۹۶ زیر سایه انتخابات
فهرست خالی از نام احمدینژاد
آخرین روز فروردین ماه بود که شورای نگهبان در اطلاعیهای رسمی نام ۶ نامزد تایید صلاحیت شده را برای انتخابات ریاست جمهوری به وزارت کشور اعلام کرد؛ اطلاعیهای که در آن نام محمود احمدینژاد رئیس دولتهای نهم و دهم بهعنوان نامزد انتخابات نبود و حکایت از آن داشت که شورای نگهبان او را واجد صلاحیت نامزدی انتخابات دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ندانسته است. محمود احمدینژاد اما پس از ناکامی در روند احراز صلاحیتها از سوی شورای نگهبان، سوم اردیبهشت ماه در نخستین واکنش خود به این ماجرا، به همراه حمید بقایی از دیگر کاندیداهای رد صلاحیت شده اطلاعیهای مشترک منتشر و در آن تاکید کرد که «به صراحت اعلام میداریم در انتخابات پیشرو از هیچ فردی حمایت نکرده و نخواهیم کرد». این ناکامی گرچه از فعالیتهای حاشیهای و رسانهای محمود احمدینژاد در شبکههای اجتماعی نکاست اما به زعم بسیاری از تحلیلگران سیاسی، پرونده فعالیتهای رسمی سیاسی او را تا چند سال به بایگانی فرستاد.
مناظرات انتخابی
به هر روی تب و تاب انتخابات ریاست جمهوری با اعلام رسمی نام نامزدهای تایید صلاحیت شده بالا رفت. اما آنچه فضای عمومی کشور را به سمت مشارکت در انتخابات سوق داد، «مناظرات انتخاباتی تلویزیونی» بود؛ ابزاری که سبب شد با دوئل زبانی میان نامزدها، مسائل و مشکلات جامعه از زبان آنها بازنمایی شود. پخش زنده مذاکرات دو فرصت را در اختیار نامزدها و نیز مخاطبان قرار داد؛ از یکسو به نامزدها اجازه داد شد تا در کسری از زمان، با واکنشها و پاسخهای خود به نامزد مقابل و نیز ارائه بهنگام آمارها، عیار توانایی خود را تا اندازهای به محک مخاطبان بگذارند. از دیگر سو، مخاطبان نیز این فرصت را در اختیار داشتند که خود براساس محتوای این مناظرات، تصمیمگیرنده باشند و نامزد مورد وثوق خود را برگزینند.
بهطور کلی میتوان گفت این فرصت، آنچنان است که هم نامزدها و هم مخاطبان را در جایگاه کنشگران فعال قرار میدهد؛ آنجا که نامزد میکوشد توانایی خود در اداره کشور را برای مخاطب تشریح کند و در مقابل، مخاطبان نیز با توانایی انتخاب خود، محتوای مناظرات را دیده و در سنجش با سایر محتواهای ارائه شده از سوی سایر رسانهها بهویژه رسانههای اجتماعی، انتخابگر شده و نامزد مورد تایید خود را بیواسطه انتخاب میکنند؛ بدون آنکه حس کنند دستی مصلحت جویانه، خود را جای مخاطبان نشانده و با سانسور و دستکاری محتوای مناظرات، خود را در تصمیم مخاطبان دخیل کرده است.
برگزاری انتخابات و رفتار رایدهی
با همه آنچه در روزهای تبلیغات انتخاباتی در حوزه عمومی جامعه گذشت، ۲۹ اردیبهشت ماه، موعد انتخابات فرا رسید و مردم مشارکت ۷/ ۷۳درصدی را در این انتخابات به ثبت رساندند. «۲۳ میلیون و ۵۴۹ هزار و ۶۱۶ رای به نام حسن روحانی» نتیجه انتخاباتی است که بار دیگر نام حسن روحانی را برای حضور در قلب پاستور و ادامه دولت تدبیر و امید رقم زد. انتخاباتی که با مشارکت ۷/ ۷۳درصد مردم، علاوه بر آنکه نام شیخ دیپلمات را برای دولت آتی تکرار کرد و او را در جرگه روسای جمهور دو دورهای قرار داد، مسوولیتی بیش از پیش بر شانه حسن روحانی نهاد. روحانی ۲۹ اردیبهشت ماه امسال در حالی چهار سال دیگر در مسند ریاستجمهوری ایران ابقا شد که این بار ۶ درصد بیش از دوره اول ریاستجمهوریاش، رای مردم ایران را بهدست آورد.
از سوی دیگر نمیتوان نقش نامزدها در میزان مشارکت سیاسی مردم را نادیده انگاشت چه آنکه وابستگی فکری افراد به گروههای سیاسی حاضر در میدان سیاست و انباشتهای از تجربههای فردی در انتخابات قبلی و احساسی که از نتیجه این مشارکتها حاصل شده، به علاوه ارزیابی نگرشی که درباره نظام سیاسی و عملکرد آن و نخبگان آن دارند، رفتار رایدهی افراد را شکل میدهد. در این دور از انتخابات، این موضوع یعنی سوگیری نامزدها خود به یکی از ویژگیهای اثرگذار بر رفتار رایدهی مردم تبدیل شد. آنچه در این زمینه، شرایط را برای توفیق حسن روحانی فراهم کرد، فرآیند «متمایزسازی» است. آن زمان که حسن روحانی پس از مناظره سوم تلویزیونی موفق شد با تشریح سیاستهای اتخاذ شده در دولتش ازجمله سیاست خارجی و سیاستهای اقتصادی، دیواری میان دو گفتمان مورد رقابت کشیده و رقیب را در موضع ضعف قرار دهد. بنابراین «اشتباه اصولگرایان در شناخت جنس آرای حامیان قالیباف»، «کنارهگیری اسحاق جهانگیری به نفع حسن روحانی» و «تلاش نخبگان برای پیروزی حسن روحانی»، اصولگرایان را بار دیگر ناکام کرد. همه این عوامل در کنار سایر ویژگیهایی که در این گزارش مجال تشریح نیافتند، حسن روحانی را پیروز میدان کرد.
حسن روحانی دولت دوم خود را رسما از ۳۰ مردادماه و پس از رای اعتماد مجلس به وزیران پیشنهادیاش آغاز کرد. روحانی در حالی چهار سال دوم ریاستجمهوری خود را آغاز کرد که رای ۱۳/ ۵۷ درصدی مردم ایران را بهعنوان سرمایهای اجتماعی دارد که پشتیبان رئیس دولت دوازدهم است. این امر از دیگرسو کار را برای او دشوارتر از پیش خواهد کرد. او این بار، بار مسوولیت اجتماعی بیشتری را به دوش میکشد چه آنکه آرای این دور از انتخابات نشان داد، مردم ایران راهی را که او در ۴ سال گذشته برگزید به آنچه رقبایش در ماراتن انتخاباتی تشریح کردند، ترجیح و به حفظ وضع موجود رای دادند. این یعنی حسن روحانی این بار باید پاسخگوی مطالبات افکار عمومی بیشتر از دولت یازدهم باشد.
ارسال نظر