سفرنامه یکروزه به قم
ملاقات با پادشاهان
عبور از میان شقایقها
هوا تقریبا روشن شده بود که در حوالی یکی از میدانهای بزرگ تهران، سوار اتوبوس شدیم. بیشتر همسفرانم عاشق فرهنگ، شناخت جوامع و پیدا کردن راز و رمزهای پنهان در لابهلای صفحات تاریخ بودند و این علاقهمندیهای مشترک باعث شد، تا از همان ابتدای سفر، گفتوگوهای زیادی بینمان شکل بگیرد. کمتر از یک ساعت از سفرمان گذشته بود که در میانه جاده تهران - قم، متوجه اتفاقی عجیب شدیم. بارانهای اخیر بذر گیاهان زیادی را بیدار و بسیاری از تپه ماهورهای دو طرف جاده را با رنگهای سبز، قرمز و زرد نقاشی کرده بود. رویش شقایقها، علفهای ترد و گلهای صحرایی رنگارنگ به علاوه نمای دریاچه نمک، جادهای رویایی را خلق کرده بود که بسیاری از ما تجربه دیدن آن را در این محدوده جغرافیایی نداشتیم. کمی تا قم مانده بود که برای صرف صبحانه در رستورانی بین راهی توقف کردیم و بعد برای دیدن اولین جاذبه سفرمان، وارد شهر شدیم.
تلفیق عشق و هنر
حرم حضرت معصومه(س) که قدمت ساخت اولین تزئینات و کاشیکاریهای آن به دوره صفوی میرسد، نخستین جایی بود که به آن وارد شدیم. پس از زیارت، دیدن معماری، کاشیکاریها، آیینهکاریها و کتیبههای کهن را که در قسمتهای مختلف حرم قرار دارند، ادامه دادیم. درست در کنار کفشداری قسمت خانمها، کتیبهای قاجاری قرار داشت و آقایان در قسمت جنوبی حرم میتوانستند مزار چند پادشاه صفوی را ببینند. به جز آنها مزار چند پادشاه قاجاری نیز در این حرم قرار دارد که سنگ قبرهایشان برای حفاظت بیشتر به موزه قم منتقل شده است.
قدیمیترین موزه ایران
درست کنار در حرم حضرت معصومه، موزهای قرار دارد که قدمت ساخت و تجهیز آن حتی از موزه ملی ایران کهنتر است. بهعنوان دومین جاذبه، همراه با همسفرانم وارد موزه شدیم. ابتدای موزه چند فرش به نمایش درآمده که هر کدام از نظر شیوه بافت، قدمت و حتی داستان چگونگی رسیدنشان به موزه، با هم تفاوت دارند. مثلا یکی از آنها فرشی هشت ضلعی و بسیار بزرگ است که آنرا در ویترین بهصورت تا شده قرار دادهاند، یکی دیگر سالها وقف حرم حضرت معصومه بوده است و بعضیها نیز با تلاش بسیار از مجموعهداران خارجی خریداری شدهاند.
بعد از فرشها، ویترین جواهرات زیبا و باارزش قجری و صفوی، هوش از سرمان برد و سپس نوبت دیدن کتابها و قرآنهایی شد که با خط و تذهیبهای زیبا، هنر ایرانی را به رخ میکشیدند. با اینکه هر کدام از این کتب به نوعی زیبا و با ارزش بودند، اما برای من دو کتاب بیش از بقیه جالب بود. نخست، قرآنی که توسط ضیاءالسلطنه، دختر فتحعلیشاه کتابت شده شده بود و دیگری کتابی که با خط عجیب «ناخنی» نوشتن آنرا انجام داده بودند.
در بخش دیگری از موزه قم، سنگ قبرهای پادشاهان قاجاری و برخی از نزدیکان آنها قرار داشت؛ سنگهایی که رویشان تصاویر آن پادشاه با تمام جزئیات کندهکاری شده بود.
در طبقه پایین موزه نیز نمونههای بسیار باارزش از کاشیهای زرینفام قرار داشت که هر کدام نقش و نگاری اعجابانگیز داشتند؛ کاشیهایی که پیدا کردن نمونههایی شبیه برخی از آنها در سراسر ایران کاری دشوار خواهد بود. در نهایت، نقاشیهایی از پادشاهان قاجار نیز در این موزه به نمایش درآمده که بینظیر و چشمنوازند. بعد از دیدن موزه برای بازدید از «تیمچه بزرگ» بازار قم بهراه افتادیم.
از نقش تا رنگ
علاقه به کسب اطلاعات بیشتر درباره سنت فرشبافی در قم، ما را به تیمچهای بزرگ کشاند که سقفش با زیباترین معماری ممکن تزئین شده و حجرههای فرشفروشی دورتا دورش را گرفته بودند. در میانه تیمچه، حوضچهای زیبا ساخته بودند و روبهروی بعضی حجرهها، نخهای رنگی آویزان شده بود. بیشک دیدن نقش فرش اصیل ایرانی در این فضای زیبا و هنرمندانه، خاطرهای بهیادماندنی برایمان خلق کرد.
ادامه دارد...
ارسال نظر