فیلترینگ تلگرام؛ مچ‌اندازی موافقان و مخالفان!

از قضا تلگرام فیلتر نشد و رئیس‌جمهور روحانی نیز در مناظره‌های تلویزیونی، فیلتر نشدن تلگرام را دستاوردی برای دولت خواند. با این حال تلاش برای فیلترینگ تلگرام ادامه پیدا کرد تا اینکه همزمان با اتفاقات دی ماه سال گذشته، این پیامرسان از روز دهم دی ماه به مدت دو هفته فیلتر شد. فیلترشدن تلگرام در این دوره ۱۴ روزه باعث شد تا میزان استفاده از فیلترشکن در میان کاربران تا ۱۶۵۰ برابر بیشتر شود. جالب آنکه اگرچه میزان تولید محتوا در کانال‌ها و گروه‌های پرطرفدار تلگرامی در دو روز اول فیلترینگ کاهش چشمگیری داشت، اما به مرور و از روز دوم به بعد دوباره به وضعیت پیش از فیلترینگ برگشت. طبق آمارهای رسانه‌ای شده، در زمان دو هفته‌ای فیلترینگ تلگرام دسترسی کاربران این پیام‌رسان تا ۲۵ درصد کاهش پیدا کرد. با این حال دست‌کم ۳۰ میلیون نفر به آن دسترسی داشتند. به هر روی این بار و از آغاز سال جدید، موضوع فیلترینگ دائمی تلگرام مطرح شده است. ظاهرا قرار است تجربه شکست‌خورده فیلترینگ در بازه دو هفته‌ای دی ماه، این‌بار با هدف جایگزینی یک پیام‌رسان داخلی مطرح شود. در چند روز اخیر کاربران شبکه‌های اجتماعی تلاش برای جایگزین کردن دستوری یک پیام‌رسان داخلی را بارها مطرح کرده و مزایا و معایب آن را گوشزد کرده‌اند.  کارشناسان بسیاری نیز در این‌باره اظهارنظر کرده‌اند و عمدتا از آسیب‌ سیاست‌های دستوری سخن گفته‌اند. با این حال فیلترینگ تلگرام هنوز موافقان جدی و پرزوری دارد. باید منتظر ماند و دید کدام‌یک بر دیگری فائق می‌آیند؛ موافقان فیلترینگ یا مخالفانش!

 

16-02

آگاهی اجتماعی نزد کیست؟

آرش حیدری /  پژوهشگر اجتماعی

مساله استفاده از پیام‌رسان‌های داخلی و غلبه پیام‌رسان‌های خارجی بر مکانیزم ارتباطی کشور این روزها بدل به اصلی‌ترین مناقشه در حوزه عمومی شده است. در حالی که محور اساسی مباحث در این زمینه، مساله امنیت و اقتصاد است پرسش اساسی که در پرانتز رفته، فهم اجتماعی-تاریخی این مناقشه است. تاریخچه مواجهه ایران با فناوری‌های ارتباطی، پرتنش است. دسته‌ای از محققان از تکنوفوبیا (فناوری‌هراسی) در ایران سخن می‌گویند. این درحالی است که به نظر نمی‌رسد این فناوری هراسی منطق عام حاکم بر فضای ایران مدرن باشد. به نظر می‌رسد این فناوری ‌هراسی بیشتر با فناوری‌های ارتباطی نسبت داشته باشد. پدیده‌هایی از قبیل ویدئو، ماهواره، اینترنت، تلفن همراه، گوشی هوشمند و در نهایت شبکه‌های اجتماعی در چند دهه اخیر محل مناقشه‌ای جدی در ایران بوده است.

دولتمردان خود را به مثابه درمان‌گران آنچه که آسیب می‌پندارند تصور می‌کنند لذا گاه بخش بزرگی از منطق حیات اجتماعی کنشگران در ایران معاصر در قالب نوعی ناهنجاری تئوریزه می‌شود که نیازمند «آگاهی بخشی»، «فرهنگ‌سازی»، «آموزش» و... در وجه نرم و «الگوهای تنبیهی» در وجه سخت است. برخی دولتمردان خود را در مقام خاستگاه آگاهی تصور می‌کنند و آگاهی اجتماعی موجود در بدنه جامعه را آگاهی کاذب و غیر واقعی بازنمایی می‌کنند، بنابراین در پی هر بحران عام و فراگیر اجتماعی تلاش می‌کند در منطق «آگاهی‌بخشی» و به اصطلاح «فرهنگ‌سازی» پدیده ساختاری را به مقوله‌ای فردی و ذهنی تعبیر کند. بنابراین فرهنگ‌سازان و آگاهی‌بخشان باید راه درست را از غلط تعیین کرده و جامعه را در آن مسیر قرار دهند. زمانی که این منطق غلبه می‌کند جامعه دچار نوعی بی‌اعتمادی به منطق دولتمردان می‌شود، در بزنگاه اخیر بی‌اعتمادی تولید شده توصیه‌های دولتمردان را پس می‌زند. در این فضا، دو راه وجود دارد یا باید الگوی عملی قابل اعتمادی را در این زمینه ارائه داد یا دست به فیلترینگ زد. صد البته فیلترینگ بحران اعتماد را تشدید خواهد کرد.

