کباب یعنی این!

صادق گلپایگانی

فاطمی

گفتیم کباب‌خوری کنیم یک چندی! و از یکی از دوستان خواستیم یک جایی رو بهمون معرفی کنه و ایشون هم چلوکباب «حاج‌صادق گلپایگانی» رو معرفی کرد.

پا شدیم یه شب دیروقت رفتیم اینجا و طبیعتا دیروقت بود و دیروقتی هم اسباب خلوتی اونجا؛ وقت سفارش پرسیدیم چی اینجا بیشتر از همه محبوبه و مردم اینجا رو به چه غذایی می‌شناسن و خلاصه کباب معروفه کدومه؟

آقاهه سریع و راحت گفت: کوبیده!

منم بلافاصله گفتم: پس من هم کوبیده!

یه دوستم هم کاردی انتخاب کرد و اون یکی هم یه تیپ برگ، اما یادم نیست چه برگی بود و اسمش چی بود (فیله کبابی چیزی).

قرار شد همه از غذای هم بخوریم و ببینیم چی بهتره. همه غذاهاش که عالی بود یه طرف، این پلو کره‌ لعنتی‌اش هم خیلی خوب بود!

من عاشق پلو هستم بنابراین درود بر شرف صاحب اینجا!

اما برسیم به اینکه کدوم غذا به تجربه از همه بهتر بود. کوبیده واقعا از همه غذاها و از کوبیده‌های رایج جاهای دیگه یک سر و گردن بالاتر بود.

در حدی که چند روز بعدش هم با مادرم رفتم و این‌بار بر روح بنیان‌گذار پاک گلپایگانی درود فرستادم! خدایی خیلی عالی بود. واقعا احساس می‌کنی گوشته و احساس می‌کنی سالمه و بسیار خوشمزه این غذای سالم رو درست کرده بودن. قیافه‌ کباب رو ببینید خودتون می‌فهمید چی رو از کجا می‌گم و البته بعد اینکه خوردید هم به من حق خواهید داد؛ در وصفش همان بس که مادرم که مخالف شدید غذای بیرونه گفت بازم بیایم اینجا. درحالی‌که هربار هرجا می‌ریم به زور می‌بریمش و بعدش که‌ برمی‌گردیم هی غر می‌زنه که چرا رفتیم، همون غذا رو خودم تو خونه به شکل سالم درست می‌کردم و این‌ها! به همین خاطر تایید مادر من بسی مهم است ای مسلمانان!

حالا چند تا نکته دیگه بگم، اولش که اینجا ارزون نیست. نون تازه میارن کنار غذا و همون‌جا تنور هم دارن و باحاله. رو میز یه ظرف ریحون هست که ابتدا به ساکن فکر می‌کنی که جایزه است، اما بعد تو فاکتور می‌بینی که بعله! پرداختنی است حتی شما دوست عزیز!

آشپزخونه تو طبقه همکفه و کاملا روند غذا پختن دیده می‌شه.

گوشت‌ها تو ویترین قابل مشاهده است و همونجا می‌بره می‌اندازه تو چرخ و بعد هم با یک حرکت تکنیکی می‌زنه روی سیخ!

خیلی مسلطه لامصب! دیگه جونم براتون بگه که رفتارها هم بسیار اصیل و‌ مهربون و محترمه، در حدی که من می‌خواستم برم بگم: آقا برنج رو از کجا خریدید؟ می‌شه یه پنجاه کیلویی هم سری بعد برای من سفارش بدید؟

صمیمیت و احساس نزدیکی داشت بی‌داد می‌کرد! البته نگران نباشید زیرا نگفتم! فقط گوشی‌ام رو دادم زدن به شارژ! اما هیچ هم از خودم بعید نمی‌دونم این کارا رو!