پاهای کودکی است که در چند نقطه به چشم می‌خورد و هنوز کسی برای چرایی وجود آنها پاسخی نیافته.از همان‌جا در حوالی غروب می‌شود به سمت اهواز رفت. گرچه کارون از شوشتر هم دیده می‌شود اما در اهواز است که بساط کسانی که قهوه عربی آنجا سرو می‌کنند برپاست. حتما به خاطر داشته باشید که پیش از سفر محل اقامت تان در این شهر را رزرو کنید تا مشکل پیدا کردن اتاقی در هتل، اقامتگاه یا حتی خانه مسافرها را نداشته باشید. با گذاشتن وسایل می‌توانید ابتدا سری به مغازه بستنی‌فروشی در حوالی لشکرآباد بزنید و پس از آن برای صرف یک شام متفاوت از سمبوسه و فلافل و انواع غذاهای عربی به لشکرآباد بروید. «باشو،‌ غریبه کوچک» یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران است و در لشکرآباد شما می‌توانید پسربچه‌ای را که نقش باشو را در آن فیلم باز کرده پیدا کنید،‌ درحالی‌که روی دکه اش پوسترهای فیلم را چسبانده و بارها با این خواهش از سوی گردشگران مواجه شده که می‌خواهند عکسی یادگاری با او داشته باشند.

 شاید برایتان جالب باشد که بدانید لشکرآباد یکی از محله‌های پرآسیب اهواز بوده که با اجرای یک طرح مناسب توانسته است به یکی از اصلی‌ترین محل‌های گردشگری شبانه در این شهر تبدیل شود. اغلب صاحبان کسب‌وکار در این منطقه عرب هستند و هرکدام با گذاشتن یک غذای جذاب در منوی رستوران شان تلاش می‌کنند گردشگران را به خود جلب کنند. باز توجه کنید که پارک کردن در لشکرآباد کار ساده‌ای نیست. رستوران‌ها فضای جلوی محل کسب‌شان را تنها به مشتریان خودشان اختصاص می‌دهند و از طرف دیگر ازدحام جمعیت هم باعث می‌شود به سختی بتوانید رانندگی کنید. بنابراین بهترین گزینه این است که داخل لشکرآباد پارک نکنید و در همان حوالی ماشین را جایی بگذارید،‌ با این ترفند هم می‌توانید گشت‌و‌گذاری در کل خیابان داشته باشید و هم انواع و اقسام غذاها را در رستوران‌های مختلف تجربه کنید.

حال وقت قدم زدن در کنار کارون رسیده، نشستن کنار این رود بزرگ که مشابهش را در کمتر شهری می‌توان سراغ گرفت و مزه مزه کردن قهوه عربی. این قهوه شاید نسبت به بسیاری از انواع قهوه تلخ‌تر باشد اما حیف است که آن را تجربه نکنید،‌ هر چند که در این تجربه به شما می‌گویند زیاده روی هم کار درستی نیست. شب فرارسیده‌، چراغ‌های لشکرآباد یکی یکی خاموش می‌شود،‌ شهر به خواب می‌رود و شما نیز با مجموعه‌ای از تجربه‌های شگفت انگیز چشم بر هم می‌گذارید.