پاوه، بهشت گمشده
دیدار با غار «فرهاد دوم»
تا به دُکّان و خانه در گِروی
هرگز ای خام آدمی نشوی
برو اندر جهان تفرج کن
پیش از آنروز کز جهان بروی
ادامه جمعه ۲ فروردین ماه ۹۸
پس از طی این جاده زیبا و پر پیچ و خم به روستای هجیج رسیدیم؛ روستایی پلکانی و زیبا که کنار سد داریان یا رودخانه سیروان قرار گرفته است. این روستا بهدلیل خانههای پلکانیاش شهره آفاق است. این روستا خوراکهای مخصوصی هم دارد که کاملا بومی هستند؛ از جمله:
۱. «کَلانه» که ترکیبی است از نان محلی و پیاز یا گیاهی به نام پیچک (پیاز کوهی) یا ترهکوهی (اگر در دشت روییده باشد آن را «کورایه» نامند و اگر در کوه روییده باشد به آن «کنیوال» گویند) که به پیتزای کردی معروف است. البته این پیتزا به اندازه لقمهای نان است که روی «ساج» (ماهیتابههای بزرگ محلی) میگذارند تا گرم و پخته شود.
۲. «گیته مژگه» هم که در تلفظ محلی آن را «گت مژگه» میگویند؛ ترکیبی است از نان محلی (این نان بسیار خوشمزه بهگونهای است که اگر ۱۰ قرص از این نانهای کاغذی را بخورید گویی یک قرص لواش خوردهاید و اصلا احساس سیری یا سنگینی نمیکنید).
۳. «دخوا» که ترکیبی است از برنج، دوغ، آب، نمک و سبزیهای تازهای همچون نعنا و پونه که در میان اهالی اورام زبان پاوه و اورامانات محبوبیت دارد که البته همان آش دوغ محلی است.
در این روستا امامزاده «سید عبیدالله» مشهور به «کوسه هجیج» مدفون است که گفته میشود برادر تنی امام رضا بوده. روبهروی امامزاده چشمهای است طبیعی به نام «بل» که سرچشمه آن در استان کرمانشاه، در کوههای شاهو واقع شدهاست. چشمه بل یکی از پرآبترین چشمههای هورامان و غرب ایران بهشمار میآید. این چشمه احتمالا نام خود را از خدای آب بابلیان باستان که بل نام داشت گرفته است. در دو کیلومتری روستای هجیج و در فاصله کمی از رودخانه سیروان واقع شده و آب آن پس از خروج از دل کوه، تشکیل آبشاری داده و به رودخانه میریزد. رودی که از چشمه بل سرچشمه میگیرد با ۱۵ متر طول، بهعنوان کوتاهترین رودخانه دنیا شناخته شدهاست. قایقسواری مفصلی هم روی این رودخانه کردیم و قایقران هم توضیحهایی در مورد این رودخانه داد. شب هم منزل دوستی دیگر میهمان بودیم. برای نخستینبار مزه خورشت «خلال» را در اینجا چشیدم.
شنبه ۳ فروردین ماه ۹۸
امروز همراه دوستمان (آقای سردار خالدی) به روستای «باینگان» رفتیم. موقعیت باینگان بهگونهای است که کوههای شاهو، راگا و ماکوان مشرف بر آن است. آب و هوای باینگان سرد است و درجه سرمای آن امروز تا منفی ۲۶ درجه سانتیگراد نیز گزارش شده است. ما طی مسیرمان میدیدیم روی برخی کوهها برف نشسته و برخی دیگر سبز هستند. اهالی باینگان از پیروان اهل سنت (شافعی) هستند و زبانشان کردی است که به لهجه جافی تکلم میکنند. گفتهشده مسجد جامع باینگان توسط عبدالله بنعمر بنخطاب پیریزی شده است. طوایف «بادینان» عراق، هسته اولیه جمعیت باینگان را تشکیل میدادند. به تدریج طوایفی در این محل ساکن شدند و نام آن را از بادینان به بانیکان و سپس به باینگان تغییر دادند. باینگان از قدیمالایام مهد و کانون افرادی مخلص چون «ملامحمد مهران» دانشآموخته دانشگاه الازهر و عضو انجمن علمای اسلامی دولت عثمانی در استانبول، «ملا فتاح فرشید باینگانی» معروف به امام شافعی ثانی