نماگر درحالی با نوسان‌های عجیب و غریب همراه شده است که ثبت زیان در اکثر نمادها همراه با سقوط ۲‌‌‌‌‌‌‌‌‌درصدی میانگین وزنی قیمت‌ها نه‌تنها سهامداران را نسبت به ارزندگی قیمتی ترغیب نکرده، حتی بر سرعت خروج اغلب فعالان بازار افزوده است. این شرایط در حالی است که بنابر اظهارات تکنیکالیست‌ها با عنایت به خلأ محرک قوی برای جبران اصلاح قیمتی حتی ممکن است شاخص‌کل بازار سهام رفته‌رفته به سمت محدوده یک‌‌‌‌‌‌‌‌‌میلیون و ۳۲۰هزارواحد و پایین‌تر از آن عقب‌‌‌‌‌‌‌‌‌نشینی کند. این مهم که تداوم روند خروج پول از بازار را رقم زده، در روزهای معاملاتی آتی مانع از جذب سرمایه جدید در بازار خواهد شد.

مسیریابی این وضعیت در حالی با پیش‌بینی‌ها همراه است که رفتار معاملاتی سهامداران و استراتژی پر‌طرفدار در این روزهای رو به نزول سهام از بی‌انگیزگی تمام و کمال سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران برای ورود به بورس حکایت می‌کند. فضای ملتهب اقتصادی و غیراقتصادی که سرمایه‌گذاران در مدت یادشده با آن مواجه بوده‌اند، حتی گمانه‌زنی‌ها از امکان حمایت و بازگشت شاخص بورس را در‌هم شکست و شاخص‌کل از آن سطح نیز سقوط کرد. بازارهای دارایی در دو سال‌گذشته در اکثر حوزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به‌شدت با چشم‌انداز منفی و ابهامات چندوجهی مواجه بوده‌اند؛ به‌طوری‌که سرمایه‌گذاران با رصد شرایط مبهم فوق هرگز نتوانستند متوجه شوند قرار است نحوه سرمایه‌گذاری‌ها به چه سمت و سویی حرکت کند. این وضعیت با توجه به اثرپذیری بیشتر بازارسهام از متغیرهای داخلی و خارجی در بازار عنوان‌شده نمود واضح‌تری داشته است. در واقع با توجه به آنکه در بازارسرمایه شفافیت و آینده‌نگری معاملاتی با استانداردهای معمول فاصله بسیاری دارد، این بازار در مقایسه با بازارهای دیگر دارایی از سوی سرمایه‌گذاران معمولا پرتنش و پر‌مخاطره یادمی‌شود.

در کنار این وضعیت، فعالان بازارسهام نسبت به سرمایه‌گذاران بازارهای رقیب تمایل بیشتری به ‌دنبال‌کردن اخبار اقتصادی و غیراقتصادی خارجی پیدا می‌کنند. نمونه بارز این موضوع را می‌توان در آخرین تحولات مرتبط با سیاست‌های نرخ‌های بهره در بانک‌های مرکزی دنیا مشاهده کرد. شیب افزایشی نرخ‌های بهره که عملا به فلج‌شدن بهای کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها انجامیده است، اثرات منفی در‌ ماه‌های گذشته بر روند بورس تهران داشته است. افزایش ۷۵/  ۰‌‌‌‌‌‌‌‌‌درصدی نرخ بهره در ایالات‌‌‌‌‌‌‌‌‌متحده در روزهای اخیر نگرانی‌هایی را از سوی سهامداران بورسی به‌دنبال داشته است. برهمین اساس شاید بیراه نباشد اگر بگوییم به دلیل حساسیت تالار شیشه‌ای به تحولات و تعمیق شرایط رکودی از دو اقتصاد بزرگ چین و ایالات‌‌‌‌‌‌‌‌‌متحده در کنار پرونده بلاتکلیف مذاکرات برجامی و فرسایشی‌شدن بلاتکلیفی‌های ناشی از آن، رمق بازارهای سرمایه‌گذاری بیش از قبل گرفته شود. قدر مسلم در این وضعیت بورس با افت تقاضای موثر و سردی جریان معاملات مواجه خواهد شد.

پیش‌بینی‌ها از رکود محتمل در بازار سهام در حالی این‌روزها به جریانی اساسی و تعیین‌کننده بدل‌شده که در صورت پیشروی رکود در اقتصاد جهانی (به‌دنبال افزایش نرخ بهره)، آینده بسیاری از سهام موجود در بورس تهران به سیاست‌های اتخاذ‌شده در آنسوی مرزها گره‌می‌خورد. بر اساس سیاست‌های اتخاذ‌‌‌‌‌‌‌‌‌شده مذکور اگر انتظارات از افزایش نرخ بهره آمریکا به کوتاه‌مدت خلاصه شود، امکان تغییر و تحول نیز در روند جریان دادوستدهای بورسی وجود خواهد داشت؛ به‌‌‌‌‌‌‌‌‌گونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای‌‌‌‌‌‌‌‌‌که ممکن است شاهد تحرکات بازار و کم‌شدن فشار ناشی از عرضه در بازار باشیم. گرچه تمایلات صعودی صرفا به چشم‌انداز منفی و رکودی اقتصادهای جهانی خلاصه نمی‌شود. واقعیت امر آن است که هم‌اکنون وضعیت اقتصادی در جهان، سیاست خارجی کشور و مباحث مبهم اقتصاد کلان داخلی دست‌به‌دست هم داده‌اند تا شاهد نمایشی ضعیف از عملکرد بازارسهام باشیم.

به هر ترتیب همان‌طور که پیش‌تر نیز به آن اشاره‌شد، روی میز بازارسهام سناریوهای مختلفی از فراز و فرود وجود دارد. با توجه به تشدید عرضه‌ها طی هفته‌های اخیر و با نیم‌نگاهی به اثرگذاری ترس و بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران بر استراتژی معاملاتی اخیر، به‌نظر می‌رسد بازار تا رسیدن به نقطه تعادلی فاصله چشمگیری داشته باشد؛ از این‌رو تا زمانی‌که رفتار بازیگران بازار سهام به سمت فروش‌های تهاجمی رغبت داشته باشد، مسیر قیمت سهام در سراشیبی سقوط حرکت می‌کند.