نگاه منتقد
ایدههای یک فیلسوف شهری
در یک نگاه کلی میتوان گفت الفبای ناممکنها کتاب ایدههای یک فیلسوف شهری است. کتاب گذرهای سریع و عکسهای فوری. این کتاب، که به قول نویسندهاش پیرافلسفه است، نه کنکاش خیلی جدی و بنیادینی دارد با مفاهیم و ایدههای فلسفی و نه آلبوم یادگاری است از یک سری تصویر و مفهوم. چیزی مابین این دو، مابین دادالوس و ایکاروس، مابین انتزاع حاکم بر کتابهای فلسفی و روزمرگی مقدر رمان شهری یا مشخصا گونه آپارتمانیاش.
سایمون کریچلی، نویسنده کتاب، برای بیشتر آنهایی که فلسفه قارهای را دنبال میکنند چهره کاملا شناخته شدهای است. گاهی فکر میکنم، اگر نقاب کتابهای پرتعدادی که نوشته و مجموعههایی که زیر نظر او منتشر شده را کنار بزنیم، نویسنده شوخطبعی را میبینیم که بیشتر به یک پرسهگرد میماند. کسی که حدود ۲۵۰ صفحه درباره فوتبال کتاب مینویسد و زینالدین زیدان را مینشاند کنار مارتین هایدگر. اگر نگاه کنیم میبینیم، هم درباره دیوید بویی کتاب نوشته و هم فلسفه لویناس، در یکی از فلسفه قارهای نوشته و در دیگری جانانه از خودکشی دفاع کرده، یکجا به شکل درخشانی درباره طنز نوشته یا دکترین هملت را صورتبندی کرده و در جای دیگری به فیلسوفان مرده پرداخته است. کریچلی چند سالی هم هست که به موضوع تراژدی و رابطه آن با ما مدرنها علاقهمند شده. مصاحبه او با تاد کسلمن که آخرین مصاحبه آمده در کتاب ابژههای ناممکن (۲۰۱۲) هم هست، به روشنی سمت و سوی این دغدغه را نشان میدهد (مشخصا خواندن این بخش را اکیدا و بیهیچ ملاحظهای توصیه میکنم).
تجربه خواندن الفبای ناممکنها برای خود من از این نظر تجربه جذاب و دلپذیری بود که در کنار کار روی کتابهای نسبتا سختتر دیگر، حس فراغت و آن فرصت همصحبتی را به من میداد که معمولا از یک مطالعه با کیفیت سراغ دارم. یک پرسهگردی تمام عیار با ایدهها، بازیگوشیها و نکات عمیقا فلسفی در میان کلماتی که به همین اندازه با آمیزهای از نبوغ و شوخطبعی و ذکاوت نوشته شدهاند.
ارسال نظر