 

 

16-03

فیلترینگ و فراموشی دینامیسم

خشایار قدیری‌‎نژاد /  پژوهشگر رسانه

تلگرام به‌جز رسالت پیا‌‌م‌رسانی، رسالت مهم دیگری نیز دارد و آن چیزی نیست جز پلت‌فرم کسب‌و‌کار بودن. عده زیادی از تولید‌کنندگان خرد و حتی برخی از تولیدکنندگان کلان، محصولات و خدمات خود را در کانال‌ها و گروه‌های تلگرامی تبلیغ کرده و عده زیادی از کاربران نیز خدمات و محصولات مورد نیاز خود را از بین تبلیغات تلگرامی انتخاب می‌کنند. به این شکل است که در دو، سه سال گذشته بازاری دوسویه در تلگرام شکل گرفته است. مهم‌ترین ویژگی پلت‌فرم‌های کسب‌و‌کار، «چگالی» است. چگالی به بیان ساده‌تر یعنی تراکم مشتریان در پیا‌‌م‌رسان‌ها. این که بیشترین مشتریان پلت‌فرم (پیا‌‌م‌رسان‌ها) -که در بحث ما تمام مردم ایران هستند- در کدام پیا‌‌م‌رسان فعال هستند. چنان که بدیهی است و همه ما می‌دانیم مردم ایران با اختلاف بسیار زیاد از دیگر پیا‌‌م‌رسان‌ها، تلگرام را انتخاب کرده‌اند. پرسش مهم این است که بعد از فیلترینگ احتمالی تلگرام این چگالی به‌سمت کدام پیا‌‌م‌رسان می‌رود تا این بازار دوسویه دوباره شکل بگیرد. تجربه فیلترینگ در دی‌ماه ۹۶ نشان داد بیشتر کاربران با استفاده از فیلترشکن در تلگرام باقی می‌مانند. نگاه مدبرانه به ما هشدار می‌دهد که مشکلات فرهنگی و اجتماعی داشتن فیلترشکن، بسیار بیشتر از مشکلاتی است که موافقان فیلتر کردن تلگرام بیان می‌کنند. با در نظر گرفتن  دسترسی آسان به فیلترشکن‌ها و سن پایین استفاده از تلگرام در ایران، قطعا در سال‌های آینده با مشکل بزرگ‌تری روبه‌رو خواهیم شد. با توجه به عدم اطمینان مردم به امنیت و رعایت حریم خصوصی در پیا‌‌م‌رسان‌های ایرانی، چینی و... قطعا این اپلیکیشن‌ها با چگالی بسیار کمتری از تلگرام روبه‌رو خواهند شد از همین رو بزرگ‌ترین ضربه از فیلترینگ تلگرام را کسب‌و‌کارهای کوچک و خانوادگی خواهند خورد. مغازه‌داری که توان اجاره میلیونی بیلبورد در شهر را نداشت و آن را با هزینه‌ای کمتر از ۱۰۰ هزار تومان در کانال تلگرامی شهرش تبلیغ می‌کرد، این فرصت بازاریابی را از دست می‌دهد. خانواده‌های زیادی که به‌جای فروش تولیدات خانگی خود نظیر مواد غذایی ‌(عسل، ترشی، لبنیات و...) و صنایع دستی در کنار خیابان، آنها را در تلگرام عرضه می‌کردند، کسب‌و‌کارشان را از دست می‌دهند. موافقان فیلترینگ تلگرام عملا دینامیک‌های سیستم را فراموش کرده‌اند.

 

16-04

دلایل اجتماعی مخالفت با فیلترینگ تلگرام

محمد فاضلی /  جامعه‌شناس

من به سهم خود به دلایلی که تشریح می‌کنم با فیلترینگ تلگرام مخالفم.

اول، نیمی از جامعه ایرانی به این ابزار خو کرده و از آن به دلایل مختلف استفاده می‌کنند. تلگرام به بخشی از احساس آزادی، مشارکت در اطلاع‌رسانی، شفافیت، تقویت حس مطالبه‌گری، به اشتراک گذاشتن دانش، دغدغه‌ها، شکایات و حتی تخلیه انرژی انتقادی افراد بدل شده است. این کارکردها جدای از احساس خوب کاربران نسبت به سهولت استفاده از تلگرام و تسریع ارتباطات است. فیلترینگ تلگرام مستقیما حمله کردن به همه این احساسات نیمی از جامعه است. من قبلا گفته و نوشته‌ام که جامعه ایرانی به جهات مختلف به وضعیتی رسیده که نفرت را فریاد می‌کشد و گاه حتی در لحظاتی قدرت محاسبات عقلانی را نیز در خود تضعیف‌شده می‌یابد. این حس نفرت و عصبانیت، حسی که به زبان جامعه‌شناختی، برآمده از احساس بی‌قدرتی است، با گرفتن بخشی دیگر از احساس قدرت و اثربخشی افراد جامعه، تقویت خواهد شد. گسل‌ها و انباشت نارضایتی اجتماعی در جامعه ایرانی به حدی هست که دیگر لازم نباشد به طریقی دیگر بر آن افزود، بالاخص آنکه این‌بار سخن از پنجاه درصد جامعه در میان است.

