خیزش دوباره پوپولیسم
در میان مثالهای متعدد از رسوخ ویروس پوپولیسم و کمتوجهی به پایههای زیربنایی دانش اقتصاد در سیاستگذاریهای اقتصادی دولت، صرفا به یک مثال درباره اعطای «یارانه سیاه» به دلار دولتی، آن هم در ابعاد بسیار نجومی، بسنده میکنم:
جناب آقای روحانی، بهجز «ایران»، «ونزوئلا» و «کره شمالی»، آیا میتوانید فقط یک کشور دیگر را در دنیا بیابید که در آن دو نرخ همزمان برای دلار وجود داشته باشد؟ آیا اطلاع دارید که اکثریت قریب به اتفاق اقتصاددانان، پرداخت یارانه دولتی برای قیمت دلار را، یکی از غلیظترین مصادیق «یارانه سیاه» میدانند؟
جناب آقای روحانی، نظرتان درباره سود بادآورده حدودا ۳۰ درصدی «ظرف یک روز» چیست؟ آقای رئیسجمهور، آیا مطلع هستید که این سود بادآورده، هماکنون در قالب ارزانفروشی دلارهای نفتی متعلق به بیتالمال، هر روزه بین نورچشمیهایی توزیع میشود که دسترسی به رانت «دلار دولتی» دارند؟ آقای روحانی، آیا خود را نسبت به قول چندین و چندباره دولت و بانک مرکزی برای ایجاد بازار ارز تکنرخی و بدون فساد، متعهد میدانید؟ آیا جنابعالی و اکثریت قاطع مشاوران اقتصادیتان، بارها دولت احمدینژاد را به خاطر به راه انداختن بساط سودهای بادآورده به واسطه دونرخی کردن بازار دلار تخطئه نکردید؟ جناب رئیسجمهور، آیا از ابعاد یارانه سیاه توزیع شده در دولتتان برای قیمتگذاری مصنوعی دلار دولتی باخبرید؟
یارانه سیاه حدودا ۱۳۴ هزار میلیارد تومانی از مرداد ۱۳۹۲ تا اسفند ۹۶ توزیع شده است تا بانک مرکزی به پافشاری خود بر اختلاف قابل توجه بین قیمت واقعی دلار با قیمت دلار دولتی ادامه دهد (با فرض فروش سالانه ۴۵ میلیارد دلار به قیمت دولتی و وجود اختلاف متوسط ۶۵۰ تومانی بین قیمت دلار دولتی و دلار تعادلی). اگر متوسط جمعیت هر خانوار کشور را ۴ نفر بگیریم، سیاست دلار دو نرخی، به معنای هزینه حدودا ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومانی از جیب هر خانوار ایرانی بوده است.
جناب آقای روحانی، بهعنوان فردی که در هر دو انتخابات اخیر ساعتها برای پیروزی شما تلاش کردهام، میخواهم از جنابعالی بپرسم که چگونه رقمی معادل ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان به ازای هر خانواده ۴ نفره ایرانی صرف سیاست پرفساد «دلار دونرخی» شده، اما مدام داد دولت از نداشتن پول برای پرداخت یارانه نقدی بلند است؟
این یارانه سیاه با این ارقام عظیم، برای چه هدفی از جیب مردم پرداخت شده است؟ برای اینکه رانت نامرئی گستردهای در اختیار نورچشمیها قرار گیرد؛ نورچشمیهایی که یا «واردکننده» هستند، یا «مسافران خارج از کشور» یا «سوءاستفادهگران» که با دریافت دلار دولتی و فروش آن در بازار آزاد، میتوانند در «یک روز» به سود بادآوردهای بیش از سود «یک ساله» سپرده بانکی برسند.
درباره اعطای یارانه سیاه در قالب دلار ارزان به گروه اول، یعنی واردکنندگان نورچشمی، آیا محض دلخوشی، میتوان فقط و فقط یک قلم کالای وارداتی را پیدا کرد که بتوانیم ادعا کنیم قیمتش متناسب با قیمت دلار ارزان دولتی به فروش میرود؟ اگر به همین سادگی و با یکی دو بخشنامه میتوان قیمت دلار را پایین آورد، چرا هند و پاکستان و آفریقای جنوبی و ترکیه و امارات و امثال آن این کار ساده را انجام نمیدهند؟
درباره اعطای یارانه سیاه به گروه دوم یعنی مسافران خارج از کشور (در قالب ارائه دلار ارزان دولتی)، چه منطقی میپذیرد که ما یارانهای بیتالمال بپردازیم تا مشاغل گردشگری در سایر کشورها رونق بگیرد؟ آیا جمهوری آذربایجان، ارمنستان، عربستان و عراق هم به مسافرانی که عازم ایران هستند، یارانه میپردازند؟
درباره گروه سوم دریافتکنندگان یارانه سیاه، یعنی سوءاستفادهگرانی که دلار دولتی را دریافت میکنند تا بلافاصله در بازار آزاد بفروشند و سودهای بادآورده به جیب بزنند، آیا توجه داریم که به احتمال فراوان همین افراد به گروه فشار وسیعی تبدیل شدهاند که روز به روز حاضرند مبالغ هنگفتتری را خرج کنند تا حمایت رسانهای از دلار دونرخی برقرار بماند؟
توضیحات بالا، صرفا «روضه ارزی» بود؛ روضهای درباره «یکی از» مصادیق حلول ویروس پوپولیسم در دولت تدبیر و امید. میتوان مصادیق پررنگ دیگری از ویروس پوپولیسم و بیتوجهی به اصول زیربنایی علم اقتصاد را در «سیاستگذاریهای بانکی»، «سیاستگذاریهای اشتغال»، «سیاستگذاریهای فقرزدایی» و نیز «دیپلماسی اقتصادی» برشمرد. خلاصه اینکه اگرچه اظهارنظرهای دولتمردان درباره سنگاندازی و دخالتهای وسیع نهادهای شبهدولتی در اقتصاد کشور صحیح است، اما حوزههای متعددی را نیز (مانند سیاستگذاری ارزی) میتوان برشمرد که هیچ ارتباطی با نهادهای شبهدولتی نداشته و صرفا با سیاستگذاری صحیح خود دولت، میتوان بهبودهایی محسوس را در شرایط اقتصادی کشور ایجاد کرد. همچنین اگرچه اظهارنظرهای دولتمردان درباره سنگاندازی در پیشبرد «برجام» توسط تندروهای خارجی و نیز تندروهای داخلی صحیح است، اما باز هم حوزههای اقتصادی متعددی وجود دارند که بدون ارتباط با برجام، دولت میتواند بهبودی محسوس و ملموس در آن حوزهها ایجاد کند.خلاصه اینکه همه ما رایدهندگان به دولت تدبیر و امید، فرصت محدودی داریم تا از ثبت شدن نام این دولت بهعنوان یک دولت پوپولیست در تاریخ کشور جلوگیری کنیم.
ارسال نظر