راه اشتباه مبارزه با بیعدالتی درآمدی
تصور کنید دو نفر عقاید مختلفی درباره یک مساله سیاستی دارند. ممکن است گفته شود که یک نفر درست میگوید و نفر دیگر در اشتباه بهسر میبرد، یا اینکه آنها صرفا ترجیحات و اولویتهای مختلفی دارند. یک راه اشتباه، انتخابی است که بر پایه باورهای غلط از جهان پیرامون رخ میدهد، در نتیجه خروجی آن چیزی نیست که تصمیمگیرنده انتظار دارد. متاسفانه ممکن است این راه پرهزینهای برای آموختن باشد. موضوع اصلی این یادداشت، تصمیمی است که آندرس مانوئل لوپز آبادور (AMLO) رئیسجمهوری مکزیک برای کم کردن حقوق بخشهای بالایی خدمات مدنی، از جمله خودش، گرفته تا حقوق آنها در ۵۷۰۷ دلار در ماه محدود شود. بسیاری از تصمیمات اعلام شد تا نشان دهد AMLO متعهد به ریاضت مالی و برابری درآمدی است. دولتمردان در بسیاری از کشورها مرتبا، قیمتها را بهخصوص برای انرژی و نرخ ارز، بهطور ساختگی پایین تنظیم میکنند که معمولا به کم شدن سرمایهگذاری و کمبود منجر میشود. ونزوئلا یک نمونه از این دولتها است که به شکل دراماتیکی این نتایج را به خود دیده است. اما آیا دستمزد بخشهای عمومی مثال دیگری از این تجربه است؟ بهطور کلی دولت به کارمندانش بیشتر از بخش خصوصی حقوق میدهد، چراکه خدمات دولتی مانند آموزش، مراقبت بهداشتی، دادگستری و فرمانداریها بهطور متوسط نیازمند مهارت بیشتری هستند. در نتیجه معمولا کارمندان دولت سطح تحصیلات بالاتری دارند. ساختار درآمدی منقبضی که AMLO میخواهد معرفی کند به طور کلی به این معنی است که در بخش پایینی، مشاغل بخش عمومی به آرزو تبدیل میشوند: آنها پرداخت بیشتر، ساعت کاری کوتاهتر، مزایای بهتر و ثبات بیشتری را ارائه میدهند. بهطور متضاد در بخش بالایی، دولتها اغلب برای حفظ و جذب استعداد کشمکش خواهند داشت. تصمیم AMLO برای کاهش دستمزد کارمندان دولتی، بسیاری از مقامات عالیرتبه را بهدنبال استخدام در جاهای دیگر رهنمون میکند. بسیاری در حزب خود AMLO جشن میگیرند، زیرا میتوانند جاهای خالی ایجاد شده را با افراد وفادار به حاکمیت پر کنند. تلاش برای رسیدن به برابری درآمدی، از طریق انقباض دستمزدها نه یک ترجیح بلکه یک اشتباه است.
ارسال نظر