و «خلیفه حیدر حیدری باینگانی» از پیران طریقت بوده و حال نیز شهر از فیض وجود نوه خلیفه بزرگ به اسم «حاج خلیفه محمدعلی حیدری» بهرهمند است. در میان راه روستای «شمشیر» را رد کردیم. در مورد وجه تسمیه این روستا به «شمشیر» روایتهای زیادی معروف و مشهور شده است. برخی معتقدند نام آن «شش میر» به معنای شش امیر یا خان و فرمانروا بوده و به مرور زمان به شمشیر تغییر یافته است؛ عدهای دیگر میگویند نام آن «شمشی» بوده که قبل از ظهور اسلام در این مکان مردمانی زندگی میکردند که به ضرب سکه و شمش طلا مشغول بودهاند که به مرور زمان به شمشیر تغییر نام یافته است. پیدا شدن سکههای تاریخی و آثارباستانی به جا مانده مثالی روشن از این روایت است. برخی دیگر هم میگویند پس از هجوم اعراب به این روستا با مقاومت مردم روبهرو شده و تعداد زیادی از اهالی آن با زور شمشیر مواجه شدند. در طول راه از روستای «میوان» معروف به «کلاش باف» هم رد شدیم.معنای نام این روستا به فارسی «گیوه» است؛ یعنی شهری که در آن گیوههای دستی ساخته و فروخته میشود. در این مسیر همچنین «غار حسین» هم وجود دارد. این غار بسیار معروف است. غار سنگی حسین کوهکن نام غاری دستساز است که در منطقه توریستی میگوره از توابع شهر بانهوره قرار دارد. این غار توسط مردی کرد به نام «حسین کوهکن» از اهالی بانهوره ایجاد شده که فقط یک پا داشته است. وی پس از ۱۹ سال کندن صخرهها و ساخت سرپناه برای خود و فرزندانش در تاریخ ۵ مرداد ۹۵ درگذشت. خالو حسین کوهکن در ۶ مهر ۱۳۰۹ در دروله سفلی، جوانرود، کرمانشاه به دنیا آمد. نام اصلی او حسین عثمانی (به کردی: حوسیهن عوسمانی) بود که با وجود معلولیت (نداشتن یک پا) و تنها یک کلنگ، شروع به حفر صخرهای در منطقه میگوره میکند و غار سنگی حسین کوهکن را از آن به وجود میآورد. بهدلیل شباهت کار او به بیستون کندن فرهاد کوهکن، به او القابی همچون «فرهاد دوم» یا «فرهاد ثانی»، «فرهاد زمان»، «فرهاد قرن بیستم» و «وارث تیشه فرهاد» دادهاند. در سال ۱۳۵۹ همسرش رابعهخانم بر اثر بیماری فوت میکند، خانه و دامهایش نیز در روستای دروله در اثر جنگ ایران و عراق ویران و نابود میشوند و با تعداد گوسفندهای باقیمانده راهی روستای منصورآقایی میشود. پس از مدتی نیز به علت تلفشدن بخشی دیگر از حیواناتش، بقیه آنها را میفروشد و به منطقه میگوره، از مناطق ییلاقی طایفه امامی روی میآورد. خالوحسین به منطقه کوهستانی و خالی از سکنه میگوره از توابع بانهوره میرود و تصمیم به کندن کوه و صخرهها میگیرد. در سال ۵۹ با جسمی معلول، یک کلنگ و بیل شروع به تراشیدن صخره میکند. وی ۲۰–۱۹ سال از عمر خود را برای ساخت خانهاش صرف میکند. غار او، دارای ۹ اتاق است و از چهار خانه مجزا تشکیل شده که در بعضی نقاط نسبت به سطح زمین ارتفاع کمتری دارد. خالو حسین در یکی از خانههای تکاتاقی بهطور مجزا جایگاه ابدی خود را نیز با دستان خود کندهاست تا پس از مرگش او را در آنجا دفن کنند. خالوحسین قبل از درگذشتش اینطور وصیت کرده بود که او را در قبری که خود در غار سنگیاش حفر کرده به خاک بسپارند. اما این وصیت از سوی فامیل و خویشاوندان نزدیکش اجرا نمیشود و بهرغم وصیتی که کرده بود، او را در قبرستان عمومی شهر بانهوره به خاک میسپارند.
ادامه دارد...
ارسال نظر