جامعه ایرانی استفاده‌کننده از تلگرام، فیلترینگ آن‌را فرار از پاسخگویی تلقی خواهد کرد. تصور ایرانیان غرق‌شده در انگاره «جامعه و دستگاه اداری فاسد»، هرگونه تلاش برای اعمال تنگنای بیشتر خبری را دلیل بر مقابله با شفافیت تلقی خواهد کرد. محققان بسیاری استدلال کرده‌اند که اعتماد اجتماعی محصول شفافیت و کارآمدی حکمرانی است. جامعه ایرانی که احساس ناخوشایندی از ناکارآمدی دارد، در صورت مواجهه با فیلترینگ تلگرام، پیام مقابله با شفافیت را نیز دریافت می‌کند، این بدان معناست که بر بی‌اعتمادی افزوده خواهد شد.

طرفداران نیک‌خواه فیلترینگ اعلام می‌کنند که قصد دارند کاربران را به سوی شبکه‌های پیام‌رسان داخلی سوق دهند. پیام‌رسان‌های داخلی نیز به اندازه بقیه کالاهای ایرانی باید جلب اعتماد کنند. تجربه بین‌المللی نیز نشان می‌دهد باکیفیت‌ترین کالاها ممکن است بر اثر بی‌اعتمادی در بازار ضربه‌های سنگینی را متحمل شوند. فیس‌بوک با همه کیفیت نرم‌افزاری و ارائه خدمات بر اثر ضربه به اعتبارش میلیاردها دلار زیان دید. فیلترینگ اعتماد خلق نمی‌کند بلکه جامعه ایرانی را بی‌اعتمادتر می‌سازد.

تلگرام محتوایی متکثر دارد. طرفداران فیلترینگ و بالاخص کسانی که استدلال‌های امنیتی درخصوص آن طرح می‌کنند باید به این نکته توجه داشته باشند که به‌رغم برخی تهدیدهای امنیتی هر شبکه اجتماعی، تلگرام بستری مساعد برای انبوه وطن‌دوستانی است که در لحظات حساس قادرند تنش‌های اجتماعی و سیاسی را کاهش دهند. فضای شبکه‌های اجتماعی در آشوب‌های خیابانی دی‌ماه ۱۳۹۶ شاهد حضور این‌چنینی جمعی از اصلاح‌طلبان و نیروهای طرفدار ثبات و امنیت در کشور بود. فیلترینگ تیغ دولبه‌ای است که امکانات این دسته از افراد برای تأثیرگذاری بر فضای اجتماعی را تضعیف می‌کند. محروم کردن انبوه ایران‌دوستان و طرفداران اصلاحات تدریجی از دسترسی به تلگرام و توده‌های مردم، راه را بر رادیکال شدن برخی خواسته‌ها و باز شدن فضا برای طرح دیدگاه‌هایی در خارج از مرزها که نیروهای داخلی دیگر قادر به تاثیرگذاری بر آنها نیستند نیز باز می‌کند.

فیلترینگ تلگرام در نهایت، تلاشی برای فراهم آوردن فضای گلخانه‌ای برای پیام‌رسان‌های داخلی است. من می‌پذیرم که دولت‌های کشورهای توسعه‌یافته و بالاخص در شرق آسیا در مقاطعی برای حمایت از توسعه صنعتی خود فعالانه در بازار و مناسبات اقتصادی مداخله کرده‌اند، اما این مداخله پیش‌شرط‌هایی از جمله پیش‌شرط‌های سیاسی متفاوت داشته است. سیاست حمایتی فعلی از پیام‌رسان‌های داخلی بدون لحاظ کردن شرایط سیاسی و اجتماعی، موفق نخواهد بود.

نکته آخر اینکه اگر طرفداران فیلترینگ تلگرام قصد دارند در نهایت چنین کاری انجام دهند، ابتدا شرایط یک گفت‌وگوی اجتماعی فراگیر برای متقاعد کردن مردم به پذیرش فیلترینگ تلگرام را انجام دهند. همچنین فیلترینگ یک‌باره و بدون طی کردن یک مرحله گذار که به کاربران اجازه دهد خود را با شرایط جدید منطبق کرده و برای مثال کسب‌وکارهای تلگرامی بتوانند مسیرهای جایگزین را پیدا کنند، بر عمق و شدت نارضایتی‌ها می‌افزاید.