بورس و دو نیمه متفاوت
عملکرد بورس در نیمه اول را باید تا قبل از ورود ترامپ به کاخ سفید بررسی کرد. طی هفتههای باقیمانده تا ریاستجمهوری ترامپ، با توجه به اینکه سیاستگذار تدابیر سختگیرانهای برای کنترل نرخ ارز و طلا به کار خواهد بست، این موضوع میتواند شرایط را به نفع بورس رقم بزند. بازار سهام در این مدت اگر بتواند جاماندگی خود از بازارهای رقیب را جبران کند، با توجه به سطوح ارزندهای که هماکنون دارد، میتواند وارد مسیر صعودی شود. درحالحاضر منطقه سودآوری اغلب شرکتها، قیمت سهام و تقویت تقاضا را توجیه میکند. بنابراین عملا زنگ خطری از حیث خرید سهام به صدا درنخواهد آمد. بهخصوص آنکه بورس تهران، رکود همراه با کاهش قیمتها در سالهای اخیر را تجربه کرده است.
بهاینترتیب میتوان گفت همانطور که سال ۱۴۰۳ از جنبههای مختلف، سال بسیار خاصی برای بازارها بوده، در ادامه نیز سال جاری از توانایی بسترسازی بالایی در جهت تحولات گوناگون برخوردار است. اما چرا با وجود این شرایط و اطمینانی که از وضعیت اخیر بازار سهام مخابره میشود، معاملهگران با تردید پول خود را وارد این بازار میکنند؟ برای پاسخ به این پرسش باید نگاهی جدی به وضعیت متغیرهای اثرگذار بر بازار سهام بیندازیم. نکته مهمی که باید دقت کرد این است که وضعیت مولفههای اثرگذار حتی پیشبینی تحلیلگران حرفهای بازار را به چالش کشیده است. هنوز ترامپ بر مسند قدرت ننشسته و بازار سهام از ابتدای سال بازدهی نرمال و معقولی کسب نکرده است، اما درعینحال انتظار میرود با فرض ثبات متغیرهای اثرگذار و افت سرعت تحولات گوناگون منفی در هفتههای آینده، سهامداران انتفاع سریعتر و بیشتری را از وضعیت موجود ببرند.
اما بعد از آغاز به کار ترامپ، شرایط بازارها تا حدود زیادی متفاوت خواهد بود. درحالحاضر سناریوهای مختلفی نسبت به رویکرد رئیسجمهور آمریکا در قبال ایران وجود دارد. اکثر سناریوها به سمت احتیاط حداکثری معاملهگران حرکت میکند. شاید بتوان اینطور استنباط کرد که بازار سهام در هفتههای پیش رو قدرت چانهزنی بیشتری برای جذب پول و متقاعد کردن سرمایهگذاران برای ورود به این بازار دارد. اظهارات کارشناسی نیز بیانگر آن است که روند شاخص سهام در هفته جاری کمنوسان است. در روزهای آینده روند فعلی تکرار میشود و فعلا نمیتوان ریزش و اصلاح پرقدرتی را در این بازار به صورت پایدار مطرح کرد. البته در شرایط فعلی هر رشد قیمتی که در بازار شکل میگیرد، تقاضا را نیازمند محرک قویتری میکند؛ چراکه سهامداران اطمینانی از مسیر بازار ندارند.