ضعف نظام موفق بازار
با وجود تمام اینها، به واسطه ضعفهایی که او تصور میکند این سیستم دارد، به همراه جرج اکرلوف کتابی را برای مصرفکنندگان مینویسد که از نگاه او بعضا قربانی نظام بازار میشوند.از نظر نویسندگان، افراد در سیستم بازار تمام تلاش خود را میکنند که کالای خود را به فروش برسانند. آنها در این مسیر ناچار به دستکاری و فریبکاری میشوند تا افراد را تشویق به خرید چیزهایی کنند که نیاز چندانی به آن ندارند. این به معنای آن نیست که افراد نیتهای بدی دارند یا آدمهای درستی نیستند؛ بلکه واقعیت این است که آنها مطابق قاعدهای رفتار میکنند که قرار است سود آنها را به حداکثر برساند؛ فشاری که از دنیای رقابتی بازار ناشی میشود. این سیستم به شما اجازه میدهد هر چیزی را که میتواند سودآوری داشته باشد آزادانه تولید کنید و همین به پیشرفت کلی دنیا کمک میکند؛ ولی همزمان گاهی اوقات مصرفکنندگان را فریب میدهد. نویسندگان در کتاب خود ازلغت phish به معنای صید برای توصیف وضع مصرفکنندگان در نظام بازار استفاده میکنند. در واقع آنها این لغت را در معنای عمومی آنکه کلاهبرداری اینترنتی است بهکار نمیبرند؛ بلکه در کتاب آنها، معنای آن قلاب انداختن و ایجاد یک طعمه توسط صیادان است که دیر یا زود مصرفکنندگان را گرفتار خود میکند.
اینکه در دنیای مدرن بسیاری از افراد حتی در آمریکا شبها با فکر پرداخت قبضهای خود به خواب میروند، به خاطر همین دامهایی است که بر سر راه آنها قرار میگیرد. در واقع اگر آنها ۹۹ درصد درآمد خود را عاقلانه هزینه کنند، فروشندگان بر روی همان یک درصد باقی مانده سرمایهگذاری میکنند و صید اقدام به خرید چیزهایی میکند که ضرورتی ندارد.اکرلوف و شیلر در کتاب خود میگویند ما میخواهیم مصرفکنندگان را در مورد دامهایی که پیشروی آنها در سیستم بازار است، آگاه کنیم. بهعنوان مثال، آنها میگویند ضرورتی ندارد که افراد برای مراسم عروسی، ترحیم یا جشن سالانه کریسمس آنقدر زیاد هزینه کنند؛ ولی اگر برای این مسائل هزینه زیادی نکنیم، متهم به خسیس بودن میشویم؛ در واقع از نگاه آنها در سیستم بازار، ما تشویق میشویم بیش از نیازمان هزینه کنیم.در سیستمهای مالی، از نگاه آنها در پس هر بحرانی، افرادی (صیدهایی) قرار دارند که با خوشبینی زیاد اقدام به گرفتن تصمیمهای اشتباه کردهاند؛ یا مانند بحران ابتدای قرن بیست و یکم وام مسکن با ریسک بالا گرفتهاند یا پیش از ترکیدن حبابی که به نام حباب داتکام شناخته میشود، بر محصولات شرکتهای فناوری بیش از اندازه سرمایهگذاری کردهاند.نویسندگان پا را حتی فراتر میگذارند و میگویند در حوزه سلامت، شرکتهای داروسازی بعضا بر سر مردم کلاه میگذارند. آنها میگویند تنها به مصرف غذای مضر در بین آمریکاییها توجه کنید. بسیاری از غذاها برای افراد مفید نیست، ولی شرکتها به گونهای آنها را تولید و طراحی میکنند که بازهم مردم اقدام به استفاده از آنها کنند.بهرغم تمام این انتقادات، رابرت شیلر و اکرلوف میگویند، ما سیستیم بازار را تحسین میکنیم. با این حال، بهعنوان مصلحان اقتصادی نمیخواهند که خوبیهای این جهان را تغییر دهند، بلکه میخواهند اشتباهات پیشین را تصحیح کنند.