آدمها و رابطهها
در این داستانها، آدمها به درون خود رفتهاند و به مسائل شخصی و بیشتر دو راهیهای عاطفیشان میاندیشند که پیشتر، جور دیگری درباره آنها فکر میکردند. در این مجموعه ۱۶ داستان به نامهای «زغالسنگ»، «طلسم»، «سولاریس»، «شعرها»، «لتیپارک»، «شاهدها»، «بادبادک»، «جزیرهها»، «گرده درختان صنوبر»، «بعضی یادها»، «مغز»، «نامه»، «رویاها»، «بازگشت»، «برخوردها» و «مادر» آمده است. هرمان در این داستانها به همان درونمایه همیشگی خود یعنی روابط بین انسانها پرداخته است. محمود حسینیزاد درباره درونمایه این اثر و رویکرد هرمان در «لتیپارک» میگوید: به نظر من موجزترین داستانهای یودیت هرمان در مجموعه «لتی پارک» آمده است. درونمایه کلی داستانهای هرمان در این کتاب همان درونمایه همیشگی آدمها و روابطشان است. هرمان در این کتاب آدمهایی را به تصویر میکشد که قادر به ایجاد رابطه نیستند و انسانهایی هستند که به نقطهای بحرانی رسیدهاند و درحال بازنگری زندگی گذشته خود هستند.» در بیشتر داستانهای این کتاب با کاراکتری روبهرو هستیم که یکی از نزدیکانش ترکش کرده است. اغلب داستانها ماجرای مواجهه کاراکتر اصلی با این هجران است. در ابتدای داستان «جزیرهها» میخوانیم: « در این عکس نشستهایم جلوی ساختمانی که یادم نیست کجا بود، خانه زک که به هر حال نیست. سمت چپی منام، سمت راستی مارتا. به طرز غریبی حالت بدنهایمان درست مثل هم است، فقط انگار که توی آینه، برعکس هم، پاها ضربدری و دست چپم روی ساعد راستم، دست مارتا روی ساعد چپش، دلیلش باید این باشد که ما مدت زیادی با هم بودیم.» یودیت هرمان در این مجموعه در به تصویر کشیدن تنهایی آدمها بسیار موفق عمل کرده است. او این کار را با توصیف جزءبهجزء اشیا انجام میدهد. در بخشی از داستان «سولاریس» میخوانیم:
«آدا همه جا ردی از زندگی مشترکشان میبیند. عکسی-نگاه زمستانی از پنجره اتاق سوفی به خیابان دلگیر. بلوزی که رویش اسبی کوچک گلدوزی شده آویزان به میله لباسها. سنجاق سری صدفی. پیپ حشیشکشی. چاقویی. آدا دراز میکشد روی کاناپهای در اتاقی که جز این کاملا خالی است، آنقدر آرام است که حس میکند دارد در هوا محو میشود، دارد فراموش میکند که کی است.»
ارسال نظر