از اسب افتاده از اصل نیفتاده!
چلوکباب آپادانا
آپادانا
میگن تاریخ پخت اولین نون و کباب تو ایران به صدو اندی سال پیش برمیگرده و تو کاخ ناصرالدین شاه پخته شده و از اون زمان به بعد کباب به محبوبترین غذای ایرانیها تبدیل شده؛ به شکلی که حالا تصویر خانواده ایرانی در مناسبتها و به بهانههای مختلف، در حالی که گوشت رو به سیخ میکشه، روی آتیش میذاره و بوی کبابش هوش از سر آدم میبره، تبدیل به یک تصویر ماندگار حتی در آن سوی آبهاست! یعنی در حقیقت ایران کشوری هست که جدا از مردمش که در امر کباب زدن ماهرن، شهرهاش از شمال تا جنوب پر از کبابیه و یکی از این شهرها هم تهران خودمونه.
تو تهران هم درسته که کباب نایب سالهای سال سکاندار کبابیهای تهران بوده، اما اگر دلتون کباب بخواد اونم تو تهران و بخواید کباب خوب بخورید، همه راهها به نایب ختم نمیشه. (لاکچریها البرز هم میرن البته که حالا ازش بگذریم).
تو خیابونا هم خیابان سهروردی به طور سنتی دارای مرکزیتی تو چلوکبابیهای لوکس و با کیفیت بوده همیشه. یکی از این چلوکبابیهای باسابقه که جدیدا دکوراسیون خودش رو تغییر داده، رستوران آپادانا در خیابان آپادانا است. حالا شما بگید رستوران و خودشونم بگن رستوران؛ من اما میگم چلوکبابی و اصلا هم خم به ابرو نمیارم، چشه چلوکبابی؟ حالا رستوران مدل بالاست یا چی؟
نمیشه هوس کباب کرد و یاد اینجا نکرد! خیابان آپادانا (خرمشهر) هم که مقر چلوکبابیهاست.
رستوران بروها معتقدن کبابهای رستوران آپادانا آنقدر بزرگه که آدم گاهی موقع دیدنش میترسه (الکی!) و این حرف شاید در ابتدا اغراقآمیز بهنظر بیاد که اغراقآمیز هم هست، ولی بزرگه واقعا. کباب در اینجا تو دیسهای بزرگ سرو میشه.
رستوران ایرانی آپادانا با ظرفیت ۹۰ نفر، محل خوبی برای جلسات رسمی یا کاری، شام یا ناهار با خانواده، مهمونای خارجی یا مهمونای ویژه است! یه جوری به همه محفل وموضوعی میخوره، ظاهرا و از نظر منو هم همچنین. کلا جای دنج و مناسب قرارهای دو نفره هم هست!
ما برگ و کوبیده داشتیم، هر دوش هم حسابی بهمون چسبید، واقعا بعدش سخت تکون میخوردیم از جامون. یکم هم شل کرده بودیم. دلیل هم داشتیم، زیرا جز ما کسی اونجا نبود! نمیدونم چون بد موقع بود بود یا چی. خیلی وقته نرفتم و نظری ندارم؛ خب وقتی هیچکس نیست ما از کی خجالت بکشیم؟ چرا خودمونو جمع کنیم؟
تازه گل طبیعی روی میز ما هم پژمرده بود با میز بغلی عوض کردیم! دیدیم ماست اومده اما قاشق نیومده! خودمون از میزهای بغل سرویس برداشتیم و اونها هم مشکلی نداشتن! کل تمرکزشون روی اینبود که غذا رو بیارن و تمرکزشون همنتیجه داده بود و تو این مورد کارشون حرف نداشت.
غذا خوب و مطلوب بود. حجمش زیاد بود اما مگه میشد از طعمش گذشت؟ اون کباب اعلا! خلاصه خوردیم و بعدش جای الهی شکر گفتیمای خدا ترکیدیم! (مزاح میکنم).
ارسال نظر